این شاعر درباره وضعیت شعرخوانی جوانان در دنیای امروز اظهار کرد: تا اسلام و قرآن هست شعر فارسی نیز وجود خواهد داشت. اینکه میگویم اسلام به این دلیل است که امثال سعدی و حافظ شاعرانی هستند که شعر را از گردابهای رئالیستی زمان به فضای الهی رساندند و امثال این شاعران شعر و ادب ایران را جهانی کردند.
او افزود: ایرانیها در گذشته همه داستانهای امیر ارسلان و سمک عیار و شعرهای حافظ و سعدی را میخواندند و امروزه نیز آنهایی که به ادبیات این کشور علاقهمندند قطعا این متون را میخوانند و کسانی که واقعا و بر حق به دنبال ادبیات و روانخوانی شعر هستند حتی بهتر از ما که بعضا تحصیلات آکادمیک شعر را داریم، ادبیات را دنبال میکنند و میخوانند.
احتشامی با اشاره به ریشهشناسی ادبیات گذشته بیان کرد: مردم در گذشته شعرهای شاعران را روان میخواندند و لذت هم میبردند، اما امروزه بیشتر علاقهمندان به ادبیات روانخوانی را دنبال میکنند.
شاعر کتاب «افسانه اصفهان آبی» گفت: برای مردم عامه درست خواندن شعر مسئله مهمی نیست و به آن احتیاجی ندارند چون دستور زبان فارسی از روی زبان مردم شکل گرفته است و این مورد برای کسی که به صورت آکادمیک شعر و ادبیات را دنبال میکند مهمتر است. دانش لغوی کافی و داشتن فن بیان قوی و دانش سخنوری تاثیر بسزایی در خوانش شعری دارد.
او همچنین اظهار کرد: موضوع نادرست خواندن شعر در شهرها به نسبت روستاها بیشتر دیده میشود و مردم به گونهای شدهاند که حتی در تلفط کلمات هم از یکدیگر تقلید میکنند و دیگر به تلفظ درست آن کاری ندارند و شیوه رایج تلفظ یک کلمه را بیان میکنند.
احتشامی ادامه داد: شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی برنامههایی را تولید میکنند که موجب تخریب ادبیات و فرهنگ این کشور میشود. فضای مجازی که بیشترین توجه مردم را به خود جلب کرده دنیای بلاانگیزی است؛ هر چند میتوان از آن استفاده درست هم کرد، اما متاسفانه بیشتر استفاده از این فضا به صورت نادرست صورت میگیرد.
او با اشاره به فرهنگسازی رسانهها و افراد مشهور گفت: متاسفانه بسیاری از خوانشهای شعری توسط مجریان و خوانندهها به اشتباه و غلط صورت میپذیرد.
نویسنده کتاب «شکوه علوی در تغزل صفوی» با اشاره به اقدامات انجمنها برای جذب نویسنده و شاعر اظهار کرد: به شرطی که فعالیت این انجمنها قانونی باشد و افراد معتبر و کارآزموده در آنها وجود داشته باشند که تسلط کافی بر ادبیات این مرز و بوم و ادبیات جهان دارند میتوانند در درستخوانی شعر فارسی موثر واقع شوند.
او ادامه داد: افزایش آکادمیهای شعرخوانی و داستاننویسی اصلا نمیتواند تاثیری در روند مطالعه و داستاننویسی داشته باشد و شعر و داستاننویسی چیزی نیست که بشود به صورت کارگاهی آموزش داد ولی رشتههایی مثل تئاتر و برخی دیگر از هنرها این قابلیت را دارا هستند.
احتشامی تصریح کرد: شعر مانند سفالگری نیست که بشود آن را عملی یاد داد. شعر حداقل ۸۰ درصد پوشش عاطفی است و ۲۰ درصد آن به سواد و علم مربوط میشود و در طول این چندین سال که ادبیات بروز و ظهور پیدا کرده شما نمیتوانید ببینید که دانشگاهی حافظ، سعدی یا شکسپیر تحویل جامعه داده باشد.
این شاعر گفت: امروزه هم همینطور است. به عنوان نمونه علیمحمد افغانی - نویسنده کتاب «شوهر آهوخانم» - در دانشگاه و با تحصیلات به این جایگاه نرسیده و با وجود «خود عاطفی» به این مقطع ر سیده، با این وجود باز هم تاکید می کنم که تحصیلات آکادمیک را هم نمیتوان در زمینه پرورش ادبیات نادیده گرفت.