29 اسفند مصادف با ولادت حضرت صدیقه طاهره (س) است روزی که به نام مادر و روز زن نامگذاری شد. شاید جوانان نسل امروز اطلاعات کافی از سیره زندگی حضرت زهرا (س) و چگونگی ازدواج ایشان و امام علی(ع) نداشته باشند اما آن چیزی که جوانان می توانند برای بهتر زندگی کردن بدست آورند با جستجو و جمع آوری اطلاعات از زندگی این فرد بزرگوار حاصل خواهد شد. به همین منظور گفتگویی را با حجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی ماندگاری انجام داده که در مورد سیره زندگی حضرت زهرا(س) و چگونگی الگو قرار دادن حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع) برای ازدواج و زندگی جوانان صحبت هایی مطرح شده که در ادامه میتوانید آن را بخوانید.
*پیامبر(ص)(ص) و امام علی(ع) چه جایگاهی برای حضرت زهرا(س) در اسلام قائل بودند؟
خدای بارک و تعالی حصرت زهرا(س) را به عنوان معجزه خود به بشر تقدیم کرد. در روزگاری که دختر را ننگ می دانستند و زنده بگور می کردند، در روزگاری که اگر به پدری خبر می دادند همسرش دختر به دنیا آورده است، پدر چهره اش در هم می شد؛ خدا دختری به پیامبر(ص) داد که مصداق انسان کامل بود. و به همه عالم فرمود اگر پیغمبران هم از این دختر الگو بگیرند ضرر نکردند. به خاطر حس الگو پذیری که خداوند در ما قرار داده است، وجود حضرت زهرا(س) را الگوی انسان کامل خلق کرد که همه مرد ها و زن ها در همه مکان ها و زمانها بتوانند از این وجود نازنین الگو بگیرند. فرزندش مهدی فاطمه(عج) فرمود: "ان لی فی ابنته رسول الله اسوه حسنه" دختر رسول خدا (س) برای من الگویی نیکوست. باید به بانوان بگویم که به فاطمه زهرا(س) افتخار کنید. فاطمه زهرا(س) می تواند نه فقط برای زنها که برای همه انسان ها، نه فقط برای عربها که برای همه قشرها، برای همه زبان ها، همه زمانها و همه مکان ها الگویی باشد که فقط اگر از فاطمه(س) الگو بگیرند در مسیر کمال قرار می کیرند.
*حضرت زهرا(س) چه نقشی در زندگی حضرت امیر(ع) داشت؟
ما می دانیم که مسیر بندگی مسیر سختی است. این مسیری مثل برداشتن وزنه ایست که نمی توان یک نفره برداشت. لذا خداوند ازدواج را مقرر کرده که زن کمک شوهر باشد و شوهر کمک زن. در ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، خودشان نقش هایشان را برای ما گفتند. زمانی که پیامبر(ص) سوال کردند: علی جان فاطمه چگونه همسری بود؟ فاطمه جان علی چگونه همسری بود هر دو فرمودند : «نعم العون علی طاعة الله . یاور خوبی در راه اطاعت و بندگی خداست.». یعنی حضرت علی(ع) فقط بهترین شوهر نبود بلکه در مسیر سخت بندگی خدا نیز کمک می کرد . زهرا(س) هم زیباترین کمک برای علی(ع) در بندگی کردن بود.
آنهایی که دیر ازدواج می کنند در مسیر بندگی خدا دیر یارگیری می کنند. اگر این مسیر پرپیچ و خم را با همسر بروند خیلی قشنگ است. اگر خداوند ازدواج را برای ما مقرر کرده می خواهد ما در مسیر بندگی، قشنگتر بندگی کنیم. البته به شرطی که ازدواج را با نسخه خدا جلو برویم . نه اینکه اسم ازدواج را از خدا بگیریم رسمش را خودمان بچینیم. اینکه کدام سن، با چه کسی، چگونه و با چه مخارجی در فرایند ازدواج پیش برویم از خدا بپرسیم، اگر ازدواجی که اسمش را از خدا گرفتیم و نیازش را هم خدا در وجود مان گذاشته، رسمش را هم از خدا بگیریم، قطعا هم وسیله تکمیل ما، هم وسیله تامین ما و هم وسیله تفریح ما می شود.
*با توجه به اینکه امروزه سبک و سیاق ازدواج ها به گونه ایست که ازدواج برای جوانان سخت شده است و سن جوانها روز به روز بالاتر می رود، از دستوراتی که اسلام برای ازدواج داده بگویید؟
خدا فرموده بود بعد از پیغمبر(ص)، علی(ع) جانشین باشد : یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک. پیغمبر(ص) هم حکم خدا را ابلاغ کرده بود که بعد از من علی(ع) جانشین است. بزرگترین ضربه ای که به اسلام خورد از آنجایی بود که بعد از رحلت پیغمبر(ص)، عده ای در سقیفه بنی ساعده مضمون حرکتشان این بود که خدا و رسول فرمایش فرمودند ولی ما خودمان باید تشخیص بدهیم که چه کسی باید حکومت کند.
در زندگی های خودمان هم وقتی ما این ضربه را به خودمان می زنیم که نسبت به دستورات خدا و رسول بی اعتنا می شویم و می گوییم خدا و رسول فرمایش فرمودند که باید سن ازدواج پایین باشد سن ازدواج بالا رفت و سن ارتباط پایین امد. خدا و رسول فرمودند گزینش عاقلانه و زندگی عاشقانه اما گزینش ها عاشقانه و طلاق عاقلانه شد. خدا و رسول فرمودند که ازدواج را ارزان کنید اما ازدواج گران شد و ارتباط ارزان شد. خدا و رسول فرمودند که ساده باشد اما ازدواج تجملاتی شد و ارتباط ساده شد به طوری که هرکسی با یک گوشی موبایل در فضای مجازی می تواند به راحتی ارتباط برقرار کند. خدا و رسول فرمودند ملاک باید ایمان، حیا، نجابت، لیاقت و طهارت باشد اما ملاک خوشگلی و پولداری و خوش تیپی و خوش راسی و خوش رکابی و خوش جیبی شد و نتیجه همین می شود که می بینید. آمار طلاق بالا رفت.
حرکتی که در سقیفه انجام دادند، تشدد را در جهان اسلام رقم زد که امت اسلام یک و نیم میلیارد جمعیت مسلمان، هفتاد و دو سه فرقه شدند. بی اعتنایی به دستورات رسول و خدا و اهل بیت، باعث ایجاد این تشدد ها، اختلافها، گناه ها و روابط نا مشروع و نابسامانی ها در جامعه شد. به فرمایش خدا و رسول برگردیم و باور کنیم اگر اسم ازدواج را از خدا و رسول می گیریم، رسمش را هم از آنها بگیریم.
* با توجه به اینکه حضرت زهرا(س) الگوی زنان عالم هستند، شیوه تربیتی ایشان برای فرزاندانشان چگونه بود؟
در تربیت 5 تنظیم لازم داریم. ایشان زیباترین رفتار و مدیریت را برای این تنظیم ها انجام دادند.
رکن یک، تنظیم محبت است، محبت عنصری است که خدا در وجود ما قرار داده است. ولی محبت این است که اولا منبع محبت الهی باشد. اگر می خواهید به شخصی، چیزی، کاری محبت به خرج بدهید ببینید اولا آیا مورد رضای خدا هست یا نه . المومن من کان حبه لله و بغضه لله و اخذه لله و ترکه لله مومن کسى است که دوستى اش براى خدا، دشمنى اش براى خدا، گرفتنش براى خدا و رها کردنش براى خدا باشد. . کسی را، چیزی را و کاری را دوست داشته باشیم که خدا اجازه می دهد . دوما ترتیب محبت ها باید خدایی باشد. خداوند در آیه 24 سوره توبه می فرماید: قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ . اى پیامبر، به آنان که ایمان آورده اند بگو: اگر پدران و پسران و برادران و همسران و خویشاوندانتان و اموالى که گرد آورده اید و تجارتى که از کسادش بیم دارید و خانه هایى که آنها را خوش مى دارید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوب تر است و اینها مانع رفتن شما به جهاد شده اند، منتظر باشید تا خدا فرمان خود را اجرا کند ( مؤمنانى را جایگزین شما کند که خدا از هر چیزى براى آنان محبوب تر است و به بهترین وجه در راه او جهاد مى کنند ) و بدانید که خداوند مردمى را که از مرز بندگى او خارج شوند، به سوى پیامبر و یارى دین خدا هدایت نمى کند.
