میزگرد بررسی رابطه ایران و آمریکا با عنوان «آمریکا، دوست، رقیب، دشمن» با حضور آقایان عباس عبدی از دانشجویان تسخیر کننده سفارت آمریکا، فؤاد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا و ابراهیم متقی استادتمام روابط بینالملل و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در خبرگزاری فارس برگزار شد.
آنچه در ادامه آمده است مشروح بخش گفتوگوی عباس عبدی است که از نظرتان میگذرد:
به عنوان سوال اول بفرمایید رابطه آمریکا با ملت و نظام ما دوستانه و رقابتی است یا به صورت دشمنانه است؟
عبدی در پاسخ به این سوال اظهار داشت: به نظر من نمیتوان در این زمینه نتیجه ثابتی را تعریف کرد و گفت که در همه موارد مواضع آمریکا نسبت به ما از یک ماهیت برخوردار است زیرا آمریکا مثل همه کشورها مواضع خود را بر اساس منافعش تعریف می کند، در نتیجه ممکن است در مسئله اسرائیل مواضع ما کاملا در مقابل یکدیگر باشد اما در قضیه عراق و افغانستان میتواند نزدیک به هم حرکت کند و حتی بالاتر از رقابت و نزدیک باشد یا در جاهای دیگر مثل قضیه بوسنی ما شاهد این هستیم که جمهوری اسلامی سیاستهای مشابه آمریکا را پیگیری میکرد.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه مواضع و منافع سیاسی کشورها با یکدیگر متفاوت است و به خاطر همین تفاوت در هر موردی باید جداگانه صحبت کرد، افزود: بنابراین من نمیتوانم به صورت قاطعانه درباره همه زمینهها اظهارنظر یکسان کنم و بگویم رفتار آمریکا دشمنانه است یا رقابتی یا دوستانه.
* آمریکا یک طرفه علیه ایران اقدام نکرده است
فکر میکنید ایران میتواند منافع ملی خود را در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی دنبال کند و در عین حال با آمریکا رابطه دوستانه یا حتی رقابتی داشته باشد؟
عبدی در پاسخ به این سوال اظهار داشت: قضیه رابطه ایران و آمریکا اینطور که گفته شد نیست، اینکه گفته شود آمریکا یک طرفه علیه ایران اقدام کرده، درست نیست، ایران هم ساکت ننشسته بود و هر جایی که مصلحت اقتضا کرده علیه آمریکا رفتار کرده است، آمریکا در لبنان شکست خورد و صدها کشته گذاشت و رفت همین طوری که این اتفاق نیفتاد، ما میگوییم اگر ایران در افغانستان کمک نکرده بود آمریکا در افغانستان پیروز نمیشد، درست است ولی متقابلا آمریکا هم طالبان را از آنجا برداشت و گروهی را گذاشت که ما باید با هزینه زیاد دنبال این میرفتیم که این گروه جدید در افغانستان حاکم شوند.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: در مورد صدام هم همینطور است، صدامی که این همه جنایت به مردم عراق و ایران کرده بود، آمریکا او را با هزینه خودش برداشت و ما هم این کنار نشستیم و بعد هم آنجا انتخاباتی برگزار شد و شیعیان و نزذیکان به ایران روی کار آمدند.
وی ادامه داد: سال 1958 در لبنان که اوج ناصریسم بود، آمریکا ناصریها را در عرض چند روز از لبنان جارو کرد و فرد مورد نظر خود را روی کار آورد ولی در سال 1982 که ایران در لبنان حضور داشت طرفدارانش در عرض چند روز فرانسه و آمریکا و اسرائیل را جارو کردند و رفتند؛ بنابراین اینکه گفته شود آمریکا یک طرفه علیه ایران اقدام کرده، درست نیست و آمریکاییها نیز اینطور به قضیه نگاه نمیکنند.
