آقای بازیگر: پیشنهادهای سینمایی‌ام خیلی زیاد نیست
سپند امیرسلیمانی بازیگر جوانی است که او را تاکنون در نقش‌هایی متفاوت در سینما و تلویزیون دیده‌ایم. او از خانواده‌ای هنرمند برخاسته و پدر و خواهرش بازیگر هستند؛ اما در این سال‌ها توانسته با تلاش پیگیرش به لحاظ هنری مستقل شود و به قول معروف خودش را از سایه نام خانواده‌اش بیرون بکشد. امیرسلیمانی در فیلم‌هایی مثل «اخراجی‌ها»، «نان، عشق و موتور 1000»، «چک» و سریال‌هایی مثل «کلاه پهلوی»، «تبریز در مه»، «مسیر انحرافی»، «مرد دو هزار چهره» و... بازی کرده است. با امیرسلیمانی به بهانه حضورش در «خوب، بد، جلف» که این روزها در حال اکران است هم‌صحبت شدیم.
 

چطور شد در فیلم «خوب، بد، جلف» بازی کردید؟

برای بازی در فیلم «خوب، بد، جلف» هیچ متر و معیاری نداشتم جز دوستی چندین و چند ساله‌ام با پیمان قاسم خانی. من اوایلی که وارد بازیگری شدم پیمان از هر لحاظ خیلی به من کمک کرد و من به خاطر ادای دینی که به او احساس می‌کردم نه برایم فیلمنامه مهم بود، نه نقش و... . وقتی او پیشنهاد بازی در این فیلم را با من مطرح کرد با کمال میل رفتم و در چند سکانس بازی کردم.

پس با این حساب می‌توان گفت شما جزو بازیگرانی هستید که کوتاهی یا بلندی نقش خیلی برایتان اهمیتی ندارد؟

در کل هیچ‌وقت به اندازه نقش فکر نمی‌کنم. کوتاه‌ترین نقشی که تا به امروز بازی کرده‌ام ده ثانیه بود در فیلم «نهنگ عنبر» به کارگردانی سامان مقدم، اما فکر می‌کنم همان ده ثانیه در خاطر همه باقی مانده است. همیشه در بازیگری برایم مهم این است که نقشم در ذهن مردم باقی بماند و خودم از بازی در آن لذت ببرم. بعضی مواقع پیش می‌آید که چند ماه در کاری حضور داری و نقشت هم بلند است ولی هیچ لذتی از آن نمی‌بری، اما حضور کوتاهم در «خوب، بد، جلف» برایم لذت بخش بود و برای من همین مهم است.

پیمان قاسمخانی با تمام توانایی‌هایی که دارد، اما به هر حال «خوب، بد، جلف» اولین کار سینمایی‌اش در مقام کارگردان محسوب می‌شود. به عنوان یک دوست نگران نبودید که نتواند یک کار شسته رفته بسازد؟

پیمان را می‌شناسم و می‌دانم آدم باهوشی است و کارش را خوب بلد است.
16 سال است او را می‌شناسم و می‌دانم از همان ابتدای کارش دغدغه فیلمسازی داشت. چند بار موقعیت کارگردانی برایش فراهم شد، اما واردش نمی‌شد؛ اما وقتی تصمیم به فیلمسازی گرفت حتما در خودش توانایی این کار را دید.

تعامل‌تان با دیگر بازیگران کار پژمان جمشیدی، سام درخشانی، ویشکا آسایش و... چطور بود؟

بیشتر این دوستان را از قبل می‌شناختم و خیلی با هم غریبه نبودیم. اصولا من آدم سختگیری نیستم و سعی می‌کنم با همه تعامل داشته باشم.

حضور شما در سینما کمرنگ است. آیا فیلمنامه‌های خوبی پیشنهاد نمی‌شود یا خودتان ترجیح می‌دهید هر کاری را قبول نکنید؟

راستش پیشنهادهای سینمایی‌ام خیلی زیاد نیست و تقریبا هر آنچه پیشنها می‌شود را رد می‌کنم؛ چون نقش‌هایی پیشنهاد می‌شود که دوستشان ندارم. در تئاتر و تلویزیون بیشتر نقش‌های مورد علاقه‌ام را پیشنهاد می‌کنند که با کمال میل آنها را می‌پذیرم. می‌توان گفت نقش‌های سینمایی را بیشتر رفاقتی قبول می‌کنم. کلا آدمی نیستم تن به هر کاری بدهم. به اندازه تامین مایحتاج زندگی‌ام کار می‌کنم و همین قدر هم برایم کافی است.

نظرتان راجع به امنیت شغلی در بازیگری چیست؟

از همان اول می‌دانستم بازیگری تنها چیزی که ندارد امنیت شغلی است! چون کاملا با فضا و شرایط کار آشنا بودم. من خودم چند سالی خیلی پرکار بودم برای همین فرصت نداشتم بجز بازیگری به حرفه دیگری فکر کنم؛ اما یک باره فضا تغییر کرد. واقعیت این است که بازیگری آنقدر پول ندارد که بتوان آن را پس‌انداز یا در جایی سرمایه‌گذاری کرد. من از بچگی یادگرفته‌ام کج ‌دار و مریز زندگی کنم و به قول معروف نق نزنم. به هر حال در چنین شرایطی وقتی موضوع گذران زندگی مطرح می‌شود گاهی باید به نقش‌هایی هم که چندان مورد پسندم نیست جواب مثبت بدهم.

با وجود این از بازی در کاری پشیمان نیستید؟ و در کل این حس پشیمانی را در طول دوران کاریتان تجربه کرده اید؟

از آنجا که بیشتر براساس علاقه‌ام کار می‌کنم، از بیشتر کارهایی که بازی کرده‌ام راضی‌ام. مگر نقش‌هایی که به دلیل بی‌پولی آنها را بازی کرده‌ام یا یک سری اشتباه محاسباتی داشته‌ام و بعد پشیمان شدم، اما هیچ وقت پشیمانی ام را به زبان نیاورده‌ام؛ چون معتقدم باید مثل مرد پای تصمیمی که برای بازی در کاری گرفته‌ام، بایستم.

در سریال معمای شاه، نقش «علم» در سنین جوانی را بازی کردید، خودتان چقدر به مطالعه تاریخ علاقه مندید؟

مطالعه تاریخ یکی از علایق جدی من است، بویژه خواندن تاریخ ایران از دوره قاجار به بعد. تقریبا تمام کتاب‌هایی که می‌خوانم مربوط به تاریخ است. به نظرم دوران قاجار یکی از تاریک‌ترین دوران کشور ماست. چه‌بسا اگر این دوره طولانی‌تر می‌شد، نصف بیشتر مساحت ایران از دست می‌رفت!