حضرت زهرا(س) به بچه ها یاد دادند که در درجه اول باید خدا را دوست داشته باشید. بعد رسول خدا(ص) و بعد ولی خدا. این یعنی اولویت بندی محبت . مشکل امروز ما در محبت این است که هم خدا را دوست داریم هم دوستمان را . نمی دانیم کدام را بیشتر دوست دارم برای اینکه دوستمان ناراحت نشود دروغ می گوییم. تنظیم محبت می گوید باید خدا، رسول خدا و ولی خدا را بیشتر دوست داشته باشید. اگر اینها را بیشتر دوست داشته باشید دیگر هیچ وقت بخاطر غیر خدا دروغ نمی گویید و خیانت نمی کنید.
سوما تکمیل محبت باشد. هرجا می خواهم محبتم را نسبت به چیزی بیشتر کنم ببینم آیا خدا مسیرش را فراهم کرده؟ در این محبت الهی، محبت به گناه و محبت به افراد حرام و کارهای حرام و اشیای حرام جمع نمی شود. یک بار سوار ماشینی شدم. راننده یک تمثال حضرت ابوالفضل(ع) بالا زده بود و یک عکس از خواننده زن زمان طاغوت پایین زده بود. موقع پیاده شدن گفتم اگر کارت گیر کند کدام یک از این عکس ها را صدا می زنی ؟ میگویی یا ابالفضل یا این خانم را صدا می زنی؟ گفت قطعا می گویم یا ابالفضل. گفتم دمت گرم. پس عکس این خانم را برای چه زدی؟ گفت برای دلم زدم. گفتم این خانم در دلت کنار ابالفضل(ع) چگونه نشسته است. البته آن دلی که در آن این خانم را جا دادی ابالفضل از ان بیرون رفته است. چون دیو چو بیرون رود فرشته درآید. حضرت زهرا(س) به بچه ها یاد داد که اگر می خواهید خدا را دوست داشته باشید و محبت خدا در دلتان باشد محبت به گناه و حرام نباید در دلتان باشد.
بعضی از مردم امروز، هم حضرت زهرا(س) و هم بی حیایی را دوست دارند . هم حضرت زهرا(س) را دوست دارند هم شراب خواری را. هم حضرت زهرا(س) را دوست دارند هم قمار بازی را. هم حضرت زهرا(س) را دوست دارند هم حرام خواری را. هم حضرت زهرا(س) را دوست دارند هم چشم چرانی را . هم حضرت زهرا(س) را دوست دارند هم رقصیدن در مجلس . چطور می شود؟ آن دلی که اینها را دوست داشته باشد حضرت زهرا(س) از ان بیرون رفته است لذا وقتی صدایش می زنند نمی شنود.
رکن دوم تنظیم شخصیت است: ما امروز از دو چیز ضربه می خوریم یک: خودبزرگ بینی، دو: خودکم بینی. حضرت زهرا(س) طوری بچه هایشان را تربیت کردند که نه خود را بزرگ ببیند نه خود را کوچک ببینند. بلکه همانطورکه هستند ببینند. به این تعادل شخصیت می گویند. لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم الله. اگر پول به دستشان رسید باد نکنند، اگر بی پول هم شدند، پوچ نشوند. اگر به مقام رسیدند باد نکند ،اگر به مقام نرسیدند هم نشکنند. اگر به آروزشان رسیدند به هوا نپرند، اگر نرسیدند هم پژمرده نشوند.
سومین تنظیم، تنظیم بین ظاهر و باطن است . بعضی ها ظاهر خوبی دارند ولی باطن ندارند که این نفاق می شود. بعضی ها بر عکس که این گمراهی می شود. بعضی ها هم ظاهر و هم باطن قشنگ دارند. تنظیم ظاهر و باطن این است که ظاهر هرگونه بود، باطن هم همانگونه شود. به بعضی خانم ها می گوییم حجابت را حفظ کن، در جواب می گویند باید دلت پاک باشد . می گویم مگر می شود در انبار یک مغازه چیزی باشد در ویترین آن نباشد ؟ اگر در ظاهر حیا نباشد در باطن هم نیست.