*آمریکا چرا به کشته شدن کارمندان سفارتش در پاکستان حساس نیست
عبدی با بیان اینکه در سوریه ما نمیتوانیم به این راحتی بگوییم که ما حق مطلق هستیم و آنها باطل و اساسا مسائل جهانی اینطور سیاه و سفید نیست. بعلاوه این طور هم نیست که فکر کنیم یک طرف صرفا ساکت و توسری خور بوده است، و یک طرف هر کاری خواسته کرده است. یادآور شد: از این رو تسخیر سفارت آمریکا هم مسئله سادهای نبود؛ آنها به این مسئله حساس هستند. به این دلیل که حس کردند ایالات متحده تحقیر شده است. و الا نفس گروگان بودن عدهای در اینجا برای آنها قابل تحمل بود.
عبدی در تشریح چرایی این مساله اظهار داشت: در همان زمان و در سفارت آمریکا در کشور پاکستان، چندین نفر کشته شدند اما کسی از آن خبر ندارد و هیچکس درباره آن حرفی نمیزند با این که در آنجا کشته دادند و در اینجا هیچ کدام دچار مشکل حادی نشدند، بنابراین قضیه به هیچ وجه اینگونه که آقای ایزدی میگوید نیست.
*وقتی مقابل نظام بینالملل میایستید باید هزینه آن را هم بدهید
این کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه اگر ما نظام بینالملل را نمیپذیریم حق داریم اما باید بدانیم الزام به شی الزام به تبعات آن نیز هست، افزود: وقتی شما نظام بینالملل را نمیپذیرید پس باید در مقابل آمریکا و روسیه و دیگران هم بایستید. در واقع ایرادی ندارد اما باید هزینه آن را هم بدهید.
*اولین عنصر نظام بینالملل؛ شناختن اسرائیل
وی خاطرنشان کرد: وقتی که ایران میگوید اسرائیل باید محو شود یا میگویند ما میخواهیم اسرائیل را با موشک بزنیم فارغ از خوب یا بد بودن این مسئله، موضوع این است که این کار تبعاتی دارد، وقتی اولین عنصر نظام بینالملل در سال 1948 شناختن اسرائیل بوده، ما چه درست بگوییم و چه غلط وقتی اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم، طبق یک قاعده ساده حقوقی، آمریکا که هیچ، روسها نیز در این موضع با ما همراهی نمیکنند و علیه آن خواهند بود. طبعا باید آماده نتایج چنین موضعی باشیم.
* ایران کلا نظام بینالملل را نپذیرفته است
عبدی با بیان اینکه همراهی نکردن و حتی مقابله با قدرتهای جهانی ایرادی ندارد اما اگر بعدا جلوی ما ایستادید نمیتوانیم بگوییم آنها چرا با ما دشمنی میکنند چون ما خودمان این را انتخاب کردهایم، گفت: واقعیت درباره ایران و آمریکا این است که ما یک ماهیتی از روابط بینالملل تعریف کردهایم و کلا نظام بینالملل را نپذیرفتهایم، درست است که به سازمان ملل متحد رفت و آمد میکنیم اما این به معنای پذیرش نظام مذکور نیست و معیار اصلی آن نیز نپدذیرفتن موجودیت اسراییل اسرائیل است.
این کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: بهترین معیار برای اینکه بگوییم کشوری نظام بینالملل را پذیرفته یا خیر، موضع آن نسبت به موجودیت اسرائیل است که ایران، آن را به رسمیت نمیشناسد در حالیکه حتی کشورهای عربی هم با این مسئله اینطور برخورد نمیکنند.
وی ادامه داد: وقتی شما نظام بینالملل را به رسمیت نمیشناسید تبعات آن نیز همین میشود که به یکباره قطعنامهای با 15 رأی مثبت علیه ایران میآید و من اصلا نمیخواهم درباره خوب یا بد بودن آن قضاوت کنم بلکه میخواهم بگویم این دو مسئله یکی است و جدا کردنی نیست.
*برجام اولین گام در پذیرش نظام بینالملل است
عبدی با بیان اینکه وقتی نظام بینالملل را به رسمیت نشناسید از این مقطع به بعد دیگر کار روشن است، خاطرنشان کرد: به نظر من اتفاقی که افتاده این است که برجام خلاف روند مذکور است و اولین گام در پذیرش نظام بینالملل است.
