اظهارات پیمان قاسم‌خانی درباره‌ی مهران مدیری

پیمان قاسم‌خانی در جدیدترین گفت‌وگویش گفت: ««اسم مهران مدیری همیشه روی پیشانی من هست و هر جا می‌روم مجبورم توضیحاتی درباره او بدهم. واقعا برایش آرزوهای خوب می‌کنم و امیدوارم فیلمش خیلی زیاد بفروشد. به هر حال او صاحب سبک است و به گردن کمدی ما حق دارد.»

پیمان قاسم‌خانی شامگاه (۱۴ مردادماه) میهمان چهارمین قسمت از سری جدید برنامه زنده اینترنتی سی‌وپنج به سردبیری و اجرای فریدون جیرانی بود. او در این برنامه از فعالیت‌هایش به عنوان فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان و همکاری‌اش با مهران مدیری، رضا عطاران، کمال تبریزی و پژمان جمشیدی گفت.

در ابتدای این برنامه فریدون جیرانی به یکی از فرازهای سخنرانی حسن روحانی رئیس جمهور در مراسم تنفیذ اشاره کرد و گفت: «این فراز مهمی است برای ما؛ ما آموخته‌ایم که جامعه ایرانی از لحاظ سبک زندگی دارای تنوع است. زنان، مردان، جوانان، روستاییان و شهرنشینان ما به یک شیوه زندگی نمی‌کنند و همه برداشت یکسانی از فرهنگ و هنر ندارند. تفاوت و تنوع را باید به رسمیت شناخت و پاس داشت.»

او ادامه داد: «به نظر من این فراز خیلی مهم است از این جهت که نشان‌دهنده پذیرش تنوع و تکثر در جامعه و پاس داشتن آن است. ضمن اینکه مقام معظم رهبری هم این تنوع و تفاوت را قبول کرده‌اند و گفته‌اند مردم باید به رغم این تفاوت و تنوع در کنار هم با آرامش زندگی کنند. ما هم دوست داریم در کنار هم با آرامش زندگی کنیم، به شرط اینکه همه به همدیگر، اندیشه‌ها و تفکر همدیگر احترام بگذاریم و به جای دعوا می‌توانیم فیلم بسازیم و جواب همدیگر را با فیلم و تفکر بدهیم.»

جیرانی افزود: «این نکته مهمی است و امیدوارم در چهار سال آینده این تفاوت و تنوع و تکثر در عرصه سینمای ما به رسمیت شناخته شود و دعوایی وجود نداشته باشد.»

پس از آن بخش‌هایی از صحبت‌های مهراب قاسم‌خانی و سروش صحت درباره پیمان قاسم‌خانی و بخش‌هایی از کارهای او به نمایش در آمد.

پیمان قاسم‌خانی با حضور در استودیوی برنامه سی‌وپنج و در پاسخ به نخستین سوال جیرانی درباره اینکه آیا در فضای سیاسی و در جریان اخبار مربوط به تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هستید، گفت: «من سیاست را از همیشه دیدگاه فرهنگ نگاه می‌کنم و طبعا طرفدار گروهی هستم که به فرهنگ بهای بیشتری بدهد. واقعیت این است که من بیشتر سیاستگذاری فرهنگی مملکت را دنبال می‌کنم. من با تغییر وزیر ارشاد تفاوت چندانی مشاهده نکردم بنابراین اسامی علیرغم احترامی که برایشان قائل هستم فرق چندانی برایم ندارد؛ فکر می‌کنم اتفاق بزرگ‌تری باید رخ بدهد. شاید سیاست‌های فرهنگی با یک شخص قرار نیست تغییر کند.»

او درباره آن اتفاق بزرگ‌تر شرح داد: « همیشه اهالی فرهنگ تحت فشارهایی بودند، ما همیشه سانسور شدیم. تصورم این است که ما کمی به فضای بیشتری برای تنفس و اعتماد بیشتر احتیاج داریم. من بیشتر سرگرم کارهای خودم هستم اما قطعا در دوران آقای روحانی احساس بهتری دارم تا دوره قبل ولی فشارهای بیرونی را هم درک می‌کنم. ممکن است دولت علاقه‌مند باشد که کنسرت‌ها برگزار شود و اتفاقات ناگواری در این راستا رخ ندهد اما این را هم می‌دانم که همه چیز در اختیار دولت نیست و به همین دلیل معتقدم در حد کلان‌تر باید به مسائل پرداخت.»

