نماز شکر چگونه خوانده می‌شود؟

علاوه بر نمازهای واجب، نمازهای مستحب بسیاری نیز وجود دارد، که از جمله آنها؛ دو رکعت نماز عادی است که به هر منظور خیری می‌توان آن‌را خواند؛ از جمله شکر و سپاس از درگاه خداوند.

با این وجود، نماز شکری با چارچوبی انحصاری نیز از امام صادق(ع) چنین نقل شده است:

زمانی که خداوند نعمتى به تو داد دو رکعت نماز بگزار؛ در رکعت اول سوره حمد و «قُلْ هُوَ الله أَحَد» را بخوان و در رکعت دوم نیز ابتدا سوره حمد، سپس سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُون» را قرائت کن. در رکوع و سجده رکعت اول بگو: «الْحَمْدُ للهِ شُکْراً شُکْراً وَ حَمْداً» و در رکعت دوم در رکوع و سجده بگو: «الْحَمْدُ للهِ الَّذِی اسْتَجَابَ دُعَائِی وَ أَعْطَانِی مَسْأَلَتِی»(یعنی: سپاس خدایى را که‏ دعاى مرا مستجاب و حاجتم را بر آورده کرد).[1]

در برخی از منابع نیز چنین آمده است: دعای «الحمد لله شکرا شکرا لله و حمدا» را در رکوع و سجده هر دو رکعت و دعای «الحمد لله الذی قضا حاجتی و أعطانی مسألتی» را پس از اتمام نماز بخواند.[2]

همچنین سفارش شده است که پس از نماز شکر، دعای امام سجاد(ع) که در صحیفه سجادیه آمده،[3] خوانده شود.[4]

در پایان باید به دو نکته توجه شود:

1. برخی معتقدند که این روایت در بیان ذکر و نوع خاصی از نماز، اعتبار دارد و مشروع و صحیح است؛ و گرنه خواندن این نوع و شکل از نماز بدون دلیل شرعی (و در مقامی غیر از شکرگزاری) صحیح و مشروع نیست.[5]

2. علاوه بر این نماز که در منابع شیعی نقل شده؛ اهل سنت نیز نمازی را از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده‌اند که حضرتشان پس از فتح مکه و به شکرانه آن پیروزی،‌ چهار نماز دو رکعتی به عنوان نماز شکر خواند.[6] برخی از اصحاب نیز به تقلید از ایشان، پس از فتوحات خود این نماز را می‌خواندند.[7]

 

[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 481، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 532، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.

[2]. شیخ مفید، محمّد بن محمد بن نعمان، المقنعة، ص 225، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.

[3]. علی بن الحسین(ع)، الصحیفة السجادیة، دعای 37، ص 162، قم، دفتر نشر الهادی، چاپ اول، 1376ش.

[4]. کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 164، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق.

[5]. محقق حلّی، نجم الدین جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج 2، ص 22، قم، مؤسسه سید الشهداء، چاپ اول، 1407ق.

[6]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 324، بیروت، دارالفکر، 1407ق.

[7]. سلمی، محمد بن صامل، قصَّاص، عبدالرحمن بن جمیل و...، صَحِیحُ الأثَر و جَمَیلُ العبر من سیرة خیر البشر(ص)، ج 1، ص 254، جده، مکتبة روائع المملکة، ‌چاپ اول، 1431ق.