*برجام خلاف شرع و خلاف قانون اساسی است
این کارشناس اصلاحطلب با تأکید بر اینکه برجام هم خلاف شرع و هم خلاف قانون اساسی است، افزود: تیتر شدن این مسئله مهم نیست بلکه مهم این است که سیستم این موضوع را پذیرفته است، برجام را که بنده نپذیرفتهام این برجام را نظام پذیرفته است.
وی با بیان اینکه برجام به معنای پذیرش حدی از دخالتهای جهانی است، یادآور شد: برجام به این معناست که مسائل داخلی ما فقط داخلی نیست بلکه بینالمللی است و زمانی که این مسئله را بپذیریم یعنی دیگران میتوانند در آن ورود کنند و این یعنی شما ورود به نظام بینالملل را شروع کردهاید و به همین دلیل است که پس از برجام در سوریه رفتارمان متفاوت از گذشته میشود.
*وقتی برجام را پذیرفتهایم باید بقیه آن را نیز بپذیریم
عبدی بر همین اساس اضافه کرد: سوال ما این است حالا که برجام را پذیرفتهایم آیا بقیه مسیر را هم میخواهند بروند یا خیر، یک کشور نمیتواند تا ابد سیستم جهانی را نپذیرد، ولی ما چرا سیستم جهانی را نمیپذیرفتیم؟ به دلیل اینکه این نظام نیز ما را نمیپذیرفت ولی وقتی برجام پذیرفته شد، معنای مخالفش این بود که سیستم جهانی نیز، ایران را میپذیرد اما ما غالبا به این نکته توجه نمیکنیم.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه ایالت متحده بخشی از مواردی را که در برجام پذیرفته درباره هیچ کشور دیگری، به صورت رسمی به آن تن نداده است، به مساله غنیسازی اشاره کرد و گفت: به همین دلیل پاکستان، هندوستان و برخی کشورهای دیگر خیلی کارهای دیگر میکنند ولی آمریکاییها آنها را رسما نپذیرفتهاند.
وی درباره نتایج مترتب بر پذیرش برجام خاطرنشان کرد: یک نوع پذیرش متقابلی در این وسط رخ داده که در این صورت آنها هم باید موجودیت ایران را با همین چیزی که بعد از برجام هست به رسمیت شناخته باشند و آن موقع ما میتوانیم به مراحل بعدی وارد شویم و ببینیم در افغانستان چه منافعی برای ما وجود دارد و چه زمینههایی با آمریکا هست که میتوانیم نزدیک شویم، همکاری و یا تقابل کنیم.
*آمریکا از وضع عربستان راضی نیست
عبدی افزود: من معتقدم آمریکاییها حتی در یمن هم این طور نیست که فقط بخواهند پشت عربستان باشند، البته بنده به صورت جزئی پیگیر نبودهام و نظر نمیدهم اما معتقدم آمریکا از وضع عربستان راضی نیست و سیاستهای عربستان در یمن مورد قبول آنها نبوده است، ولی چون یک بیاعتمادی مفرط به ایران دارند، این مساله به این راحتیها حلشدنی نیست.
* رابطه ایران و آمریکا به این زودیها و به سادگی حل شدنی نیست
« اگر از 28 مرداد حساب کنیم 60 سال و اگر از سال 57 حساب کنیم حدود 40 سال روابط ایران و آمریکا بر اساس بیاعتمادی بوده. سخت است که حالا بتوان به سرعت اعتماد ایجاد کرد. من معتقدم در حال حاضر با ایالات متحده نباید بر روی روابط فکر کرد و این مسئله به این زودیها و سادگیها حل شدنی نیست؛ ما نمیخواهیم منافع آمریکا را تامین کنیم بلکه دنبال منافع ایران هستیم. اگر به این نتیجه برسیم در جای مشخصی منافع ما را تامین میکند، همکاری میکنیم و اگر هم چنین چیزی وجود ندارد و منافع ما تامین نمیشود همه باید روی این موضع (دشمنی) بایستیم و از آن دفاع کنیم.»
نمیتوان تسخیر لانه جاسوسی را یک اقدام یکسویه از سوی ایران نامید بلکه واکنشی به عملکرد آمریکا بوده است
وی در این باره تصریح کرد: بله همینطور است، ولی نباید یک چیزی را فراموش کرد و آن هم اینکه شما دارید درباره آمریکا حرف میزنید، بیایید منصفانه فکر کنیم اگر ما جای آمریکا بودیم، با دنیا چطور برخورد میکردیم که حالا انتظار داریم آمریکا همان طور برخورد کند.
عبدی ادامه داد: من هم این چیزی را که شما میگویید متوجه میشوم اما این کار را گاهی علیه کشوری مثل افغانستان انجام میدهیم یا علیه کشوری همچون ایالات متحده و این مهم است، در حوزه بینالملل اخلاق و منطق وجود ندارد بلکه قدرت وجود دارد، ایالات متحده به هر حال برنده جنگ جهانی دوم است و اینکه سفارت یک قطب جهانی به تسخیر درآید، فارغ از اینکه گذشته چه بوده و چه کرده برای آنها قابل تحمل نیست اما من هم با شما موافقم.
«من خودم هم آنجا در سفارت بودهام و میدانم چه اتفاقی افتاده است اما به هرحال کسی که سفارت آمریکا را اشغال میکند میفهمد که دارد چه کاری انجام میدهد و چه قدرتی را به چالش میکشد. از این رو این فرق میکند که حتی مثلا بروید و سفارت فرانسه را اشغال کند.»
مذاکره و رابطه با ایران چه فواید و مضراتی برای آمریکا خواهد داشت؟
این کارشناس مسائل سیاسی در این خصوص اظهار داشت: اول در پاسخ به صحبتهای آقای ایزدی که میگوید گذشته و عملکرد ایران و آمریکا همخوانی ندارد و بالانس نیست باید بگویم، درست است ولی ما به دنبال بالانس کردن وضعیت تاریخی ایران و آمریکا نیستیم و این اصلا مورد بحث ما نیست چرا که استدلالهای این گونه من را یاد استدلالهای کامنتگذاران تلگرامی میاندازد که مدعی هستند روسها از قدیم به ایران خیانت میکردند و هیچ گاه نباید با آنها متحد شد، در حالی که بحث ما جنایتهای آمریکا و روسها نیست که بگوییم در ویتنام این همه جنایت کرده است، مگر آمریکا در عراق کم جنایت مرتکب شد؟ زندان ابوغریب بخش کوچکی از جنایات آمریکاست، اما ما راجع به این مسائل صحبت نمیکنیم بلکه درباره سیاست خارجی آمریکا حرف میزنیم.
وی تصریح کرد: در سیاست خارجی قرار نیست دولت بنشینید و فقط غصه چهار آدمی که یکجا کشته میشوند را بخورد، آن یک بحث دیگر است، اگر بخواهیم این غصه را بخوریم که امروز قضیه حلب گریبان ایران را میگیرد که میگویند چرا از اسد حمایت میکنید و این همه آدم کشته میشوند. بنابراین موضوع سیاست خارجی این مسائل نیست و هیچ کسی به دنبال هم وزن کردن جنایتهای آمریکا با اقدامات ایران نیست.
این فعال اصلاحطلب خاطرنشان کرد: بنابراین سؤال این است که اگر آمریکا در عراق جنایت کرده و ما باید غصه بخوریم که چرا جنایت کرده؟ ما برای حضور آمریکا در عراق از آنها حمایت کردیم. در سال 81 ایرانیها آخرین کشوری بودند که در اعتراض به حمله آمریکا به عراق اعتراض کردند. آن هم وقتی که آمریکا به بغداد حمله کرده بود و عراق را گرفته بود، در حالی که در هزار شهر دنیا تظاهرات کرده بودند اما ایرانیها آنقدر صبر کردند تا وقتی آمریکا بغداد را گرفت، علیه آمریکا تظاهرات کردند، درست هم همین است چرا که ما هم میخواستیم بگوییم با آمریکا مخالف هستیم و هم میخواستیم این تظاهرات انجام شود و هم این که صدام ساقط شود.