چهارم تنظیم ارتباطات است.خداوند در آیه 54 سوره مائده می گوید یا ایها الذین امنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المؤمنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومه لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم: ای کسانیکه ایمان آورده اید هر کس از شما که از دینش برگردد، پس بزودی خدامردمی را می آورد که هم خدا دوستشان دارد و هم آنها خدا را دوست دارند ،اینها در برابر مؤمنین متواضع و در برابر کافران مقتدرند و در راه خدا جهاد می کنند و از ملامت هیچ ملامتگری پروا ندارند،این فضل و برتری از جانب خداست که به هر کس بخواهد و صلاح بداند می دهد و خدا وسعت بخش و بسیار داناست . یعنی هر جا ایمان دیدم زانو بزنم و هرجا کفر دیدم محکم بایستم. نه اینکه هرجا قوم و خویش و رفیق بازی دیدم زانو بزنم. الان در جامعه ما رفیق بازی و حزب بازی و همشهری بازی مردم را اذیت می کند. باید همه محور های ارتباط به این شکل باشد که هرجا ایمان باشد ارتباط برقرار شود و هرجا کفر بود استقامت شود . حضرت زهرا(س) اینگونه به بچه هایش آموزش داد که هیچ کدام در برابر کفر کوتاه نیامدند.
تنظیم بعدی تنظیم سرمایه هاست. حضرت زهرا(س) به فرزندانش آموخت که سرمایه اگر در راه خدا مصرف شود قیمت دارد و اگر در راه هر کسی دیگری مصرف شود قیمتی ندارد. چون خدا خریدار قشنگی است. ان الله اشتری من المومنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنه یقاتلون. دختر خانم، چشم قشنگ آن است که خدا بخرد. به حاج ابراهیم همت گفتند چشمانت قشنگ است. گفت قشنگ آن است که خدا بخرد . در جزیره مجنون وقتی پیدایش کردند ترکش خورده بود. نصف سرش و چشمانش رفته بود. گفتند واقعا خدا خریدار چشمهایش بوده.
* چه راهکارهایی برای جوانانی دارید که به فکر انتخاب همسر هستند؟ بهترین الگو برای انتخاب همسر چیست؟ مسئولین ما در این باره چه نقشی دارند؟
در ابتدا یک خاطره تعریف میکنم. در حرم حضرت عبدالعظیم بودم یک جوانی آمد گفت استخاره می خواهم . من از او پرسیدم برای ازدواج می خواهی ؟ گفت: بله. گفتم می شود قبل از استخاره چند سوال بپرسم؟ این دختر را برای چه انتخاب کردی؟ برای نجابتش؟ یا برای زیباییش؟ گفت : برای زیباییش. دین ما می گوید از خانواده مادری اش بیشتر تحقیق کنید. آیا تحقیق کردی؟ گفت تحقیق نکردم ولی تعریف های خوبی هم نمی شنوم. گفتم اجازه می دهی قبل از استخاره یک روایت برایت بخوانم؟ پیامبر(ص) می فرماید: از سبزه لجنزار بپرهیزید. سبزه لجنزار رنگش بسیار قشنگ است ولی وقتی نزدیک می شوید بوی لجن می دهد. یا رسول الله سبزه لجنزار چیست؟ فرمودند زیبارویانی که در دامن بی حیاها تربیت شدند. جوان گفت دیگر نمی خواهد استخاره کنید.
من 5 کار را توصیه می کنم توصیه اول: سعی کنید پاک زندگی کنید. خدا بهم انداز است.اگر در نوجوانی ناپاک بودیم قطعا ناپاک سر راهمان قرار می گیرد مگر اینکه توبه کنیم . 5 سال ناپاک بودید، 50 سال از ناپاکی خودتان زجر می کشید و 50 سال از ناپاکی احتمالی همسرتان اضطراب دارید. در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است... ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزکار.
توصیه دوم: تنظیم معیار کنید به قولی یا رومی روم یا زنگی زنگ. یا باور کنید دین درست گفته و می خواهید با باطن او زندگی کنید یا نکنید. نمی گویم ظاهر مهم نباشد ولی اولویت دوم باشد، سن و تحصیلات اولویت دوم باشد، وضعیت اقتصادی اولویت دوم باشد. اولویت اول را برای دیانت و لیاقت و طهارت بگذارید. امام حسن مجتبی(ع) می فرماید دو نفر متدین اگر یکدیگر را دوست داشته باشند برای هم می میرند و اگر یکدیگر را دوست نداشته باشند به هم ظلم نمی کنند. چون دین دارند.