اصراری به کار کردن در ژانر کمدی سیاسی ندارم

نویسنده و بازیگر فیلم «سن پترزبورگ» در پاسخ به این پرسش جیرانی که سینمای کمدی چقدر نیاز به فضای آزاد دارد، گفت: « سینمای کمدی به اندازه سایر ژانرها نیاز به آزادی دارد، اما ما محدودیت زیادی برای شوخی با اقوام، اصناف و شغل‌های مختلف را هم در کنار سانسورهای رایج و خطوط قرمزی که می‌شناسیم و سعی می‌کنیم به طرف آنها نرویم، داریم. تعمیم یک شخص یا کاراکتر در یک فیلم به یک قوم و صنف یکی از مشکلاتی است که ما داریم.»

او در جواب این سوال که برای نوشتن متن کمدی آزادی‌های سیاسی مهم‌تر است یا آزادی‌های اجتماعی، گفت: «ژانر کمدی سیاسی یک زیرژانر کوچکی است که من به شخصه نیاز و اصراری به کار کردن در ژانر کمدی سیاسی ندارم و انواع دیگر کمدی برایم جذاب‌تر است. ما در همین جامعه زندگی می‌کنیم و خطوط عرفی جامعه را می‌شناسیم، طبیعتا با حفظ اصول و خطوطی که خودمان به خوبی از آنها اطلاع داریم متن‌هایمان را می‌نویسیم. یک شوخی‌هایی به شوخی جنسی مشهور است که حتی این نوع از شوخی‌ها هم حدود خودش را دارد و تا حدی در عرف جامعه قابل قبول است، ولی این تبدیل به یک ابزاری شده که هر گاه می‌خواهند فیلمی را بزنند، می‌گویند شوخی جنسی دارد و به طور کلی هر شوخی در این جنس را برنمی‌تابند! اینها شوخی است و در حد عرف جامعه قابل قبول است. البته نکته دیگری هم وجود دارد و آن اینکه برخی فیلم‌ها در تسویه حساب‌های سیاسی می‌افتد، مثل مارمولک و شب‌های برره. من در خانه نشسته‌ام و مشغول کارم هستم و از همین جامعه هم الهام می‌گیرم، اما گاهی برداشت‌هایی از کارم می‌شود که فکرش را هم نکرده‌ام!»

نویسنده فیلمنامه «ورود آقایان ممنوع» در ادامه درباره مسئله‌ای با عنوان کمدی مبتذل گفت: «من اعتقاد دارم که کمدی مبتذل وجود دارد؛ نوعی از کمدی که به هر قیمت می‌خواهد تماشاگر را بخنداند که به نظرم خنده ارزشمندی نیست و حاوی شوخی‌های چرک است که نمونه آن را در سینمای امریکا هم داریم. معیار برای تشخیص اینکه یک کمدی مبتذل است یا نیست طبیعتا مردم هستند، اگر مردم این کمدی را دوست نداشته باشند خود به خود حذف می‌شود؛ کما اینکه چند سال پیش جنسی از کمدی می‌دیدم که الان کمتر وجود دارد.»

فیلمنامه‌نویسی را از دوره‌های آموزشی باغ فردوس آغاز کردم

او در ادامه درباره‌ی ورودش به سینما، گفت: «رشته تحصیلی من آمار بود. از نوجوانی و با دیدن فیلم «جنگ ستارگان» در سینما آزادی عاشق سینما شدم. سینما زمانی برایم جدی شد که فیلم «نیش» را دیدم. «نیش» را در ویدئو دیدم.  به هر حال ما نسل ویدئو هستیم. ما بسیاری از فیلم‌ها را در شرایط خاصی دیدیم. همیشه به سینما علاقه‌مند بودم و مجله «فیلم» برایم راه فراری از دنیای ریاضی و آمار بود. البته هیچ وقت فکر نمی‌کردم که بخواهم وارد این حرفه شوم و بیشتر علاقه‌مند بودم که فیلم ببینم. یک روز در مجله فیلم دیدم که یک دوره فیلمنامه‌نویسی حرفه‌ای برگزار می‌شود که هر لیسانسی را قبول می‌کند. وسط سربازی و با لباس سربازی رفتم امتحان فیلمنامه‌نویسی دوره باغ فردوس را دادم. حتی خودکار همراهم نبود و آنجا از آقایی خودکار گرفتم که او شادمهر راستین بود. استادم مرحوم سیف‌الله داد بود، فرد بسیار تاثیرگذاری که به او مدیونم.»

نویسنده فیلم «من زمین را دوست دارم» ادامه داد: «یک دوره ۱۰-۱۲ جلسه‌ای را با بهرام بیضایی در خانه‌ خودمان برگزار کردیم.  پیشنهاد برگزاری این دوره با حمید امجد بود. جلسات خوبی بود اما عمده آن چیزی که آموختم از همان دوره فیلمنامه‌نویسی باغ فردوس بود. آقای بیضایی بیشتر از کارگردانی می‌گفت اما من بیشتر دنبال نوشتن بودم. تصاویری که از او دیدم و تسلطش روی ادبیات ایران آدم را شگفت‌زده می‌کرد، اما فکر می‌کنم آن کلاس‌ها قدری برای من زود بود، شاید الان بیشتر به دردم می‌خورد. متاسفم که اینجا نیستند.»

او در پاسخ به پرسش که آیا فیلم «نیش» به واسطه طنز خاصی که دارد موجب شد وارد کار طنز شوی، گفت: «هیچ وقت به کار کردن در ژانر کمدی فکر نمی‌کردم. یک آرزوی یواشکی داشتم که بیایم در سینما، یک زمانی به هالیوود بروم و فیلمی بسازم که پل نیومن و رابرت دونیرو دوباره با هم در آن بازی کنند! فیلمنامه «من زمین را دوست دارم» پایان‌نامه کلاسم با مرحوم سیف‌اله داد بود و اصلا قرار نبود ساخته شود. وقتی نمره‌ها را اعلام کردند، آقای داد نمره مرا اعلام نکرد و گفت بیا دفتر. در آنجا به من گفت که ما می خواهیم این را بسازیم! این جزو لحظات بزرگ زندگی‌ام بود. در آن زمان آقای داد و آقای محمدی یک شرکتی با هم داشتند و آقای خمسه هم ستاره شماره یک سینمای کمدی بود و من واقعا این نقش را در رویاهایم برای او نوشته بودم. اولین بار که آقای داوودی را دیدم خیلی هیجان‌زده شدم زیرا تا آن زمان هیچ آدم سینمایی ندیده بودم. به خوبی به یاد دارم، آقای داودی گفت چهارشنبه به خانه ما بیا، آقای خمسه هم هست و من واقعا از شدت هیجان سرم گیج می‌رفت.»

در «عاشقانه» بازی کردم که کسی به بهاره حرف‌های عاشقانه نزند

قاسم‌خانی در ادامه درباره شروع بازیگری‌اش داد: «وقتی وارد کار فیلمنامه‌نویسی شدم روی این حرفه خیلی متعصب شدم و همیشه در مقابل پیشنهاد برخی افراد که می‌گفتند بازی کن، می‌گفتم من بازیگر نیستم فیلمنامه‌نویس هستم. آقای داودنژاد بهاره را در فیلم دیگری دیده بود و قرار بود در فیلم «عاشقانه» بازی کند. ما آن زمان نامزد بودیم. آقای داودنژاد خیلی اصرار کرد که نقش مقابل بهار را خودم بازی کنم اما من قبول نمی‌کردم تا اینکه پس از حدود دو هفته به من گفت این فیلم یک فیلم بسیار عاشقانه است و هر پسری جایت بازی کند کلی دیالوگ عاشقانه به نامزدت می‌گوید و همین حرفش باعث شد که بازی در فیلم «عاشقانه» را پذیرفتم و با پول آن هم عروسی گرفتیم.»

او درباره فاصله بین دو فیلم «من زمین را دوست دارم» و «نان و عشق و موتور ۱۰۰۰» که مصادف با آغاز دوران  اصلاحات بود و تاثیر این تحول سیاسی در کارهایش گفت: «من قبل از دوره اصلاحات، در دوره وزارت آقای میرسلیم دو فیلمنامه نوشتم که رد شد. هیچ‌وقت نفهمیدم چرا رد شد! کمی سرخورده شدم در حدی که می‌خواستم این کار را رها کنم. قبل از «نان و عشق و موتور ۱۰۰۰» نسخه اول فیلمنامه «دختری با کفش‌های کتانی» را نوشتم که جزو خاطرات خوب کاری‌ام نیست زیرا یک نفر دیگر نیمه دوم آن را بازنویسی کرد البته آقای صدرعاملی این فیلم را بسیار خوب و درجه یک ساخت. دوران «نان وعشق و موتور ۱۰۰۰» دوران خوبی بود، چیزهایی نوشتم که باورم نمی‌شد که می‌شود، نوشت.»

