اعضای حزب اراده ملت ایران در آذربایجان شرقی به صورت دسته جمعی استعفا دادند و در بیانیه خود تاکید کردند که جریان اصلاحات را پاسخ گوی مشکلات واقعی مردم نمیدانیم.
در این بیانیه که به امضای «امیررضا اسعدی» دبیر هیئت اجرایی تبریز و نماینده حزب در شورای هماهنگی اصلاحات استان آذربایجان شرقی، «علی بدلانیزاده» عضو هیئت اجرایی تبریز و نائب دبیر تبریز، «محمد ولیلو» عضو هیئت اجرایی تبریز و دبیر کمیته تشکیلات، «راضیه فتاحی» عضو هئیت اجرایی تبریز و دبیر کمیته بانوان، «ایلقار علیزاد» عضو هئیت اجرایی تبریز، «محمدامین مرادی» عضو شورای مرکزی شاخه جوانان کشوری حزب، «رضا گلدوست» دبیر کمیته سیاسی، «مهدی حسینزاده» دبیر کمیته انتخابات، «امیرعلی گلدوست» دبیر کمیته مطالعات بنیادین، «هادی میدانی قپچاق» دبیر کمیته آموزش، «کسری محرمی نصیرآبادی» دبیر کمیته فرهنگی، «بهزاد جمشیدزاده» مسئول روابط عمومی و سایر اعضای عادی حزب رسیده، آمده است:
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ﴿سوره شعرا آیه 227﴾
بدیهی است که هدف غایی احزاب و تشکلهای سیاسی باید تأمین منافع مردم و پاسخ به مطالبات اساسی جامعه در چارچوب اهداف عالیه نظام و مرام حزبی باشد. در حالی که در سایه تصویرسازی اپوزوسیونال رسانهای علی الخصوص رسانههای وابسته فضای سیاسی کشور متشنج نشان داده شده و جریانهای نفاق و انکار تمامی امکانات تبلیغی خویش را بکار میبرند تا ذهنیت کمتر توسعه یافته برخی اقشار را درون ساختار دوقطبی بلوک بندی نمایند و از طریق همین تصویر مجازی، برای هر قطب شاخصهایی تقلیل یافته از درون مایه آنها بصورت اختلاف انگیز باز نمایی میکنند.
در این میان «اصلاح طلبی» درقالب گفتمانی ارائه میشود که دغدغههای مردم را بصورت تمام و کمال در خود گنجانده و راه حل تغییر وضع موجود به وضع مطلوب و پویایی انقلاب اسلامی را همراه خود دارد.
آنچه که جریان اصلاح طلب در صحنه سیاست ورزی کشور به نمایش میگذارد نمودی است از تلاش در جهت اصلاح کارکردها و رفع نقصانها در قالب شعارهایی پرزرق و برق نظیر حقوق شهروندی، آزادی بیان و... درحالی که این شعارها به ابزاری برای باندبازی و رسیدن به اهداف گروهی و کسب جایگاه برتر در ساختار این دو قطبی معیوب تبدیل گشته است. این جریان بقای خود را با نسبت دادن ریشه مشکلات و نابسامانیها به عملکرد قطب مخالف تضمین میکند.
همچنین اصلاح طلبان دارای تناقضات عدیدهای در گفتمان و عملکرد خود هستند؛ ازیک طرف اصلاح کارکردها و از طرف دیگر در تحلیل نهایی ساختارهای اساسی نظام را هدف قرار دادهاند.
عمده اصلاح طلبان با اینکه در ظاهر پایبند به اصول نظام میباشند در عمل بسیاری از آنها دانسته و یا نداسته در کنار اوپوزوسیون قرار گرفته و در پی استحاله و تغییر ماهیت نظام از اسلام گرایی به ملی گرایی هستند و با بهره گیری از گفتمان ناسیونالیسم ایرانی به عنوان عنصر وحدت بخش توانستهاند با شیوه ائتلاف حمایت اکثریت جریانهای ضد انقلاب، سلطنت طلب، منافق، ملی گرا و... را کسب نمایند.
با این اوصاف میتوان گفت عنوان اصلاح طلبی برای این جریان نمیتواند بازتاب دهنده حقایق موجود آن باشد و به نظر میرسد «تجدید نظر طلبی» واژه نزدیک تری به واقعیات درونی این جریان باشد. این تجدید نظر طلبی به نوعی بازگشت به سیاستهای ناسیونالیستی دوران قبل از انقلاب که ریشه در تفکرات رضاخانی دارد، بوده و بدون شک هرگز جایگاهی در آذربایجان کسب نخواهد کرد.
در این بین افراد دلسوز زیادی وجود دارند که در عین پایبندی به اصول اسلام و نظام در پی اصلاح ایرادات و رفع نواقصاند که اصلاحات واقعی به دست آنان امکان پذیر است و لذا تمامی این افراد را به همگرایی هرچه بیشتر و شکستن حصار این دو قطبی مخرب دعوت نموده چرا که معتقدیم تنها دو گانگی موجود در کشور «انقلاب و ضد انقلاب» است و اسلام به عنوان اصل خدشه ناپذیر در چارچوب «امت اسلامی» تنها راه حل وحدت بخش به کثرتهای مذهبی، سیاسی، اجتماعی، ملی و قومی میباشد.
با عنایت به مطالب فوق ما جمعی از اعضا وهیئت اجرایی حزب اراده ملت ایران- تبریز به جهت اینکه جریان اصلاحات را پاسخ گوی مشکلات واقعی مردم نمیدانیم، استعفای خود را از عضویت، تمامی سمتهای حزبی، عضویت در شورای هماهنگی اصلاح طلبان و فعالیت در چهارچوب این جریان اعلام نموده و امیدواریم بذرهای امید و توسعه با همگرایی هرچه بیشتر «اصلاح طلبان واقعی» در آذربایجان و کل کشور شکوفا شوند.
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى