محمدحسین کریمیپور کارشناس انرژی در یادداشتی نوشت: «امنیت آبی» دسترسی پایدار انسان به میزان و کیفیت مناسب از آب برای انسان، دام و تولیدات غذایی و صنعتی مورد نیاز در کنار تامین سهم کافی برای پایداری طبیعت است.
به عنوان یک عدد سردستی میتوان گفت سرانه سالانه آب کمتر از 1700 مترمکعب نشانه شروع مشکلات موقت یا ماندگار آبی و کمتر از 1000 به معنی ورود جدی به تنش آبی است.
بر اساس محاسبات بانک جهانی، کل میزان آب تجدیدپذیر دنیا، 42810 کیلومترمکعب-سال است. برزیل با 5661 کیلومترمکعب-سال (سرانه 27 هزار مترمکعب-نفر-سال) و روسیه با 4312 کیلومترمکعب-سال (سرانه 30 هزارمترمکعب-نفر-سال) دو ابرقدرت مطلق آب جهاناند.
کانادا با 2850 کیلومترمکعب-سال (سرانه 80 هزار مترمکعب-نفر-سال)، آمریکا با 2818 کیلومترمکعب-سال (سرانه 9 هزار مترمکعب-نفر-سال)، چین با 2813 کیلومترمکعب-سال (سرانه دو هزار مترمکعب-نفر-سال)، اندونزی با 2019 کیلومترمکعب-سال (سرانه هشت هزار مترمکعب-نفر-سال)، کلمبیا با 2145 کیلومترمکعب-سال (سرانه 45 هزار مترمکعب-نفر-سال) قدرتهای آبی بعدیاند. در انتهای لیست، تعداد فقرای آبی نیز قابل توجه است. بحرین، کویت و قطر عملاً آب ندارند.
کاهش سرانه آبی بشر
سرانه آب دنیا در سال 1962 میلادی 14 هزار مترمکعب بود و امروز کمتر از 5500 مترمکعب است. ایسلند با سرانه 519 هزار مترمکعب، گویان 315 هزار مترمکعب و نیوزیلند با 72500 مترمکعب در سال، قارونهای دنیای آب هستند. در حالی که اهالی آمریکای لاتین با سرانه 21500 مترمکعب جایشان راحت است، اتحادیه اروپا با سرانه سه هزار دخلوخرج میکند و دنیای عرب با سرانه 291 مترمکعب، لهله میزند.
ابعاد بی آبی در ایران
ایران، بارشی ثلث و تبخیری سه برابر میانگین دنیا دارد. مصرف خانگیاش از متوسط جهانی و حتی اروپا بالاتر است. در بهرهوری آب کشاورزی نیز فاصله زیادی با رقبای منطقهای دارد. پتانسیل آب شیرین تجدیدپذیر که در نیمه اول دهه 50 شمسی، 135 کیلومترمکعب تخمین زده میشد، اکنون در اظهارات اخیر مسوولان 110 کیلومترمکعب و گاهی کمتر برآورد میشود. در حالی که لزوم حفظ سهم طبیعت اجازه مصرف بیش از 70 کیلومترمکعب را نمیدهد، اما فقط مصرف بخش کشاورزی بیش از این مقدار است. اضافهبرداشت تجمیعی از منابع زیرزمینی از 110 کیلو مترمکعب گذشته و بیش از دوسوم دشتهای کشور با افت مخرب سطح آب درگیر و بیش از نیمی از آنها ممنوعهاند. حجم روانآبها 60 درصد کاهش یافته و تلاش برای وصول به اهداف تعادلبخشی برنامههای چهارم و پنجم توسعه، یکسره با شکست روبهرو شد. سرانه آب که در سال 40 معادل 5500، در سال 56 معادل 3400 و در سال 67 معادل 2100 بود، در پایان دهه 80 مرز خطر 1700 را رد کرده و حالا به 1400 مترمکعب در سال رسیده و کشور را در آستانه تنش آبی قرار داده است. در چنین شرایطی، کشور نیازمند کاهش یکسوم مصرف ملی است و تحقق این امر بسیار دشوار به نظر میرسد. چالشهای آب ایران ممکن است، چه پیامدهای امنیتی در پی داشته باشد؟
1- مشکلات اقتصادی- جمعیتی ناشی از افت تولید کشاورزی و تخلیه روستاها و مشکلات امنیتی ناشی از تخلیه جمعیتی.
2- ناآرامیهای اجتماعی ناشی از بیثباتی در تامین پایدار آب خانگی یا تنشهای قومی ناشی از اختلال در آب کشاورزی.
3- کاهش قابلیت زیستی سکونتگاههای ایرانیان (دشتهای کهن بینالود و همدان)
4- کاهش جاذبه سرمایهگذاری صنعتی معدنی: چراکه ایجاد واحدهای تولیدی جدید، نیازمند تامین پایدار آب است. واحدهای موجود قدیم نیز ممکن است به دلیل صدور دستور تعطیلی مقطعی برای اختصاص آب آن به شرب، متضرر شوند.
5- اختلال در امنیت آبی اقوام مرزی به علت عدم رعایت قواعد بینالمللی حقابه ایران از طریق افغانستان و قطع سهم آب سیستان و خراسان.
6- کاهش استاندارد زندگی و طول عمر انسان و تولیدات گیاهی ناشی از عدم رعایت حقوق همسایگان در قطع آب دجله و فرات. همچنین اثرات بیثباتکننده این اقدام بر سوریه و بالاخص عراق که باز سبب وارد آمدن خدشه به امنیت ایران خواهد شد.
7- اجبار به تامین هفت کیلومترمکعب آب وارداتی یا شیرینسازی که به دلیل هزینه بالا، وابستگی آبی ممکن است، توجیهپذیر نباشد.
8- کاهش قابلیت تامین امنیت غذایی در روز مبادا و محاصره.
...و تبعات نامبارک دیگری که به کاهش اقتدار ملی و رفاه ایران میانجامد. از اینرو باید در فرصت باقیمانده با اتخاذ تدابیری از تشدید این بحران جلوگیری کرد.