ساختن فضای ابزورد کار هر کسی نیست، مهران آن فضا را درست می‌کرد

سرپرست نویسندگان مجموعه پاورچین درباره ورودش به تلویزیون و همکاری با مهران مدیری گفت: «همکاری با مهران مدیری با سریال «پاورچین» و از یک تلفن از طرف محسن چگینی و برادران گلیان آغاز شد. آنها درباره ایده مهران برای ساخت یک مجموعه از یک جنسی از کمدی روشنفکرانه گفتند. در ۱۰-۱۲ قسمت اول این مجموعه ماجرای برره در میان نبود. کار خوبی شده بود اما هیچ ماجرایی در جامعه ایجاد نکرد تا اینکه داستان برره به ذهن ما رسید. آن زمان سمت سرپرست نویسندگان وجود نداشت در واقع من و مهراب بودیم و من سرپرست مهراب بودم. پس از مدتی قرار شد تعداد قسمت‌های این مجموعه افزایش یابد. تعدادی از دوستان مثل ناظرفصیحی و منصور ضابطیان به جمع ما اضافه شدند و چند قسمت را نوشتند. طرح اولیه متعلق به مهران بود اما از آن نتیجه‌ای که مد نظرمان بود، به دست نیامد و طرح نهایی کار مشترکی از من و مهران بود. ساختن فضای ابزورد کار هر کسی نیست، مهران آن فضا را درست می‌کرد و حتی آن را ابزوردتر می‌کرد. ما بستر را به مهران مدیری می‌دادیم و او پاس گل را خیلی خوب می‌گرفت، بهترین گل‌ها را می‌زد و نتیجه بسیار خوب از آب در می‌آمد. ما در زمان نوشتن متن‌های «پاورچین» شب‌ها با مهراب می‌نشستیم و کلمات و اسامی را اختراع می‌کردیم چند روز بعد همه مردم از این کلمات استفاده می‌کردند. مثلا یک چیزهایی در رابطه با زبان برره‌ای نوشته شده بود اما مهران مدیری و جواد رضویان خیلی از حرف‌ها را بداهه می‌زدند و همینطور جلو می‌رفتند.»

او درباره شخصیت رذل و دروغگوی این مجموعه‌ها و محبوبیت این کاراکتر شرح داد: «من علاقه‌مند بودم که یک شخصیت رذل و دروغگو در کارمان داشته باشیم و اولین شخصیتی که به این صورت نوشتم، در سریال «خانه ما» مسعود کرامتی بود که از پسر خانواده سیمپسون ایده گرفته بودم و علیرغم مخالفت ابتدایی تلویزیون و سختی‌هایی که داشتیم، ساخته شد. اگر قرار بود که این شخصیت رذل محبوب نشود اصل نوشتنش اشتباه بود. اصل ماجرا این بود که یک شخصیت رذل دوست داشتنی خلق کنیم.»

قاسم‌خانی در پاسخ به این پرسش فریدون جیرانی که کار با مهران مدیری چه دستاوردی برای تو داشت و از او چه آموختی، گفت: «بارها گفته‌ام که بهترین شوخی‌هایی که من نوشته‌ام مهران اجرا و آن را بهتر کرده است. مهران شوخی‌هایی که ما می‌نوشتیم را بیشتر و بهتر می‌کرد و ما هر دو با هم داشتیم رشد می‌کردیم، اما فضای ذهنی فانتزی که او دارد و همیشه یک فاصله‌گذاری که در اکثر کارهایش با تماشاگر وجود دارد، سبکی نیست که من بخواهم دنبال کنم. گاهی اوقات جذاب است مثل «شب‌های برره» و «پاورچین» ولی یک زمان‌هایی من کار رئال‌تر را می‌پسندم. مهران مدیری در فضای خاص خودش با متن خوب بی رقیب بود.»

