قاضیزاده هاشمی که از وزرای هزار میلیاردی کابینه است درباره پولدار بودنش اظهار داشت: من از روز اول، تأیید کردم که پولدار هستم. نگفتم که ندارم. الان هم نفی نمیکنم. معتقد هستم که اگر کسی سرمایهدار است، اصل باید بر این باشد که از کجا و از چه مسیری آورده. خیلی از کسانی که دیگران را متهم میکنند، این رفتارشان ناشی از تفکراتی است که اسلامی نیست و ما سابقه آن را در بحبوحه انقلاب، به خوبی میشناسیم و میدانیم و دیدیم. خودشان نگاه کنند به زندگی شخصیشان یا زندگی کسانی که معلمشان هستند. ببینند چه بخشی را از مسیرهای نامشروع کسب کردند که البته خودشان فکر میکنند مشروع است. آنچه در زندگی ما هست، سر سوزنی از مسیر غیرقانونی و غیرشرعی به دست نیامده. برای آن زحمت کشیدیم. در عین حال هم ارزشی برای آن قائل نیستیم. مهم سبک زندگی است که سبک زندگی ماها، تربیت بچههامان و حیطه فعالیت ما، کاملاً مشخص است.
وی افزود: من هیچ کار غیرپزشکی نکردم؛ یعنی اگر درآمدی داشتم پول رفته در بانک و منطق من این بوده که...
وزیر بهداشت درباره تعبیر «وزیر پورشهسوار» هم گفت: من فکر کنم 8-9 سال پیش نمیدانستم که وزیر میشوم. آن موقع دنبال ماشین میگشتم. ماشین پرادو داشتم، ولی پرادوها زود چپ میکرد. دنبال همین ماشینهای شاسیبلند بودم که گفتند این بهترین ماشین است (پورشه) که من هم خریدم، آن موقع حدود 200 میلیون تومان.
قاضیزاده هاشمی گفت: هنوز هم دارم. داشتنش هم حکایتی جالب است. من از روزی که وزیر شدم تا الان، یک ثانیه هم پشت آن ماشین ننشستهام. معتقدم که مسئولیت، بالاخره ضرورتهایی را ایجاب میکند و یک مسئول نمیتواند آن طوری رفتار کند که قبل از دوران مسئولیتش هست. و از آن طرف با وجود فشاری که همسرم داشت، برای اینکه آن را بفروشم؛ از ابتدا هم راضی نبود و میگفت همین ماشینی که هست خوب است. من میگفتم ما به جاده میرویم و بالاخره باید ماشین امن باشد. من که پول دارم، دلم هم که میخواهد. وقتی نخرم یعنی نفاق دارم، آن هم به خاطر حرف دیگران. این چیزی که متاسفانه در کشور شایع است. به هر حال با وجود اینکه ایشان اصرار میکرد، من تا امروز آن را نفروختم، نمیفروشم هم. دلیلش هم یکی، همسایههاست. اگر من در ابتدای مسئولیتم آن را میفروختم. فکر میکردند من وزیر شدم و حالا میخواهم ریا کنم. یکی از دلایل هم پسرم است. نمیخواستم قضاوتش راجع به پدرش این باشد یا به نحوی آموزش ببیند که باید ریاکاری کند. بالاترین آسیبی که به کسی ممکن است وارد شود، دچار نفاق شدن و ریاکاری است.
سخنان وزیر بهداشت چند وجه دارد. یک نکته، «پولدار شدن» ایشان است و منطقا این سؤال پیش میآید که آیا مسیر پولدار شدن در حد چند هزار میلیارد تومان برای همه فراهم است؟ ثانیا آیا این حق همه شهروندان و خانوادههای آنهاست که خودروی ایمن داشته باشند یا این حق مختص یک قشر و طبقه خاص پولدار است؟ آیا بیش از 20 هزار نفری که سالانه در تصادفات خودرویی جان خود را از دست میدهند، شایسته داشتن خودرو و جاده ایمن هستند یا خیر؟ اگر جناب وزیر ماشین شاسیبلند پرادو را هم قابل نمیدانند و به کمتر از پورشه کاین (خودروی اشرافی میلیاردی) رضایت نمیدهند، پس مردم پراید سوار چه باید بکنند؟
چرا وزیر بهداشت از وزرای میلیاردر راه و شهرسازی یا صنعت نمیپرسد که برای امنیت مردم چه کار کردهاید؟!
وجه بعد، توجیه اشرافیگری با نفی «نفاق» است. در کدام قاموس اسلامی وارد شده که اشرافیگری و تجمل و زندگی متمایز از مردم، چاره نفاق است؟! آیا امیرمومنان و سایر ائمه(ع) که توان زندگی اشرافی را داشتند، به اندازه جناب وزیر دینشناس نبودند که برای مبارزه با نفاق، به سبک زندگی اشرافی و تجملگرایانه روی کنند؟ کجای دین آمده که برای جلوگیری از نفاق، باید اشرافیگری پیشه کرد؟!