توصیه سوم: انتخاب دقیقی داشته باشید. خوب ببینید، خوب حرف بزنید، خوب تحقیق کنید و با چشم باز انتخاب کنید. تنها جایی که گفته اند حیا و خجالت را کنار بگذارید و خوب تحقیق کنید همین جاست. هر دو طرف بستر را برای تحقیق باز بگذارند. خواهش می کنم هرکسی سراغتان آمد و خواست درباره جوانی برای ازدواج تحقیق کند، راست بگویید. اینجا غیبت اشکالی ندارد و حرام نیست. اینجا شما را مشاور قرار دادند. هر چه می دانید بگویید.
توصیه چهارم: در این راه با خانواده رفیق بشوید. یک حدیث از خودم می گویم: هر پدر و مادری یک قلقی دارد. هیچ کس به اندازه پدر و مادر دلسوز نیست و حاضر نیست وجودش را برای شما خرج کند. بگذاریم پدر و مادر کمک کنند.
توصیه پنجم: جشن ازدواج دینی خشت اول است. من اسم آن را خشت اول گذاشتم و می گویم خشت اول چون نهد معمار کج ... تا ثریا می رود دیوار کج. بعضی ها می گویند یک شب هزار شب نمی شود و هر گناهی را انجام می دهند. اگر نمی شود عاقلانه است یک شب نجاست بخورد؟ اتفاقا این یک شب ریشه هراران شب است. این یک شب را متدیننانه عمل کنیم.
یک خاطره از شهید مصطفی ردانی پور تعریف کنم. او مجلس عروسی ساده و قشنگ و باصفایی داشت. مجلسی که در آن صلوات جاری بود. نیمه های شب خواهر مصطفی سراسیمه رفت در اتاق مصطفی را زد و گفت: مصطفی حضرت زهرا(س) را خواب دیدم. گفتند به عروسی تو آمدند. گفتم بی بی جان شما مجالس ما می آیید؟ گفتند مجالس شما نیاییم کجا برویم. مصطفی ردانی پور به سجده افتاد و گفت من کارت دعوا برای حضرت زهرا(س) فرستاده بودم. دو کارت دعوت برای حضرت زهرا(س) در حضرت ضریح حضرت معصومه(س) و یکی هم به جمکران فرستاده بودم. می توانیم جشن های ازدواجمان طوری باشد که ائمه بیایند ولی الان کاری کردند که ما آخوند ها را هم دعوت نمی کنند می گویند به درد شما نمی خورد!
چتر این 5 اصل توسل و توکل است. از همان اول توکلت به خدا و توسلت به ائمه است. دعا می خوانی توکل می کنی .
* به این اشاره کردید که معیار باید باطن افراد باشد. باطن را چگونه می توان شناخت؟ افرادی هستند که فقط ظاهر موجه و خوبی دارند.
وقتی گفتیم توکل و توسل بر این پنج اصل حاکم باشد، برای فهم باطن است ما به باطن هیچ راهی نداریم. وقتی طبق گفته خدا و رسول جلو بروم خدا آن کسی را که هم کفو من است سر راهم قرار می دهد. باطن را باید خدا ببیند چرا که هو اول و الاخر و الظاهر و الباطن. طرف ازدواج را خدا و اهل بیت قرار بدهید و به آنها بسپارید. چون ما اصلا از باطن افراد خبر نداریم. چه بسا آدم هایی با ظاهر بسیار خوش آب و رنگ خراب از آب دربیایند. چه بسا افرادی که ظاهر قشنگ نداشتند ولی افراد فاداری بودند. جوان های ما ظاهر غلط اندازی دارند ولی باطن های عالی دارند چون بیشترین فداییان اسلام در طول تاریخ اسلام جوانها بودند. مسن ترهای ما هم غلط انداز هستند. ظاهر ها خوب باطن ها را خدا می داند.