*مسئله سیاست خارجی اساسا کشته شدن افراد نیست این یک مساله حقوق بشری است
عبدی تصریح کرد: به قول آمریکا اگر ایران در قضیه افغانستان کمک نمیکرد آنها نمیتوانستند آنجا موفق شوند پس ما چرا اینکارها را کردیم، مگر این همه بمبهای آمریکا بر سر عروسی و عزای مردم افغانستان ریخته نشد؟ پس ما هم در این جنایات آمریکا شریک هستیم؟ مسئله سیاست خارجی اساسا کشته شدن تعدادی انسان نیست این بحث حقوق بشری است. بلکه استدلال آن جای دیگری است؛ بحث اساسی این است که آیا میتوانیم با آمریکا منافع مشترکی داشته باشیم یا خیر؟
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: ما در خیلی جاها با آمریکا دعوا داشتیم و آنها هم به ایران و هم به سایر کشورها ظلم کردند و ظلمشان هم خیلی زیاد بوده و به هیچ وجه بالانس و موازنه نبوده است اما میتوانم مواردی را برای شما بشمارم که ما و آمریکا نشسته و صحبت و همکاری کردهایم؛ یک جاهایی مثل افغانستان و بوسنی مواضع دو طرفمطلوب یکدیگر بوده است و یک جاهایی نیز مانند هستهای مطلوب ما نبوده اما دیدهایم که چارهای نداریم توافق کردیم و در برخی مسائل مانند سوریه فعلا داریم کارهایی انجام میدهیم.
وی با بیان اینکه این چه منطقی است که میخواهیم همه مسائل را با ایده «صفر و یک» تحلیل کنیم، افزود: این معادله دست ما را میبندد، بنابراین هر جا دیدیم آمریکا جنایت و علیه منافع ما اقدام میکند باید مخالفت کنیم و مشکلی ندارد و هر جا که ببینیم منافع ایران را تخریب نمیکند رقابت میکنیم. و هر جا تامین می کند همکاری هم می توان کرد.
عبدی در پاسخ به این سؤال که آمریکاییها از مذاکره با ایران چه نفعی میبرند، پاسخ داد: این سوال مهمی است ، آمریکاییها یک قدرتی هستند و نمیتوانم بفهمم آیا اگر هر کشور دیگری هم قدرت آمریکا را داشت اخلاقی رفتار میکرد یا خیر، هر کشور دیگری هم جای آمریکا بود مثل آنها تا جایی که می توانست پدر دنیا را در میآورد. از این نظر بین من و آقای ایزدی فرقی نیست چون فعلا چنین قدرتی نداریم که آزمایش کنیم و ببینیم اگر ما هم مانند آمریکا قدرتمند بودیم چگونه رفتار میکردیم و آیا میزدیم و میکشتیم یا جور دیگری برخورد میکردیم.
*این را از ذهن خود بیرون کنیم که قرار است آمریکا کاری برای ایران انجام دهد
این کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: آمریکا منافع خود را در نظر میگیرد و قرار نیست خدمت خاصی به ما کند، اصلا این را از ذهن خود بیرون کنیم که قرار است آمریکا برای ما در پپسی باز کند و کاری انجام دهد، ما اگر میتوانیم کاری کنیم باید مبتنی بر قدرت خودمان انجام دهیم. نباید این را مشروط به تقابل همیشگی یا تفاهم دایمی با منافع آمریکا کنیم. ممکن است یک جایی مثل افغانستان و عراق با منافع ما همپوشانی داشته باشد و بتوانیم استفاده کنیم و حتی اگر همپوشانی نداشته باشد میتوانیم به یک تعاملی برسیم؛ یک جاهایی ممکن است دچار تضاد شویم. مانند قضیه اسرائیل که پای آن میایستیم و از این رو نباید مطلق به این مسئله بپردازیم.
