آیا هیچوقت فکر کردهاید که میخواهید حس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید؟ آیا منتظرید که در زندگیتان کارهای بهخصوصی انجام دهید تا بدین ترتیب اعتماد به نفس بیشتری کسب کنید؟ آیا نوشتن یک کتاب، کشیدن یک تابلو یا راهاندازی کسب و کاری جدید را به زمانی موکول کردهاید که احساس بهتری داشته باشید؟
آیا تا بهحال به مفهوم حقیقی اعتماد به نفس اندیشیدهاید؟
اعتماد به نفس واقعی هیچ ارتباطی به رویدادهای ظاهری زندگی شما ندارد. اعتماد به خویش به خاطر آنچه که انجام میدهید به وجود نمیآید، بلکه بهدلیل باورتان به توانایی درونی خود است که شما را قادر میسازد تا آنچه را که میخواهید انجام دهید.
وقتی از نظر رفتاری به خود اعتماد دارید، مطمئن هستید که هر آنچه لازم است را تا سرحد توانایی خود انجام میدهید تا زندگیتان و تلاشهایتان را به جایی برسانید که میخواهید.
خصیصه های مهم اعتماد به خود در رفتار عبارتند از:
باور به توانایی خود در عمل کردن
مثلا اگر در آرزوی آن هستید که کسب و کار خود را شروع کنید، دست به کار میشوید تا به این هدف دست یابید، نه اینکه برای ۵ سال آینده فقط راجع به آن حرف بزنید. شما به خود اعتماد میکنید تا طرح برنامهی شغلی را بریزید، اطمینان میکنید که میتوانید اداره کسب و کار خود را فرا بگیرید و یک مبدا زمانی را بنا میکنید که آغاز و توسعه کسب و کارتان را مشخص میکند.
اطمینان به توانایی خود در دنبال کردن فعالیتها و ثابت قدم بودن.
آیا تا به حال کارهایی را شروع کرده و خیلی ساده آنها را ناتمام رها کردهاید؟ آیا درگیر کارهای زیادی میشوید، تا حدی که نمیتوانید هیچکدام را به طور کامل انجام دهید؟ بسیاری از ما قدمهای اولیه برای رسیدن به هدفی را برمیداریم، اما پیش از به انجام رساندن آن امر متوقف میشویم، چون میترسیم پیش برویم یا دستپاچه میشویم و یا شاید به خاطر اینکه بیبرنامهایم و تمرکز نداریم نمی توانیم آن را انجام دهیم. معنی اعتماد به خود در رفتار اینست که نه تنها امور مهم را برنامه ریزی و شروع خواهیم کرد، بلکه آنها را دنبال کرده و به انجام میرسانیم.
باور به توانایی خود در عبور از موانع
بعضی از ما خیلی خوب در مسیر زندگیمان پیش میرویم، ولی وقتی به مانعی برمیخوریم از حرکت باز میایستیم. هر مسیری که ارزش پیمودن داشته باشد، پر از مانع خواهد بود. پس اعتماد به خود در زمینه رفتار متضمن باور به توانایی خود در رویارویی با موانع است. این به آن معنی است که، وقتی به امری مشکل یا مانعی در مسیر خود برخورد میکنید، نمینالید که : « وای خدای من!» و به پرخوری روی نمیآورید، یا چند روز آینده را بستری نمیشوید. در عوض خواهید گفت:« آها! یک مانع! انتظارش را داشتم!»و تمام نیروی خود را متمرکز میکنید.
باور به توانایی خود برای درخواست کمک
اکثر ما فکر میکنیم که خودمان باید به تنهایی آرزوهایمان را برآورده کنیم، و اگر تقاضای کمک کنیم، موفقیتمان چندان بهحساب نمیآید. این یکی از بدترین راههای جلوگیری از پیشرفت و احساس اعتمادتان است. من قبلا خیلی مرتکب این اشتباه میشدم غر میزدم که: « نمیتوانم روی کسی حساب کنم. درواقع به کسی اجازه نمیدادم که به من کمک کند. هیچ مسوولیتی را رد نمیکردم. در نتیجه ناخشنود، بسیار پرکار و عبوس بودم. وقتی دریافتم که اعتماد به نفس رفتاری یعنی به خود اعتماد داشته باشم که در موقع لزوم درخواست کمک کنم، برای طلب حمایت، به دیگران نزدیک شدم. پیشامد خارقالعادهای رخ داد: کار و بارم ۱۰۰ درصد پیشرفت کرد.
