طی روزهای گذشته تهران شاهد فروریختن ساختمان پلاسکو و شهادت تعدادی از آتش نشانان خدوم کشور بود. این حادثه چنان بر روی عموم مردم اثر عمیقی داشت که تا چند روز سراسر کشور را در حالت حیرت فرو برد.
اغلب مردم دنبال راهی برای همدردی با خانواده های شهدای مظلوم آتش نشانی بودند، دامنه این همدردی از حضور فیزیکی در محل حادثه تا تقدیم گل به پرسنل آتش نشانی و از همه بیشتر ثبت تعداد بی شماری دلنوشته در شبکه های اجتماعی بود.
مرور تاریخ نشان میدهد که مردم ایران ذاتا مهربان و دلسوز هستند و تلاش میکنند تا به هر شیوهای شده با آسیب دیدگان ابراز همدردی کنند اما آیا این همدردی با پرسنل خدوم آتش نشانی و سایر نهادهای خدماتی و امنیتی در رفتار عادی مردم، درونی و نهادینه شده است؟
شاید همه ما بارها شاهد بیتوجهی برخی رانندگان نسبت به خودروهای امدادی شده باشیم و یا بارها افرادی را دیدهایم که تیزرهای آموزنده رفتارهای مطلوب زندگی جمعی را صرفاً یک برنامه طنز تلقی میکنند!
پیشگیری، بهترین روش ادای دین به شهدای آتش نشان
اگر زاویه نگاه خود را نسبت به فروریختن ساختمان پلاسکو تغییر دهیم میبینیم که این حادثه بیشتر از جنبه احساسی و عاطفیاش از دردی بزرگ در لایههای پنهان زندگی اجتماعی مردم ایران فریاد میزند.
جایی که نادیده گرفتن توصیههای ایمنی و تمرکز بیش از حد بر نفع شخصی باعث میشود تا هزینه چند صد میلیونی ایمن سازی ساختمانی مانند پلاسکو 1000 میلیارد تومان خسارت مستقیم را به مجموع ساکنان آن تحمیل کند.
خیلی ساده و ملموس است که خسارت روحی و روانی که در چند روز گذشته بر مردم تحمیل شد بسیار بیشتر از خسارت مالی وارد شده بر مالکان ساختمان پلاسکو است.
این قبیل بی مبالاتی اخلاقی فراگیر در کشور سال هاست حوادث دردناک بزرگی را به مردم تحمیل کرده است و شاید بتوان گفت بزرگترین علت وقوع چنین حوادثی تمرکز بیش از حد بر نفع شخصی و نادیده گرفتن منافع عمومی و از آن مهم تر فراموش شدن مسئولیت های اجتماعی هر کدام از ما شهروندان است.
سالهاست تولید خودروهای بی کیفیت، انبوه سازی بدون در نظر گرفتن استانداردهای حداقلی، بی توجهی به قوانین راهنمایی و رانندگی، نادیده گرفتن اصول ایمنی به دلایل واهی حوادث تلخ و غم بار زیادی را به مردم تحمیل کرده است.
این سبک زندگی در دراز مدت یک ملت بزرگ و دارای سرمایه بزرگ فرهنگ دینی و ملی را به قهقرا خواهد برد و تاریخ کهن و تعالیم اخلاقی نادیده گرفته شده تاب مقاومت در برابر حس بی مسئولیتی جمعی را نخواهند داشت.
شاید اگر ساکنان پلاسکو در طول ده سال گذشته یک بار و فقط یک بار به ایمن سازی این ساختمان می اندیشیدند امروز شاهد از دست دادن چندین شهروند فداکار و مسئولیت پذیر کشورمان نبودیم.
آتش نشان های شهید پلاسکو قبل از هر چیز در آتش بی توجهی تک تک افرادی سوختند که حداقل اصول ایمنی اولیه را نادیده گرفتند و تمام تمرکز خود را صرفا متوجه کسب درآمد کردند.
اگر ما مردم ایران با جامعه آتش نشان کشور احساس همدردی می کنیم بهترین روش بروز و ظهور این همدردی ایمن کردن تمام مکان هایی است که ممکن است در آینده جان جوانان غیوری چون شهید آتش نشان بهنام میرزاخانی را بگیرد.
تاریخ ایران نشان میدهد فرهنگ ایثار در میان مردم ما شدیدا عمیق و درونی است و تبدیل به یک هنجار شده است اما چه خوب می شود اگر این روحیه ایثار در پیشگیری از رویدادهای دردناکی چون آتش سوزی ساختمان پلاسکو بروز کند.
مسئولیتاجتماعی، حلقه مفقوده حادثه پلاسکو
موضوع دیگری که لازم است همگان برای تکرار نشدن حوادثی مانند پلاسکو به آن توجه کنند، حساسیت به مسئولیتهای شهروندی است. در واقع هر شهروند برای بهرهمندی از زندگی مطلوب باید نسبت به انجام آنچه مخالف قوانین و اصول زندگی شهری است حساسیت نشان دهد.
شاید ارگانها و سازمانی برای حفظ نظم و حقوق شهروندی وجود داشته باشد اما تا زمانی که تک تک مردم در مقابل بیمسئولیتی دیگران بیتفاوت باشند نمیتوان به داشتن شهری قانونمند و امن امیدوار بود.
حادثه پلاسکو از خطای جمع کوچکی ناشی شد که منافع جمع بزرگتری از کارگران و کسبه ساختمان را درگیر کرد و تذکر ندادن اصول ایمنی توسط کسبه ساختمان خطای دیگری بود که برای مدتی آرامش را از مردم ایران سلب کرد.
متاسفانه هزینههایی که از محل نادیده گرفته شدن وظایف شهروندی به مردم ایران تحمیل میشود بسیار زیاد است و دامنه گستردهای از موضوعات فرهنگی و اجتماعی را شامل میشود تا حدودی که حتی نهادهای مسئول هم گاهی در مقابل آن درمانده میشوند.