وی در این زمینه به نوع تعامل ایران و روسیه اشاره کرد و افزود: ما همین کار را با روسها نیز انجام میدهیم، یعنی در حالی که روسها در تاریخ ایران کم به ما ضرر نزدهاند اما من خودم از کسانی هستم که از بهبود روابط با روسها کاملا دفاع میکنم، ولی در عین حال باید حواسمان باشد چرا که اگر منافع روسها اقتضا کند ما را هم میفروشند، اما اگر فروختند نباید توی سر روسها بزنیم، بلکه باید توی سر خودمان بزنیم که چگونه رفتار کردهایم و همه تخممرغهای خود را در یک سبد قرار دادیم که آنها بردند و فروختند، بنابراین مطلق کردن بحث رابطه و تعامل ایران و آمریکا به هیچ عنوان جواب نمیدهد.
در ادامه این میزگرد عباس عبدی در پاسخ به اظهارات فواد ایزدی درباره اجازه رهبری برای مذاکره با آمریکا در برجام و درس بزرگی که از بدعهدی آمریکا در این قضیه گرفته شده اظهار داشت: من از جمله کسانی هستم که به رابطه با آمریکا خوشبین نیستم و حرفهایی که میزنم مبنی بر خوشبینی نیست. اتفاقا از دلایلی که یک عده خوشبین شدند همان مخالفتهای بی منطق با گفتگو با آمریکا است. یعنی مطلق کردن مخالفت در گفتوگو با آمریکا یک عده را به اینجا رسانده که همه چیز ما در این است که این مسئله را حل کنیم؛ در حالی که مسائل و مشکلات ایران ربطی به توافق با آمریکا ندارد.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: ممکن است یک فرد آمریکایی را ببینیم که به آن اعتماد کنیم اما همان فرد اگر وزیر خارجه شود باید به او به چشم یک کلاهبردار درجه یک نگاه کنیم که ممکن است کلاه سرتان بگذارد اما منطق شما به عنوان یکی از مخالفان برجام این است که شما ضعف داخلی را عامل بر ضرورت عدم گفتوگو با آمریکا میدانید. بنابراین اگر ما این همه در داخل ضعف داریم باید پرسید این همه ادعایمان در دنیا برای چیست؟
وی در پاسخ به اظهار نظر ایزدی مبنی بر اینکه ما باید بفهمیم که طرف آمریکایی با ایران خصومت دارد خاطرنشان کرد: بله حرف خوبی است و حالا سؤال سر این است که چطور میتوانیم به این مسئله برسیم و بفهمیم؟
عبدی در همین خصوص گفت: زمانی که این موضوع به بحث عمومی گذاشته شود، این مساله روشن میشود؛ آقای قذافی به خاطر سیاستهای خارجی خود مقابل آمریکا به این روز نیفتاد بلکه به خاطر سیاستهای مفتضحانه داخلی خود به این روز افتاد. حتی صدام به خاطر جنایتهای و استبداد خود به این روز افتاد، از این رو این طور نیست که بگوییم هر کسی با آمریکا سازش کرد سرنگون شد. آنها به دلیل سیاستهای داخلی خود به این فلاکت افتادند بنابراین ما هم اگر سیاست داخلیمان درست باشد جلوی آمریکا که سهل است در صورت ضرورت جلوی آمریکا بعلاوه روسیه و چین هم اگر بایستیم مشکل غیر قابل حلی برای ما پیش نمیآید.
