حسین دهباشی با اشاره به زمزمه تحریمهای جدید آمریکا برای جلوگیری از فروش هواپیما به ایران نوشت: بازی با مزهای ادامه دارد. درست قبل از انتخابات اخیر ایران، وعده فروش عدد نجومی 200 هواپیمای آمریکایی و اروپایی به ضمیمه ورود چندین فروند مرجوعی مزین به نشان پرنده سعادت، سرلوحه تبلیغات شد و اکنون سخن از مقدمات منع فروش همان هواپیماها به کشورمان است. جز پارامتر گذشتن مرکب قدرت از پل انتخابات، چه چیزی فرق کرده واقعاً؟
همان ماده برجام که فروش هواپیمای مسافربری به ایران را در قبال تعطیل فعالیتهای هستهای مجاز میکند، در پاورقی 17 مربوط به بخش 5-1-1 آورده است:
در صورتی که ایالات متحده احراز کند که هواپیماها، کالاها یا خدمات موضوع امتیاز برای اهدافی غیر از کاربری غیرنظامی ]مانند انتقال سربازان و مجروحان نظامی در جنگهای عراق، سوریه، یمن و...[ استفاده شده است یا اینکه به افراد فهرست شده در فهرست (SDN فهرست افراد یا نهادهای باقی مانده در تحریم) مجدداً فروخته یا منتقل شده،... ]نه فقط کلیه تحریمهای فروش هواپیما را باز میگرداند که به عنوان سندی در زمینه نقض برجام برای بازگرداندن کلیه تحریمهای مندرج در قطعنامههای پیشین شورای امنیت مورد استناد قرار میدهد.[
عجیب نیست دیپلماتهای تحصیلکرده و با تجربه کشورمان با علم به اجبار استفاده کشورمان از هواپیماهای مسافربری در جابجایی مسافران بعضاً نظامی، ذیل چنین بهانه بزرگ و سند صریحی را امضا کردهاند؟
دهباشی میافزاید: درست چند روز قبل از تحریمهای جدید صنعت هوانوردی ایران، جناب آقای دکتر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی هستهای و معاون رئیسجمهور ایران، به هفتهنامه اشپیگل آلمان میگویند: «اگر آمریکا به تنهایی توافق هستهای میان ایران و گروه5+1 را ترک کند، ایران به احتمال زیاد به آن متعهد باقی خواهد ماند». لحظهای خودمان بگذاریم جای جناب آقای دونالد ترامپ و از خودمان بپرسیم وقتی عالیرتبهترین مقامات ایرانی ابراز میدارند حتی با فرض بازگشت تحریمهای آمریکایی پیشابرجام، که مستقیم وغیرمستقیم دربرگیرنده حدود 83 درصد این تحریمها است، ایران باز هم به تعهدات خود پایبند میماند، واقعاً چه نیازی است به عدم تحریم مجدد و تضعیف مضاعف این کشور؟