ماجرای مسکن این روز ها به یکی از دغدغه های اصلی و مهم جامعه تبدیل شده است. موضوعی که هر دولتی با یک سیاست با آن برخورد می کند. از ساخت مسکن مهر گرفته تا پرداخت وام های چند صد میلیونی برای به اصطلاح راه انداختن بازار راکد مسکن ، اما در این بین این مردم هستند که بیشترین ضرر این تغییرات را میبینند. با وجود سیاست های دولت در رابطه با افزایش سقف وامهای مسکن اما هنوز مشکلات بخش مسکن و خانه دار شدن متقاضیان حل نشده و این وامها نتوانسته پاسخگوی نیاز متقاضیان در این بخش باشد. در اختیار داشتن سرمایه اولیه برای خرید خانه از یک سو و ناتوانی باز پرداخت تسهیلات از سوی دیگر، باعث شده تا راهکار دولت برای خروج بازار مسکن از رکود تاکنون بی نتیجه بماند و متقضیان مسکن چشم به تحولات روزهای آینده بدوزند.
آمارها چه می گویند؟
مطابق بر آمار منتشره از مرکز آمار ایران اطلاعات قیمت و اجاره مسکن در نقاط شهری کشور در نیمه اول 1394، متوسط قیمت خرید و فروش هر متر مربع زمین یا زمین ساختمانهای مسکونی کلنگی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی در کل کشور 11744 هزار ریال بوده که نسبت به دوره قبل 0.7 درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال قبل 1.5 درصد افزایش داشته است (متوسط دورههای قبل با استفاده از روش جدید محاسبه شده است).
همچنین تعداد معاملات فروش زمین یا زمین ساختمانهای مسکونی کلنگی انجام شده از طریق بنگاههای معاملاتی ملکی در کل کشور نسبت به دوره قبل 21.0 درصد و نسبت به دوره مشابه سال قبل 36.0 درصد، کاهش داشته است. این ارقام نشان دهنده یک نوع عدم ثبات در این بازار پر تطلاطم است.
وام مسکن یکی از دلایل رکود!
اما در این بین پرداخت وام های سنگین با بهره های زیاد خود نیز یکی از دلایل رکود مسکن است. برای مثال دولت برای خروج بازار مسکن از رکود به ارایه تسهیلات 80 میلیونی تومانی به متقاضیان پرداخت اما این تسهیلات نیز پس از مدتها نتوانست بازار مسکن را از رکود خارج کند. نرخ بازپرداخت بالا در تسهیلات مسکن و همچنین سود سپرده گذاری مناسب(بالا) در بانک ها، سرمایهها را از بازار مسکن دور میکند و به بازارهای کم ریسکتر سوق میدهد و تا زمانی که خریداران خرد تحرک واقعی در بازار مسکن را مشاهده نکنند حاضر به بازگشت به این بازار نیستند.
مسکن مهر، عامل کسادی بازار مسکن
همچنین عملکرد های ضعیف در قبال تکمیل و تحویل دادن واحد های مسکن مهر ساخته شده در دولت قبل که یک مصوبه قانونی مجلس شورای اسلامی بود، نیز خود مزید بر علت این کسادی است. بخش عمدهای از فعالیت و تلاش مدیران و مسئولان تاکنون در راستای تکمیل سایت مسکن مهر و رفع عقبماندگیها در طرحهای زیرساختی و روبنایی بوده که نتیجه آن نیز آمار افتتاحهای فعلی است که رقم قابل توجهی به شمار میرود. برای مثال تا به حال نزدیک به 230 هزار واحد مسکن مهر باقی مانده که حدود 60 هزار واحد آن بدون متقاضی مؤثر هستند در نتیجه حدود 170هزار واحد باقی مانده که باید (به جز پردیس) تا پایان سال جاری پرونده آنها را بسته شود.
اما موضوع بعدی که می تواند نگرانی ها را بیشتر کند بحث گرانی مسکن در ادامه سال95 است. بازار مسکن در ایران سالانه حدود 20درصد رشد قیمت دارد که در این چند سال گذشته خیلی بیشتر از این رقم بوده و باعث شده که بسیاری از سرمایه گذاران به پیش خرید آپارتمان و ملک روی آورده و دست از ساخت و ساز بردارند.
از سوی دیگر کاهش قدرت خرید مردم سهم بسزایی در رکود بخش مسکن دارد و با در نظر گرفتن در آمد مردم و مقایسه آن با رشد سالانه نرخ مسکن، به راحتی میتوان پی برد که قدرت خرید مسکن در ایران درحال کاهش است.
آمارهای جهانی نیز از وضع نامطلوب ایرانیها برای خانهدار شدن حکایت دارد و مردم ایران از نظر توان مالی برای خرید خانه، بین 122کشور جهان رتبه107 را از آن خود کردهاند. حال باید دید بالاخره چه کسی و با چه سیاستی نهایتا به داد این بازار آشفته خواهد رسید.