در شرایطی که بحران های سوریه و یمن، همچنان محور اصلی تحولات منطقه خاورمیانه را تشکیل داده و صف بندی قدرت های منطقه ای بیش از هر چیز بر اساس آن ها رقم می خورد، نشانه هایی از هرچه نزدیک تر شدن مواضع ترکیه و عربستان سعودی به یکدیگر در منطقه به چشم می خورد. روندی که می تواند تأثیرات مهمی بر ساختار و ماهیت اتحادها در منطقه داشته باشد.
طی ماه های اخیر مقامات ارشد ترکیه و عربستان سعودی مکرراً بر ضرورت توسعه و تحکیم روابط میان خود تأکید کرده اند. از یک سو، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، بارها گفته که ایجاد محور ترکیه- عربستان «به نفع منطقه است» و از سوی دیگر، ملک سلمان، پادشاه سعودی نیز اشاره کرده که به خصوص در موضوع سوریه، مواضع ریاض و آنکارا در همسویی با یکدیگر قرار دارد.
با این حال، بر اساس دیدگاه احمد البرائی، تحلیلگر «میدل ایست آی»، فاکتور مصر نیز در روند تلاش های ترکیه و عربستان سعودی برای نزدیک تر کردن روابط به یکدیگر، تأثیر مهمی داشته است.
این تحلیلگر اشاره می کند که در ژوئیه 2013، اختلاف نظر آنکارا و ریاض بر سر مصر، بر روابط میان آن دو تأثیر گذاشت. در حالی که عربستان سعودی با ابزارهای مختلف مالی، اقتصادی و سیاسی از براندازی دولت محمد مرسی حمایت می کرد، ترکیه به شدت با این امر مخالف بود. پس از موفقیت نظامیان در مصر نیز اردوغان مکرراً اعلام کرد که با عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور جدید مصر، دست دوستی نخواهد داد.
در این میان، با وجود همه تلاش های عربستان سعودی برای میانجی گری میان آنکارا و قاهره، خودداری اردوغان از پذیرش این موضوع سبب شد روابط میان مصر و ترکیه همچنان تیره باقی بماند. با این حال، در سال 2015 ترکیه چهار شرط را برای بهبود روابط با مصر مطرح کرد: مرسی باید آزاد شود؛ احکام اعدام صادره علیه فعالین سیاسی باید لغو شود؛ همه زندانیان سیاسی باید آزاد شوند؛ و حق رئیس جمهور در متوقف کردن فعالیت های سیاسی می بایست از میان برود. با این حال، همه می دانند که سیسی هیچ گاه چنین شروطی را نخواهد پذیرفت.
با این حال، با وجود اختلاف نظرهای سابق، طی ماه های گذشته شاهد روندی از نزدیک تر شدن روابط میان ترکیه و عربستان بوده ایم. به عقیده تحلیلگر میدل ایست آی، دو عامل اصلی در این جریان دخیل است: نخست، رویکرد دولت اوباما و دوم، فاصله گرفتن مصر از عربستان.
رویکرد دولت اوباما
هم ترکیه و هم عربستان سعودی به عنوان متحدان آمریکا احساس می کنند که واشنگتن به آن ها پشت کرده است. دولت اوباما مکرراً با طرح ها و ابتکارات منطقه ای دولت ترکیه مخالفت کرده است و در رابطه با روسیه نیز عملاً آنکارا را رها کرده تا به تنهایی با روس ها مواجه شوند. افزون بر این، اتحاد آمریکا با کردهای سوریه برای مقابله با داعش نیز بر ناخرسندی آنکارا افزوده است.
در رابطه با عربستان سعودی نیز به طور مشخص پس از تصویب طرح امکان شکایت قربانیان واقعه 11 سپتامبر از دولت عربستان در کنگره آمریکا، روابط واشنگتن و ریاض را بیش از پیش پیچیده ساخته و بر رویکرد منفی عربستان نسبت به دولت اوباما تأثیر گذاشته است.
در آغاز انقلاب های عربی، عدم حمایت آمریکا از دولت حسنی مبارک در مصر، اسباب نارضایتی سعودی ها را فراهم کرد. افزون بر این، تمایل آمریکا به بهبود روابط با ایران – به عنوان کشوری که سعودی ها مهمترین رقیب خود در منطقه می دانند – و به طور مشخص حصول توافق هسته ای، بر میزان نارضایتی عربستان سعودی افزوده است.
به طور خلاصه، ترکیه و عربستان سعودی دیگر نسبت به اینکه دولت اوباما بتواند برای آن ها کاری مثبت انجام دهد، خوشبین نیستند و تغییر مواضع واشنگتن، سبب شده آن ها انتخاب دیگری به جز تلاش برای برقراری اتحادهای منطقه ای جدید نداشته باشند.
تغییر موضع مصر
دومین عامل مهم که بر بهبود روابط میان عربستان و ترکیه تأثیرگذار بوده، تغییر مواضع مصر است. اوایل ماه جاری میلادی، مصر در حمایت از قطعنامه ای که روسیه درباره سوریه پیشنهاد داده بود، رأی داد. قطعنامه ای که بر خلاف خواست عربستان، اشاره ای به توقف عملیات نیروهای روس و سوری در حلب نمی کرد.
اما این تنها جدیدترین نمونه از مواضع متفاوت مصر است. در آغاز حمله ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی به یمن، سعودی ها انتظار داشتند که مصر نسبت به اعزام نیروی زمینی به عنوان بخش مکمل عملیات در یمن اقدام کند؛ اما قاهره از انجام این کار خودداری کرد. البته با این وجود، عربستان باز هم به حمایت مالی خود از مصر ادامه داد.
با این وجود، به نظر می رسد رأی اخیر مصر در موضوع سوریه، تیر خلاص را به روابط ریاض و قاهره زد؛ زیرا پس از آن، خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان و رئیس شرکت نفتی «آرامکو» اعلام کرد که این شرکت، انتقال نفت به مصر را متوقف می کند. بلافاصله پس از آن، یک مقام مصری اعلام کرد که کشورش گزینه های جایگزینی به جای کمک نفتی عربستان در اختیار دارد.
به این ترتیب، به نظر می رسد دو عامل مذکور در کنار یکدیگر، زمینه ای را برای حرکت آنکارا و ریاض به سوی یک اتحاد منطقه ای فراهم کرده است. شاید روشن ترین نمود این روند جدید، اقدام هفته گذشته وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس بود که جنبش وابسته به فتح الله گولن، روحانی در تبعید ترکیه ای را یک سازمان تروریستی طبقه بندی کردند. به نظر می رسد این، آغاز روندی است که در آینده، نشانه های بیشتری را از آن شاهد خواهیم بود.