آیا تا به حال برای درخواست کمک دچار مشکل شدهاید؟ آیا فکر میکنید که هر کاری را باید به تنهایی انجام دهید؟ اگر میخواهید که احساس اعتماد به خود را تقویت کنید، باید این رفتار را تغییر دهید. تقاضای کمک کردن نشانه ضعف نیست، بلکه نشانهی هوش و علاقه به خود است.
اگر هر یک از این چهار نشانهای که در ادامه مطرح میشود در شما وجود دارد، احتمالا باید اعتماد رفتاریتان را تقویت کنید.
شروع کارها را به تعویق میاندازید
با توجه به نظرات موافق و مخالف انجام دادن امور، بیش از اندازه آنها را تحلیل میکنید، بیآنکه واقعا تصمیمی گرفته باشید. آنقدر نظر خود را تغییر میدهید که وقتی بالاخره تصمیم گرفتید، شوق و ذوق خود را برای رسیدن به هدفتان از دست دادهاید.
از موضوعات پیچیده در زندگی اجتناب میکنید و بر اموری تاکید میکنید که واقعا ارزش توجه ندارند.
با گفتن اینکه، همهچیز بر وفق مراد است، به نیاز خود برای کمک گرفتن از دیگران، در موقعیتهای دشوار، سرپوش میگذارید.
اگر هرکدام از گفتههای فوق در مورد شما صدق میکنند یا حس میکنید که به اعتماد بیشتری به خود در زمینه رفتاری نیاز دارید، اینهم چند پیشنهاد برای شما:
تلاشهای کوچک و مشخص برای هر رویایی که درسر دارید را یادداشت کنید، همچنین دوره معینی را با پایان مشخص در نظر بگیرید.
یعنی به جای اینکه بگویید: «دفتر کسب و کار خودم را راه بیاندازم» و بعد دست روی دست بگذارید و احساس بیچارگی کنید، هدفهای کوچک قابل دسترسی تعیین کنید. مثلا، بگویید« این هفته میخواهم روزی یک مکالمه تلفنی با کسی داشته باشم که در این حرفه مشغول است. تقسیم کردن هدف بزرگتان به قدمهای کوچک و سپس انجام دادن یک به یک آنها، راه فوقالعادهای است که به خود، اعتماد رفتاری بیشتری بدهید.
افراد موفق را پیدا کنید و از آنها بیاموزید
توصیه میکنم که افرادی را بیابید که به آن چیزی دست یافتهاند که شما برایش تلاش میکنید، هرچه که باشد فرقی نمیکند (مثلا کسیکه کسب و کار خوبی دارد) و از او بیاموزید. فرصتهایی پیدا کنید که با ایشان گپ بزنید. آنها را به ناهار دعوت کنید. از آنها بخواهید که بزرگترین دستاوردهای معنوی و پرارزشترین آموختههایشان را با شما در میان بگذارند. درخواهید یافت که معاشرت با افرادی که تحسینشان میکنید، به شما الهام بخشیده، اعتماد رفتاریتان را به خود تقویت میکند.
فهرست اسامی افراد را تهیه کنید که میتوانید برای درخواست کمک و حمایت به آنها مراجعه کنید
تعجب خواهید کرد اگر بدانید که چه تعداد از افرادی که میشناسید، یا دوستان و آشنایانتان خوشحال خواهند شد، اگر برای رسیدن به هدفتان به شما کمک کنند. فهرستی تهیه کنید تا هر وقت که احساس درماندگی میکنید، با آنها تماس تلفنی داشته باشید یا پیغام رایانهای بفرستید و دلگرمی بیشتری را که نیاز دارید، بهدست آورید.