عربستان در شرایطی در پی جنگ نیابتی در خاورمیانه است که از درون با اختلافات و توطئههای فراوان مواجه است، ملک سلمان ۸۰ ساله قدرت حل مناقشات داخلی و خارجی پیشروی کشورش را ندارد، از این رو عربستان به صحنهای از جدال «محمد بن سلمان» و «محمد بن نایف» تبدیل شده است.
هرچند این دو در مناسبات داخلی بسیار به هم احترام میگذارند، اما با بررسی عملکردشان مشخص میشود هریک در پی حذف رقیب برای تکیهزدن بر تخت پادشاهی هستند. هرچند ملکسلمان هم در اندیشه ابقای پادشاهی در میان فرزندانش است، اما «بننایف» نیز برای حفظ موقعیتش، بیکار ننشسته و با سفرهای متعدد در پی یارگیری در خاورمیانه و حتی در دوردستتر نیز هست و دوری او از معرکه یمن برای او وجاهتی به بار آورده که امتیازی حقوق بشری برای او محسوب میشود. اما او همچنان درگیر بیپاسخی به فاجعه منا است که تحت مدیریت او هزاران مسلمان از کشورهای مختلف کشته شدند.
سیاست تفرقهافکنانه عربستان در مواجهه با کشورهای حوزه خلیجفارس به ویژه ایران، اکنون دامن این کشور را گرفته و آنان را وادار به انجام اقتصاد ریاضتی کرده است. کاهش حقوق شاهزادگان، وزرا و کارکنان، اخراج کارگران خارجی، مصرف نکردن قهوه، خودداری از رفتن به سفر و باشگاه ورزشی، برگزار نکردن مراسم عروسی، استفاده نکردن از مراکز آموزشی خصوصی، نرفتن زنان به سالن آرایشگاه، خودداری از نگهداری حیوانات خانگی، از جمله اقدامات ریاضتی اتخاذی برای خروج از بحران مالی این کشور است.
در این شرایط برای ادامه حمایتهای آمریکا از این کشور در جهت بهبود وضعیت عربستان در جنگهای نیابتی خلیجفارس، ریاض باید همپیمانش را راضی نگه دارد و بر اساس آنچه «عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامه مستقل "رأی الیوم" عنوان کرده، حداقل باید ۳.۳ تریلیون دلار بابت خسارت و غرامت به بازماندگان حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر پرداخت کند.
انتشار گزارش محرمانه ۲۸ صفحهای درباره وقایع ۱۱ سپتامبر و تصویب «جاستا» در کنگره آمریکا، وضعیت این کشور را بحرانیتر کرده، هر چند این اقدامات آمریکا برای کنترل و همراهی آلسعود با سیاستهای واشنگتن از جمله معاملات تسلیحاتی، عرضه زیاد نفت و پایین نگهداشتن بهای آن، صدور تروریسم به کشورهای منطقه با استفاده از ایدئولوژی وهابیت و سرانجام برقرای روابط عربستان با اسرائیل است، اما ماهیت تروریستی این خاندان را نیز برملا میکند.
دست خاندان آلسعود به خونهای زیادی آلوده است، با گذری کوتاه بر گذشته این خاندان متوجه میشوید که عبدالعزیز بن الرحمان (موسس آلسعود) بعد از شکست آلرشید، جنایات زیادی را در مکه و مدینه مرتکب شده است و حمام خون در این شهرهای مقدس راه انداخته است. در ادامه اقداماتش، اخوان را که در این فتوحات هم دستش بودند را از بیم شورش قتل عام کرد. هر چند با گذشت زمان آنان را تحت عنوان نگهبانان دینی سازماندهی کرده است. آنان در سال ۱۹۵۲ به مسجدی در طائف حمله کردند و تمام حاضران در آن را سر بریدهاند.در جنایتی دیگر سر کودکی را در حین شیر خوردن از مادر بریدند. به دلیل عدم پذیرش وهابیت، ۱۵۰ هزار تن را در حمله به کربلا و عراق به خاک و خون کشیدند و آثار تاریخی اسلام را نابود کردند و حتی گنبد و بارگاه حرم مطهر عسکریین را در ۲۳ محرم ۱۴۲۷ در سامرا و قبرستان بقیع را در سال ۱۳۴۴ تخریب کردند.
