رقابت درون جناحی اصلاحات پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال 96 شدت گرفته است. نقطه ثقل این ماراتن سیاسی هم انتخاب لیدر جدید برای این جریان است. حزب کارگزاران به دبیرکلی غلامحسین کرباسچی که زیرسایه هاشمی رفسنجانی شکل گرفت و کم کم به درون جریان اصلاحات راه یافت، چندی است نقش مرموز خود را برای اعمال نفوذ در این جریان آغاز کرده و با استفاده از ابزار رسانهای خود سعی دارد مهره مورد تایید خود را به عنوان لیدر به بدنه اصلاحات غالب کند.
به نظر میرسد اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند با وجود خلائی که در حضور لیدر این جریان درعرصه سیاسی کشور و اثرگذاری وی وجود دارد، شخصیت دیگری لازم است تا با حضور مستمر نسبت به هماهنگی این جریان اقدام کند. از این رو طیف کارگزاران و اتحاد ملت که به عنوان اصلاحطلبان انحصارطلب شناخته میشوند سعی در کنترل مجاری قدرت و هدایت آن به سمت خود دارند و از این رو گزینه خود یعنی «عبدالله نوری» را به عنوان فرد مطرحی که امکان جایگزین شدن آن با رئیس دولت اصلاحات وجود دارد را معرفی و دست به کار وجههبخشی به وی شدهاند.
روزنامه آرمان نزدیک به هاشمی و حزب کارگزاران در چند نوبت به طور قطره چکانی شروع به اجرای پروژه لیدرسازی برای جریان اصلاحات حول محوریت عبدالله نوری کرده است.
این روزنامه زنجیرهای در یکشنبه 20 تیرماه سال 95 با کنار هم قرار دادن ناطق نوری و عبدالله نوری با تیتر قابل تامل «امروز روز آمدن است» در زمانی که فیشهای حقوقی افکارعمومی جامعه را به شدت جریحه دار کرده بود راه را برای حضور عبدالله نوری هموار میکند و می نویسد:«از جمله این دلسوزان حجج الاسلام علی اکبر ناطق نوری و عبدا... نوری هستند. زمانی که نام این دو «نوری» در کنار هم آورده میشود خاطره معروف «امروز روز رفتن است » به ذهن متبادر میشود که اشاره به روز استیضاح عبدا... نوری در مجلسی دارد که ناطق نوری ریاست آن را بر عهده داشت؛ در آن روز عبدا... نوری به ناطق نوری میگوید:« باید بنشینم یا بروم» و پاسخ میشنود که «نه اتفاقا امروز، روز رفتن است». بعد روزنامهها تحلیل کردند که رئیس مجلس از اول میدانست که آقای نوری رأی نمیآورد و گفت: «امروز، روز رفتن است». که البته منظور ناطق رفتن به معنی عزل از وزارت نبود بلکه اشاره داشت به زمان رایگیری که باید وزیر کشور وقت از صحن خارج میشد! اما امروز می توان این جمله را با توجه به نگرانی ۲ نوری این چنین تغییر داد که «امروز، روز آمدن است» یعنی روزی که دلسوزان باید به کمک دولت بیایند تا مانع از هجمه به پاستورنشینان و روحانی به بهانه فیشهای حقوقی شد.»[1]
روزنامه آرمان در گزارشی دیگر که به طور جهتدار برای وجههبخشی به عبدالله نوری نوشته شده است با تیتر جالب «چگونه عبدالله نوری از سکوت به مرجع تصمیمات اصلاحات رسید» مینگارد: «شورای سیاستگذاری اصلاحات اصلیترین نهاد تصمیمگیری در اردوگاه اصلاحات است که از هر حزب و طیفی در آن نمایندگانی حضور دارند و در چینش این شورا سعی شده است اعضایی که بیشترین وزن را از لحاظ فکری و بالاترین استعداد را در ارائه پیشنهادات موثر دارند در جلسات حضور داشته باشند که البته توصیههای بزرگانی مانند آیتا... هاشمی مانند چتری بر این تصمیمسازیهاست. اما چه شد که شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان تشکیل شد. برای یافتن پاسخ باید به زمانی بازگشت که عبدا... نوری به رئیس دولت اصلاحات گفت که مهمترین مشکل اصلاحطلبان این است که اتاق فکر ندارند.»[2]
