امام علی در این حکمت ها به موضوعات معنوی اخلاقی اجتماعی تاریخی و سیاسی می پردازد.
حکمت 101نهج البلاغه:
بر آوردن نیازهاى مردم پایدار نیست مگر به سه چیز ، کوچک شمردن آن تا خود بزرگ نماید ، پنهان داشتن آن تا خود آشکار شود ، و شتاب در بر آوردن آن ، تا گوارا باشد.
حکمت 102نهج البلاغه:
روزگارى بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چین را ، و خوششان نیاید جز از بدکار هرزه ، و ناتوان نگردد جز عادل.
در آن روزگار کمک به نیازمندان خسارت ، و پیوند با خویشاوندى منّت گذارى ، و عبادت نوعى برترى طلبى بر مردم محسوب مى شود در آن روز حکومت با مشورت زنان ، و فرماندهى خردسالان و تدبیر خواجگان اداره مى گردد.
حکمت 103نهج البلاغه:
پیراهن وصله دارى بر اندام امام بود شخصى پرسید چرا پیراهن وصله دار مى پوشى ؟
فرمود : دل با آن فروتن ، و نفس رام مى شود و مؤمنان از آن سرمشق مى گیرند.
دنیاى (حرام) و آخرت ، دو دشمن متفاوت ، و دو راه جداى از یکدیگرند ، پس کسى که دنیا پرست باشد و به آن عشق ورزد ، به آخرت کینه ورزد و با آن دشمنى خواهد کرد.
و آن دو همانند شرق و غرب و انسانى هستند که بین این دو راه مى رود ، هرگاه به یکى نزدیک شود از دیگر دور مى گردد ، و آن دو همواره به یکدیگر زیان رسانند.
حکمت 104نهج البلاغه:
از توف بکالى ، نقل شده که در یکى از شب ها ، امام على (ع) را دیدم براى عبادت از بستر بر خاسته ، نگاهى به ستارگان افکند ، و به من فرمود : خوابى یا بیدار ؟ گفتم بیدارم . فرمود :
اى نوف خوشا به حال آنان که از دنیاى حرام چشم پوشیدند ، و دل به آخرت بستند آنان مردمى هستند که زمین را تخت ، خاک را بستر ، آب را عطر ، و قرآن را پوشش زیرین ، و دعا را لباس روئین خود قرار دادند ، و با روش عیساى مسیح با دنیا بر خورد کنند.
2ـ ارزش سحر خیزى
اى نوف همانا داوود پیامبر (ع) در چنین ساعتى از شب بر مى خاست و مى گفت:این ساعتى است که دعاى هر بنده اى به اجابت مى رسدد جز باجگیران ، جاسوسان ، شبگردان و نیروهاى انتظامى حکومت ستمگر ، و نوازندة طنبور و طبل.
حکمت 105نهج البلاغه:
همانا خدا واجباتى را بر شما لازم شمرده ، آن ها را تباه نکنید و حدودى براى شما معین فرموده ، اما از آن ها تجاوز نکنید و از چیزهایى نهى فرمود ، حرکت آن را نگاه دارید و نسبت به چیزهایى سکوت فرمود نه از روى فراموشى . پس خود را دربارة آنها به رنج و زحمت دچار نسازید.