وی با بیان اینکه البته دلیلی ندارد این سیاست را انجام دهیم اما مسئله اصلی من به عنوان یک شهروند سیاست داخلی است، اظهار داشت: مگر آمریکا عاشق چشم و ابروی ماست که مسئله ما را حل کند. آنها دنبال منافع خود هستند همانطور که ما هم بدنبال منافع خود هستیم. اگر آنها میخواهند سر ما را کلاه بگذارند ما هم میخواهیم سر آنها را کلاه بگذاریم. بنابراین بحث سر این نیست که ما با آمریکا میتوانیم به تفاهم برسیم و مشکلاتمان را حل کنیم یا خیر، اگر سیاست داخلی ما ثبات و استقرار کافی داشته باشد از پس مسائل اقتصادی و خارجی هم برمیآییم.اما چون بحث این میزگرد درباره رابطه با آمریکاست باید بگویم هر چه این مسئله را تابو کنیم از آن طرف میگویند اگر رابطه با آمریکا باشد همه مسائل ما حل میشود. اما وقتی فردا بروند و مذاکره کنند میبینند مشکلات با مذاکره کردن با آمریکا حل نمیشود و اگر هم با آن حل شود مشکلاتشان در داخل حل نخواهد شد.
در ادامه این میزگرد، عباس عبدی بیان اینکه در دوره 8 ساله آقای احمدینژاد درآمدهای نفتی اگر همان روند سالانه 600 هزار تولید شغل را به صورت خالص پیش گرفته بود سطح اقتصادی ما در سال 92 حدود 45 درصد بیشتر از این چیزی بود که در حال حاضر داریم و اصلا کار به تحریم و پذیرش برجام نمیرسید، ادامه داد: یعنی وقتی قدرت اقتصادی شما قوی باشد طرف مقابل تمکین میکند اما میبیند آن همه پول و ارز وارد کشور شده اما هیچ شغل و تولیدی در کار نیست پس طبیعتا چند تحریم هم روی آن میگذارد و کار را تمام میکند.
* برجام بهترین محل تقاطع نمودار مطلوب و ممکن بود
این فعال اصلاحطلب خاطرنشان کرد: بنابراین برجام به این معنا که مطلوب است، قابل دفاع نیست بلکه به این معنا که در شرایطی که وضع اقتصادی این چنین است چارهای نداریم و این بهترین جایی بود که میتوانستیم بایستیم. در واقع بهترین محل تقاطع نمودار مطلوب و ممکنی که میتوانستیم در آن قرار بگیریم، برجام بود.
*اگر قدرت نداشته باشیم برجام جور دیگری برای ما اجرا خواهد شد
وی با بیان اینکه اجرای برجام در ادامه هم همین منطق را دارد افزود: اگر ما قدرت داشته باشیم برجام را یک جور اجرا خواهیم کرد و اگر قدرت نداشته باشیم برجام جور دیگری برای ما اجرا خواهد شد و هیچ چیز ثابتی وجود ندارد، بخشی از قدرت اقتصاد، بخش مهمی از آن سیاست و یک بخشی از آن نیز توان نظامی ماست.
*قدرت ایران، برجام را تعریف میکند
عبدی یادآور شد: البته بحث اعتماد جامعه نیز بسیار مهم است و اصلا شوخی نیست؛ اینکه یک خبر در باره یک قاری کل اعتماد را در همه جای کشور بر هم میزند نشان میدهد یک جای کار ضعف دارد و ما با این ضعف نمیتوانیم کاری انجام دهیم. همانطور که قدرت شما در خرید کردن به مقدار پولی است که در حسابتان دارید. بنابراین برجام به خودی خود ماهیت ثابتی ندارد و این قدرت ایران است که میتواند تعریف و ماهیت بهتری از آن ارائه دهد.
این کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: در 400 سال گذشته هیچگاه شرایط ایران مانند مقطع سالهای 89 تا 92 و تا امروز قدرتمند نبوده است؛ یعنی از زمان شاه عباس تاکنون. اما این مسئله هم دلیل خاصی دارد و دلیل آن رانتهای سیاسی بوده که از طریق دخالت آمریکا در منطقه نصیب ما شده است اما این قدرت ایران یک ایراد اساسی دارد که ناپایدار و شکننده است و این ناپایداری ایران در بخش سیاست داخلی هم هست که اگر آن را حل کند قدرت منطقهای ایران به او این اجازه را میدهد که برجام را به بهترین شکل ممکن تعریف و به اجرا در آورد و تا چشم بر هم بگذاریم 7-8 سال گذشته و میتوان برگشت و مسائل متوقف شده خود را از نو شروع کرد.