این روزنامه حتی عبدالله نوری را به عنوان یکی از ارکان مهم پیروزیهای اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته توصیف میکند و مینویسد: «تاثیرگذاری عمده نوری در بخش تصمیمات مهم سیاسی از جمله انتخابات است چنانکه او در راستای برنامههای سازماندهی خود مدتها قبل از هر انتخابات با شخصیتهای تاثیرگذار جریان اصلاحات به بحث و بررسی وشرایط و جایگاه اصلاحات در آن مقطع میپردازد و بر طبق نتایجی که حاصل میشود تصمیم نهایی از سوی جریان اصلاحات به اعضای این جریان ابلاغ میشود. آیتا... هاشمی بخوبی به این ویژگیهای نوری واقف است چنانکه در جلسه رای اعتماد به او برای وزارت کشور چنین گفته بود: « ما ایشان را از قدیم میشناختیم و فکر آقای نوری واقعا قابل اهمیت است. یعنی ایشان فکر سازماندهی دارند. برنامهریزند، واقعبیناند و یکی از نیروهایی که میتواند در کابینه به من خیلی کمک کند در برنامهریزیها و کارها، آقای عبدا... نوری است که البته، من برای جای دیگری ایشان را در نظر گرفته بودم که بعدا منتقل شد به این مسئولیتی که به ایشان محول شده است و اینجا هم بسیار جای مناسبی است. فکر میکنم آقای نوری میتوانند به کارهای مربوط به مسائل تامینی کشور سر و سامان بدهند. آقای نوری را من برای شرایط فعلی اصلح میدانم که وزارت کشور و مخصوصا مسائل امنیتی را بهصورتی برنامهریزی شدهتر بتوانند اداره کنند».
عبدالله نوری گعدههای هفتگی مختلفی در منزل خود میگیرد که حتی در این دورهمیهای سیاسی از گروه نهضت آزادی و افرادی همچون ابراهیم یزدی هم دعوت به عمل میآید. روزنامه آرمان درباره یکی از این گعدهها که پس از تعطیلی روزنامه زنجیرهای آسمان اتفاق میافتد از دیدار برخی اعضای این گروه از جمله ابراهیم یزدی و غلامعباس توسلی و هاشم صباغیان با عبدالله نوری و جمعی از اصلاحطلبان در منزل نوری خبر میدهد. در این دیدار، کرباسچی، شمسالواعظین، صفدر حسینی، عربسرخی، حکیمیپور و جواد اطاعت نیز حضور داشتهاند.[3]
در این جلسات برخی موضعگیریهای درون جناحی ازسوی طیف انحصارطلب انجام میَشود. به عنوان مثال پس از انتقاد عباس عبدی از هاشمی رفسنجانی در یکی از جلسات در منزل عبدا... نوری که تعداد زیادی از چهرههای اصلاحطلب حضور داشتهاند عملکرد این چهرهها کاملا منفی و برخلاف اصول فکری اصلاحطلبان اعلام شد. بنابر این موضوع اصلاحطلبان انحصارطلب به دنبال راهکاری برای کنترل اعضایی هستند که نام اصلاحطلب دارند و مواضعشان با هسته قدرت این جریان سازگار نیست. به نظر میرسد که گعدههای عبدالله نوری مرکز ثقلی برای تصمیمگیری درون جناحی است که افراد خاصی در اردوگاه اصلاحطلبی در آن حضور مییابند که سعی در تصمیمگیری و سکانداری جریان اصلاحات دارند و نسبت به مواضع خارج از منافع این گروه در داخل اردوگاه اصلاحطلبی موضع گیری میکنند و به انحصار قدرت در این جریان مبادرت میورزند. [4]
محمد عطریانفر یکی از اعضای شاخص کارگزاران سخنان جالب تاملی درباره عبدالله نوری به خبرآنلاین میگوید که حاکی از سناریو محورسازی وی از سوی کارگزاران و القاء این نقش به بدنه سیاسی جریان اصلاحات است. وی در این زمینه میگویدناین :«آقای عبدالله نوری فعال است و جزء شخصیتهای انگشتشماری است که نقش مؤثری در هدایت افکار عمومی اصلاحطلبان دارد. جلسات همفکری، ارتباطات سیاسی خودش را دارد؛ بههرحال الان آقای نوری صاحباثر است و همان تفکر رئیس دولت اصلاحات را نمایندگی میکند. در واقع نقش او رسمی است. (اما) بههرحالرئیس دولت اصلاحات شاخص این جریان است و عزیزان دیگری هم که دراینباره مؤثرند، این شاخص را هم حقیقی و هم حقوقی به رسمیت شناختند و مسئولیتهای خودشان را در یک توافق و تفاهم و همفکری جاری میکنند و پیش میبرند، بهایندلیل همان حیثیت عمومی سیاسی و راهبردی را که بر انتخابات ٩٢ حاکم بود و در ٩٤ ادامه پیدا کرد، برای ٩٦ هم چتر خودش را بر سر اصلاحطلبان خواهد گشود.»