عبدالعزیز جنایاتی را در عیینه، حریمله، مکه، مدینه، ریاض، احساء، قطیف، کربلا، بحرین و ... مرتکب و خونهای بسیاری را ریخت. ملک عبدالعزیز در کتاب «تاریخ مکه» صفحه ۷۲۲ خطاب به فرزندانش گفته است:«ای اهالی مکه و نواحی آن، از اشراف و مردم عامه شهر و مجاوران و پناه جویان از تمام بلاد! برشما باد رعایت عهدالله و میثاق الهی نسبت به اموالتان و خونتان و این که حرمت بیتالله را حفظ کنید همان طور که خداوند از زبان خلیلش ابراهیم و محمد آنجا را حرم اعلام کرد و بر ماست با شما رفتاری که از آنان کراهت دارید نداشته باشیم، و در باره هر امر کوچک و بزرگ، در هر زمان، اکنون و آینده، به دستور شرع رفتار کنیم، و بر ما خواهد بود تا تلاش کنیم حرم الهی، ساکنان و راهها و کسانی که به آنجا میآیند و خانهاش جایی برای مردم است و امن، ایمن باشند، و کسی را بر شما نگماریم که از او کراهت دارید، و با شما رفتار پادشاهانه و مستبدانه نداشته باشیم و تنها با نصیحت و آرامش و راحت برخورد کنیم و این که کار حرمین شریفین را به شورایی میان مسلمانان واگذاریم و در آنجا کاری نکنیم که به ضرر آن باشد یا لطمهای به شرف آن دو شهر و ساکنان آن دو باشد، مگر آنچه مسلمانان با آن موافقت داشته باشند و شرع امضا کرده باشد. این کتاب شاهد بر او، برای من نزد خداوند و سپس نزد مسلمانان خواهد بود. هر آنچه گفتم، بر آن با خداوند عهد و میثاق خواهم داشت. این چیزی است که عمل به آن بر ما لازم است و حتماً – ان شاء الله – بیش از آنچه گفتیم، رفتاری خواهد دید که از آن مسرور خواهید شد. از خداوند میخواهیم ما و شما را هدایت کند و ما و بلاد ما را اصلاح گرداند و –ان شاءالله– ما و شما را هدایت کند و هدایتگر قرار دهد و از عواقب فتنهها بازمان دارد و دینش را نصرت بخشد».
آنچه فرزندان عبدالعزیز بعد از او انجام دادند بیشباهت به توصیههای او، اما در ادامه جنایاتش است، از آن جمله میتوان به رگبار بستن حجاج بیتاللهالحرام در ۹ مرداد ۱۳۶۶، آتشزده کتابخانه بزرگ «المکتبه العربیه»و سوزاندن ۶۰ هزار عنوان کتاب گرانقدر و کم نظیر و بیش از ۴۰ هزار نسخه خطی منحصر به فرد، تجاوز به حقوق زنان، قلع و قمع اقلیتهای مذهبی و قومی، عدم توجه به آزادیهای اجتماعی و جلوگیری از آزادی بیان، دستگیری و شکنجه علمای بزرگ از جمله آیتالله نمر، تجاوز نظامی به کشورهای بحرین، کشتار غیرنظامیان در یمن، آزار و اذیت دو نوجوان ایرانی در جده از طریق پلیس وهابیان، ممانعت از حضور منتقدان سعودی در مناسک حج و ... اشاره کرد.
آنچه که در عیدقربان ۱۴۳۶ در سرزمین منا رخ داد نیز شباهتی به پندهای سرسلسهدار آلسعود نداشت. هرچند «بن العزیز» دستش به خون آلوده است، اما رهنمودهایش نیز توسط فرزنداش اجرا نشد و آنان در منا بر اساس سومدیریت جنایاتی مرتکب شدند و مهمانان حرم امن الهی را به بدترین شکل ممکن تشنه و مستاصل کشتند. مدیریت حج در زمان وقوع فاجعه منا با محمد بن نایف بود از این رو مفتیان سعودی برای حمایت از او، علت این فاجعه را قضا و قدر و خارج از کنترل انسان عنوان کردند که این رویه بر درد خانوادههای عزادار قربانیان منا افزود.
آلسعود به جای عذرخواهی از خانوادههایی که عزیزشان را بر اثر بیکفایتی و سهلانگاری آنان در مدیریت و کلیدداری حج از دست دادند، به فرافکنی پرداخته و ایران را متهم به سوءاستفاده و بهرهبرداری سیاسی از «فاجعه منا» کردند. در حالیکه هنوز ماموران متعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده مجازات نشدند و این تاکیدی بر فقدان صلاحیت این خاندان در اداره حج است. با وجود اعتراضات گسترده به بیکفایتی و تقاضاهای متعدد برای مدیریت حج توسط کشورهای اسلامی جهان، این خاندان بیاعتنا به این خواستهها و رهنمود عبدالعزیز مبنی بر «اینکه کار حرمین شریفین را به شورایی میان مسلمانان واگذاریم و در آنجا کاری نکنیم که به ضرر آن باشد یا لطمهای به شرف آن دو شهر و ساکنان آن دو باشد، مگر آنچه مسلمانان با آن موافقت داشته باشند و شرع امضا کرده باشد. »، هستند.
آنان خود را خادم الحرمین میخواند در حالی که مسلمان زیادی به واسطه سیاستهای تفرقه افکنانه آلسعود از انجام حج منع شدند و حقوق مسلمانان زیادی که قربانی فاجعه منا بودند پایمال شده است.
در شرایط کنونی بحرانهای داخلی و خارجی عربستان دامن خاورمیانه را گرفته و آن را هر روز با چالشی جدید مواجه میکند. حمله به یمن، سوریه، عراق و دخالت در امور بحرین و تحریک قطر علیه ایران و ... سبب ناامنی در منطقه شده است. آنچه تاریخ مصرف سعودیها را به انتها میرساند، ادامه این اختلاف پراکنیها، تفرقه افکندن و دخالت در امور دیگر کشورهاست.