خداوند در قرآن می فرماید: و مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ و از نشانههای او این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند. آنچه که ما باید انجام دهیم، شناخت و آگاهی است. کارگردان محبت خداست. خدا با خواندن خطبه عقد محبت را در دل دختر و پسر می گذارد. پس محبت برای بعد از خطبه عقد، معرفت برای قبل از خطبه عقد. هر نوع آشنایی که باعث رابطه عاطفی بشود، ممنوع است. آشنایی بدون اطلاع والدین در کافی شاپ و کوه احتمالا رابطه عاطفی برقرار می کند و ممنوع است. آشنایی باید با اطلاع خانواده باشد و در دو سه جلسه با هم حرف بزنند، نامه بنویسند ولی از الفاظی که محبت ایجاد کند نباید استفاده کنند چون کارگردان محبت خداست . اما ما اگر به دنبال این بودیم که ببینیم می توانیم با این خانم و آقا زندگی کنیم؟ محبت و عشقش در دلمان می رود یا نه؟ اینجا کارگردان محبت شیطان می شود. آنچه قبل از ازدواج نیاز داریم معرفت است. چراکه نیاز دختر و پسر نیاز عاطفی است. برای اینکه نیاز عاطفی پیش نیاید، باید آشنایی با نظارت پدر و مادر و بزرگتر ها و منطقی باشد.
*آشنایی شما و همسرتان چگونه بود؟
من جبهه بودم به مادر خدا بیامرزم گفته بودم بروید بگویید من طلبه هستم اگر حاضر هستند با طلبه زندگی کنند من در خدمتشان هستم. من به خود خدا و امام رضا(ع) سپرده بودم. خیلی جاها تا مراحل آخر می رفتن ولی به هم می خورد. یک جا هم رفتند به ما گفتند فلان جا رفتیم موافقید؟ گفتم یا علی(ع) مدد.
* همسرتان چه نقشی در زندگی شما داشتند؟
همسر می تواند نقش فداکارانه، نقش همراهی، نقش مشوق، نقش آرامش بخش و تقویت کننده را داشته باشد.
*حضرت آقا در سخنرانی هایشان خیلی روی قشر زنان تاکید می کنند چون قشر خاصی هست و فرزندان را تربیت می کند. چه توصیه هایی در این باره دارید؟
از آنجایی که خدا و اهل بیت و دین ما فرمودند نقش زن در تربیت و عبودیت مرد خیلی بیشتر از مرد است، برای همین حضرت زهرا(س) به حضرت علی(ع) نعم العمر به کار بردند. امام بزرگوار(ره) بر اساس آموزه های دینی فرمود: از دامن زن مرد به معراج می رود. منظور امام فقط شهدا نبود، تمام مسئولین ما می توانند پست هایشان را تبدیل به معراج کنند البته اگر درست خدمت کنند. اگر بانوان جامعه دو چیز را خوب رعایت کنند یک فرهنگ حیا و عفت و دو فرهنگ اطاعت از شوهر . حیا و عفت برای پاکی فرزندان و اطاعت از شوهر برای ولایت پذیری فرزندانشان. اگر آحاد جامعه پاک باشند برای این است که مادرشان پاک بوده . و اگر ولایت پذیر باشند برای این است که مادرشان آنها را ولایت پذیر تربیت کرده است.
*خاطره ای درباره جنگ و لطف حضرت زهرا(س) به رزمندگان دارید؟
حاج عبدالحسین برونسی از فرماندهان مشهد و حاج حسین خرازی از فرماندهان اصفهان بودند. این دو ارادت به روضه حضرت زهرا(س) داشتند. حاج عبدالحسین برونسی که آقا او را اوستا حسین بنا نامیدند و کتاب خاطرات نرم کوشک خاطرات اوست، هرجا به مشکل می خورد به سجده می افتاد و مادر مادر می کرد. حاج حسین خرازی وسط عملیات پشت بی سیم گفت بگویید فلان مداح بیاید برایم روضه حضرت زهرا(س) بخواند. هنگام خواندن روضه حاج حسین آنقدر گریه کرد که از حال رفت. فرماندهان و رزمندگان ما حضور حضرت زهرا(س) را در زندگیشان حس می کردند. در زیاتنامه ها می گوییم: أَشْهَدُ أَنَّکَ تَشْهَدُ مَقَامِی وَ تَسْمَعُ کَلَامِی وَ أَنَّکَ حَیٌّ عِنْدَ رَبِّکَ تُرْزَقُ”؛ شهادت می دهم که، مرا می بینی و کلام مرا می شنوی و زنده ای و نزد پروردگارت روزی داده می شوی. امروز یکی از مشکلاتمان این است که حضور ائمه را حس نمی کنیم. هر جا به مشکلی خوردید فاطمه زهرا(س) را صدا بزنید. در جبهه صدا زدیم جواب داد، امروز هم صدا بزنیم جواب می دهد.