اما آنچه از ظواهر امر پیداست طیف چپ جریان اصلاحات با این القاسازیهای کارگزاران میانه خوبی ندارد و رقابت جدی در زمینه تعیین مرجع اصلی تصمیمگیریهای جریان اصلاحات بهوجود آمده است. محمدرضاعارف و طیف همراه وی تصمیمات این جریان را معطوف به رای و نظر شورای عالی سیاستگذاری میداند که برای انتخابات مجلس دهم تصمیمگیری کرد. از این نظر اختلافاتی نیز در جریان اصلاحات میان طیفهای مختلف بروز کرده است. برخی چون صادق خرازی بنیانگذار حزب ندای ایرانیان از خودمحوری طیف انحصارطلب اصلاحات گلایه کرده و بیان داشته که «این نمیشود که آقایان بگویند ما تصمیم میگیریم و شما هم اطاعت کنید. شما بیایید پوستر چسبان بشوید. مزقون دست ما است ما میزنیم و شما هم برقصید و به این هماهنگی بگوییم. مزقون ایستاد، شما هم بایستید، اگر راه افتاد شما هم راه بروید. این را هماهنگی میگویند. گفتیم که ما این را قبول نداریم. ما تا اینجا آمدهایم، اما از اینجا به بعد دیدگاه خودمان را عملی میکنیم.»[5]
در همین راستا، عطریانفر درباره رابطه عارف و کارگزاران میگوید که حاکی از همین اختلاف نظر است. این عضو ارشد حزب کارگزاران بیان میدارد:«آقای عارف میتواند از کارگزاران دلخور بوده باشد. خیلی هم دور از ذهن نیست؛ ولی خود ما باورمان این است که شخص آقای عارف ممکن است از فردی از کارگزاران دلخور باشد؛ ولی از کارگزاران دلخوری ندارد.»[6]
شخصیت عبدالله نوری برای بسیاری دیگر از افراد با آنچه روزنامه نزدیک به کارگزاران تصویرسازی میکند نیز از زمین تا آسمان تفاوت دارد. سیدرضا اکرمی، رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری با مرور خاطرات خود در این باره میگوید: «روزی در مجلس نشسته بودم و به روحانی گفتم این عبدالله نوری چه کار میکند؟ و این چه حرفهایی است که میزند. ایشان گفت اتفاقا روزی به خاتمی گفتم عبدالله نوری چرا اینگونه رفتار میکند؟ آقای روحانی تعریف میکرد وقتی اسم عبدالله نوری را برای خاتمی بردم، مثل اینکه شوکی او را گرفته باشد منفعل شد و گفت که «نمیدانم این شیخ چرا اینگونه میکند. من هرچه به او میگویم گوش نمیدهند.»
آنچه از ظواهر امر پیداست اصلاحات در گیرودار رسیدن به سازوکاری مشخص در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 بازهم با چالش و رقابت درونی قدرت روبروست. بعد از انتخابات مجلس دهم و پیروزی نسبی اصلاحطلبان اینک مدعیان زیاد شدهاند. فعالیت لیدر جریان اصلاحات که در پس پرده انجام میشود نیز جوابگوی نیاز سال آینده اصلاحات نیست و از این رو رقابت برای جایگزینی فردی که هنوز حی و حاضر است و انتقادات زیادی نسبت به وی وجود دارد جلوی چشمانش آغاز شده است که این موضوع به عملکرد وی در فتنه سال 88 و تبعات سیاسی آن باز میگردد که اینک گریبانش را به شدت گرفته است. کارگزارانیها که سعی دارند نقش پدرخواندگی اصلاحات را ایفا کنند گزینه مطلوب خود را رو کردهاند و برای وی تبلیغات میکنند. اصلاحات در مرتبه پایینتر از لیدر اصلاحات نیز مدعیان زیادی دارد که همین موضوع سبب ایجاد رقابت درون جناحی در شورای سیاستگذاری اصلاحات شده و هر طیفی سعی دارد نظر خود را به دیگران دیکته کند که وضعیت انشقاق سیاسی موجود پدید آمده است.
[1] http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/156746
[2] http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/147899
[3] http://kayhan.ir/fa/news/9543
[4] http://donya-e-eqtesad.com/SiteKhan/1010348
[5] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/623912
[6] http://www.sharghdaily.ir/News/99415