اختلاف من و مهران از آنجایی شروع شد که دیگر حرف مشترک با هم نداشتیم

او درباره اختلافش با مهران مدیری بیان کرد: «اختلاف من و مهران از آنجایی شروع شد که دیگر حرف مشترک با هم نداشتیم و جنس کارهایی که انجام می‌دادیم نزدیک هم نبود. من دوست داشتم در سینما کار کنم و از سریال خسته شده بودم. بارها پیشنهاد کردم که به سمت سینما برویم اما آن تیم علاقه‌ای نداشتند. زمانی که من از آنها جدا شدم و به سمت سینما آمدم آنها کار در شبکه نمایش خانگی را با «قهوه تلخ» آغاز کردند. از قبل از «مرد هزار چهره» و «باغ مظفر» من می‌گفتم که می‌خواهم از فضای سریال بیرون بروم. همیشه می‌خواستم که مستقل باشم و کاری که خودم دوست دارم انجام دهم. خیلی زیاد تبدیل شده بودیم به یک خانواده و همه کارهایمان قرار بود با هم انجام دهیم و این چیزی نبود که من دوست داشتم. مهران دوست داشت من بمانم و خودم هم در یک مقطعی دوست داشتم که برگردم اما بعدها اختلافات و مسائلی پیش امد که ترجیح دادیم دوست بمانیم اما با هم کار نکنیم، اتفاق خاصی هم نیفتاده هنوز هم سلام و علیک‌مان را داریم و همه چیز خوب و خوش است.»

سرپرست نویسندگان سریال «شب‌های برره» در پاسخ به این پرسش که آیا مدیری معتقد نبود که برایش موثر بودی و نبودت می‌تواند ضعف ایجاد کند، گفت: «اسم مهران همیشه روی پیشانی من هست و هر جا می‌روم مجبورم توضیحاتی درباره او بدهم. واقعا برایش آرزوهای خوب می‌کنم و امیدوارم فیلمش خیلی زیاد بفروشد. به هر حال او صاحب سبک است و به گردن کمدی ما حق دارد.»

در «باغ مظفر» علنا از ما خواستند یک کار بی‌خاصیت تحویل بدهیم

او در ادامه صحبت جیرانی که گفت شوخی‌ها متعلق به تو و لحن متعلق به اوست، گفت: «ما دیالوگ‌ها را می‌نوشتیم و خودمان می‌خندیدیم. بعد مهران دوربین را می‌گذاشت بازیگرها را هدایت می کرد و آنها بازی می‌کردند و نتیجه خیلی دیوانه‌وارتر از نوشته از کار در می‌آمد. مهران مدیری به عنوان کارگردان و بازیگران مجموعه چیزی به کار اضافه می‌کردند که من احساس می‌کردم نتیجه خیلی بهتر شده است. زمان ساخت «پاورچین» و «شب‌های برره» بهترین دوران کاری من بود و سریال‌هایی ساخته شد که پس از آن هیچ وقت تکرار نشد. ما سر «پاورچین» دستمان خیلی بازتر بود و در «شب‌های برره» دستمان بسته و بسته‌تر شد. در «پاورچین» خیلی از شوخی‌ها سمبلیک بود، از انواع شوخی‌های سیاسی تا شوخی‌های نیمه جنسی، اما در «شب‌های برره» چهار چشمی مراقبمان بودند و اخطارهای زیادی به ما دادند. برخوردهای ناظران کیفی خیلی خوب و محترمانه بود و ما هم با آنها تعامل می‌کردیم. «شب‌های برره» زیاد دچار سانسور نشد و اگر سانسوری اعمال می‌شد در پخش بود، اما وقتی کمی جلوتر رفتیم ماجرا حساس شد و در باغ مظفر علنا از ما خواستند یک کار بی‌خاصیت تحویل بدهیم. ما هم همین کار را کردیم اما باز هم تعابیر غریبی از آن برداشت شد. از ساده‌ترین حرف‌ها برداشت‌هایی می‌شد که مطلقا منظور ما نبود.»

قاسم‌خانی درباره مصاحبه‌ای که چندی پیش انجام داده و گفته بود شماره مهران مدیری را ندارد، توضیح داد: «واقعا شماره مهران مدیری را ندارم. بی تعارف ما دوست صمیمی هم نیستیم و ارتباطی با هم نداریم. منظور و لحن خاصی نداشتم.»

در ادامه پژمان چمشیدی روی خط آمد و از همکاری‌اش با پیمان قاسم‌خانی گفت و در ادامه صحبت درباره‌ی «خوب،بد جلف» اولین ساخته‌ی سینمایی‌اش شد.

پیمان قاسم‌خانی به عنوان سرپرست نویسندگان سریال «ساختمان پزشکان» در پایان درباره بازیگران سریال جدیدش ضمن بیان اینکه دوست دارد عطاران در کارهایش بازی کند زیرا او بازیگر درجه یکی است، گفت: «بازیگران سریال جدیدم همان بازیگران فیلم «خوب، بد، جلف» همراه با چهره‌های مشهور دیگری هستند.»