محمود احمدینژاد در تاریخ 6 مهر با ارسال نامهای به مقام معظم رهبری اعلام کرده بود که در عمل به منویات معظم له، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارد.
متن کامل نامه احمدینژاد به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)
رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
همان گونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریورماه سال جاری ، اینجانب برنامه های تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرت عالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم.
ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار می رسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارم.
به لطف خداوند متعال و با افتخار همواره به عنوان سرباز کوچک انقلاب و خادم مردم باقی خواهم ماند.
از خداوند منان برای حضرت عالی سلامتی و موفقیت بیشتر و برای ملت بزرگوار ایران عزت و سربلندی روزافزون ، در سایه عنایات حضرت ولی عصر (عج) مسالت دارم.
محمود احمدی نژاد
گفتنی است، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری متن بیانات درس خارج فقه (دوشنبه 5 مهرماه) حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی را منتشر کرده بود که در آن به احمدی نژاد توصیه شده بود که در انتخابات شرکت نکند.
متن بیانات معظمله بدین شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیهالله فی الأرضین.
دنباله حدیث قبل از جناب ابیحمزه ثمالی از حضرت سجاد سلاماللهعلیه که فِقراتی از این حدیث را در روزهای قبل خواندیم. «إن زُکِّیَ خَافَ ما یَقولون» حالا قبل از آنی که این فقره را عرض بکنم، این تذکر را، توجه را بدهم که از مطلبی که ما دیروز در ذیل این فقره قبلی گفتیم مثل اینکه سوءبرداشت شده، بعضیها سوءتلقی کردند. خب! حالا سوءبرداشت فینفسه چیز مشکلی نیست. لکن وقتی که این منتهی بشود به بگومگو و به خصوص در این فضای مجازی و این یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید، مایه کدورت و دلچرکینی برادران مؤمن از یکدیگر بشود آنوقت این چیز بدی است.
بنده حقیر که این همه اصرار دارم بر وحدت قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، به خصوص نیروهای مؤمن و انقلابی، خدای نکرده یک چیزی آدم بگوید که مایه اختلاف بین نیروها بشود، این را به خدا پناه میبریم. نباید این چیزها را مایه اختلاف قرار داد. خب بله!
یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما شما شرکت کنید.
این را گفتیم. خب! یک چیز عادی است. انسان آن چیزی را که میبیند و میفهمد و فکر میکند که به نفع برادر مؤمنش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدمها را هم، به خصوص آدمهایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران میشناسیم.
با ملاحظه حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دوقطبی در کشور ایجاد میشود. دوقطبی در کشور مضر است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید.
بله! این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو. دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند. ببینید! حواستان جمع باشد. خب به رادیو «فردا» یا رادیو «بیبیسی» چه ارتباطی دارد این قضیه؟ میپردازند، بحث میکنند، تحلیل میکنند، علت چیست، چرا گفتند، این چیست معنایش؟ این معنایش این است که دشمن میخواهد استفاده کند. ما چهکار باید بکنیم؟ ما باید نقطه مقابل دشمن حرکت بکنیم. یعنی مطلب خیلی عادی است، همینطور که بنده عرض کردم. خب شما برادر مؤمن من هستی. یک چیزی را به مصلحت شما میدانم، میگویم به شما. این اشکالی که ندارد ظاهراً. چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحهُ لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوهِ المُؤمنین» یا «لأئمّه المؤمنین» در همه صور. این یک چیز خوبی است دیگر. انسان باید نصیحت کند. نصیحت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسم تان است من باب مثال علاقهمندم. میدانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما میگویم وارد نشو. نمیگویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمیدانیم. من صلاح نمیدانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست. اینی هم که حالا بگویند که فلانی [رهبری] تحت تأثیر زید و عمرو و بکر و... است؛ نه، این حرفها چیست؟ بنده از زید و عمرو و بکر و اینها، هم بیشتر اطلاع دارم، هم انگیزه بیشتر دارم. آنچه که واقعاً مصلحت باشد، آنچه که مصلحت بدانم بینی و بینالله، ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده و شما بکنیم این است: «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سوال میکنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سوال میکنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سوال میکنند. بنابراین نه، ما این فقرهای که دیروز معنا کردیم ناظر به این قضیه اصلاً نبود. داشتیم حدیث را معنا میکردیم مثل اینکه امروز هم حدیث را معنا میکنیم. آن قضیه هم همینطور است که عرض کردیم. بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. به خصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بهوجود نیاورند.