دولت دوازدهم به دلیل کارکردهای پیشینی و الزامات پسینی، سه مأموریت کلیدی دارد که در توصیه های مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ، از سوی معظم له مطرح شد. اولین مأموریت، پرداختن به مسائل داخلی به ویژه مشکلات مردم در حوزه اقتصاد و معیشت است. شعارهای رئیس جمهور در دور اول ریاست جمهوری و نیز در دور دوم، توقعات مردم و یا بهتر بگوییم مطالبات مردم در حوزه اقتصاد را افزایش داده است. رئیس دولت باید فکری برای پاسخگویی در این مورد داشته باشد. امروز باغ برجام، خشکیده است و با بدعهدی آمریکا، بار و بری ندارد. اینکه در گذشته گفته می شد حتی آب خوردن ما به برجام ربط دارد، معلوم شده است ربطی ندارد. ما با عزت می توانیم مثل گذشته به راه خود ادامه دهیم.ادامه تحریم ها چشم ما را به روی امکانات وسیع کشور باز می کند و ما می توانیم برای رهایی از وابستگی و ایستادن روی پای خود، هر از چندی جشن خودکفایی در مورد برطرف کردن نیازهای داخلی خود را برپا کنیم.
هر کس که با الفبای تحریم آشنا باشد، می داند که از اولین روزهای تحریم های ظالمانه آمریکا که به دوره اشغال لانه جاسوسی آمریکا بر می گردد، تا کنون آمریکایی ها هیچ غلطی نتوانسته اند بکنند.
کافی است در شهرهای بزرگ به ویژه در پایتخت جمهوری اسلامی، گشتی بزنند، تنها چیزی که در شهرها و بازارهای ما دیده نمی شود، آثار تحریم است. وسعت خاک ما و قرار گرفتن در سر راه شرق و غرب عالم و همسایگان بی شمار و ارتباط با آبراه های بزرگ جهان، موقعیتی به کشور بخشیده است که تحریم فقط می تواند یک شوخی مضحک باشد. لذا دولت باید با اتکا به سیاست های اقتصاد مقاومتی، مسیر ایستادگی در برابر آمریکای جهانخوار را با پشتیبانی ملت طی کند.
دومین مأموریت دولت، تعامل گسترده با جهان است. دولت طبق برنامه چشم انداز بیست ساله موظف به تعامل با جهان است. روابط جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته هیچ گاه با جهان قطع نبوده است. آمریکا و اسرائیل، همه جهان نیستند. لذا وزارت امور خارجه ما موظف است سطح روابط با همه کشورهای دنیا به ویژه همسایگانمان را بر اساس احترام متقابل و نیز مبتنی بر مصالح و منافع ملی تنظیم نماید. این روابط باید متکی بر تعامل سازنده باشد تا ما بر اساس آن بتوانیم کمک هایی را به کشورهایی بدهیم و متقابلاً کمک هایی را دریافت کنیم.
سومین مأموریت دولت، ایستادن در برابر سلطه طلبی های دولت های زورگو به ویژه آمریکاست. تجربه تاریخی مبارزات یکصد ساله اخیر ملت ایران و نیز تجربیات تاریخی ملت هایی که در برابر استکبار ایستاده اند
نشان می دهد هزینه ایستادنشان به مراتب کمتر از هزینه سازش و تسلیم است. دشمنان پس از تسلیم، هیچ حیثیتی را برای دولت و ملت باقی نمی گذارند. آنها با بلعیدن ذخایر مادی و معنوی ملت، چیزی برای منافع ملی باقی نخواهند گذاشت. بی تردید، ایستادن در برابر آمریکا فقط یک راه بیشتر ندارد و آن تکیه بر قدرت ملت است. قدرت ملت در وحدت ملی و انسجام اسلامی تجلی می یابد. دولت برای اینکه بتواند بر قدرت ملت تکیه کند، باید همه لوازم رفاه و آسایش مردم را مهیا کند و اجازه دهد مردم با سلایق مختلف، زندگی آرامی را در کنار یکدیگر داشته باشند. به همین دلیل رئیس جمهور بنا بر سوگندی که یاد می کند، باید رئیس همه ملت باشد تا بتواند پاسدار مذهب رسمی و نظام اسلامی و قانون اساسی باشد و از منافع ملی دفاع کند.
آمریکا امروز در برابر دین و استقلال ما ایستاده است و وقیح تر از گذشته عمل می کند. آمریکا در دوران ترامپ، نقاب از چهره برداشته است و متجاوزتر از گذشته، خودنمایی می کند. آمریکا امروز نه قابل مذاکره است نه قابل اعتماد! لذا باید از صفحه رادار تعامل دولت ما با کشورهای جهان، محو شود.
آمریکا دیگر قادر به ایجاد سامانه ای به نام جامعه جهانی نیست. مذاکرات برجام و بدعهدی های آمریکا نشان داد که 5+1 نمی توانند جامعه جهانی را نمایندگی کنند. دکور این تصویر از جامعه جهانی به هم ریخته است. امروز آمریکا، روسیه را در کنار ایران نشانده و خنجر تحریم را به پیکر هر دو کشور فرو کرده است. ترامپ، رؤسای جمهور گذشته آمریکا را احمق خوانده است، چرا که اجازه دادند چین یک قدرت بزرگ اقتصادی شود به طوری که آمریکا نتواند آن کشور را تحریم کند. امروز ماه عسل روابط اروپا با آمریکا با بدمستی های ترامپ به پایان رسیده است. بنا بر این بهترین فرصت برای تعامل ایران با جهان منهای آمریکاست. دولت باید هنر دیپلماسی خود را در این نقطه مهم، متمرکز کند.
سیدمسعود علوی