روزنامه آرمان امروز گفت و گویی با با سیدحسن رسولی عضو شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات انجم داده است که مشروح آن را از نظر میگذرانید:
استراتژی اصلاحطلبان برای حمایت از آقای روحانی در سال۹۶ چیست؟ چرا در حالی که برخی از اصلاحطلبان از حمایت قاطع از روحانی دفاع میکنند، برخی دیگر از حمایت مشروط اصلاحطلبان از ایشان سخن میگویند؟
جریان اصلاحات در سال۹۲ برای منافع ملی و مردم کاندیدای اصلی خود را از رقابتهای انتخاباتی کنار کشید و از آقای روحانی که یک شخصیت اصولگرا بود اما شعارهای اصلاحطلبی میداد حمایت کرد. یکی از شعارهای مهم آقای روحانی در انتخابات ۹۲ درباره حصر بود.شعار دیگر ایشان این بود که «سانتریفیوژها باید بچرخند اما چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد». آقای روحانی در مناظرات انتخاباتی در مواجهه با محمدباقر قالیباف عنوان کردند:«من حقوقدان هستم و سرهنگ نیستم»؛ این شعارها در راستای گفتمان اصلاحطلبی بود و مسیری که ایشان برای خود انتخاب کرده بودند از بسیاری از جهات با مسیر جریان اصلاحات همپوشانی داشت.
از سوی دیگر حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی در سال۹۲ بدون پیش شرط بوده است. به عبارت دیگر اصلاحطلبان با آقای روحانی در سال۹۲ ائتلاف نکردند، بلکه از ایشان حمایت کردند. این وضعیت تا دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ادامه پیدا کرد. با این وجود در سال۹۴ مخاطب جریان اصلاحات شخص آقای روحانی نبود و جریان اصلاحات با حامیان ایشان سر میز مذاکره نشست و ائتلاف کرد. اصلاحطلبان به دنبال این بودند که تغییراتی که در سال۹۲ در قوه مجریه اتفاق افتاد در سال۹۴ در قوه مقننه صورت بگیرد تا مدیریت کشور شکل معقول و منطقی به خود بگیرد و از تندروی های گذشته پرهیز شود. در انتخابات مجلس شورای اسلامی حزب اعتدال و توسعه و وزرایی مانند آقای محمود واعظی مدعی بودند طیف غیراصلاحطلب حامیان آقای روحانی را نمایندگی میکنند. یک ائتلاف استراتژیک بین اصلاحطلبان و حامیان دولت در انتخابات مجلس شکل گرفت که در نهایت به موفقیت نسبی در انتخابات منجر شد و اصلاحطلبان و حامیان دولت موفق شدند سهم قابل توجهی از کرسیهای مجلس را به دست بگیرند. به همین دلیل استراتژی اصلاحطلبان در انتخابات سال۹۶ نیز تداوم استراتژیهای سالهای۹۲ و ۹۴ و حمایت از آقای روحانی خواهد بود.
آیا حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال۹۶ مانند سال۹۲ بدون قید وشرط خواهد بود؟
حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال۹۶ «حمایت منتقدانه» خواهد بود. استراتژی اصلی اصلاحطلبان تداوم رویکرد سالهای۹۲ و ۹۴ در سال۹۶ است تا در این مسیر جریان اصلاحات با یک دگردیسی مهم و اساسی، استراتژی خود را به صورت کلی تغییر دهد و با رویکردی جدید در فضای سیاسی ایران ظهور و بروز کند. در نتیجه جریان اصلاحات تلاش میکند از مسیر روحانی و دولت تدبیر و امید به استراتژی جدیدی برای حضوری نوین در سپهر سیاسی ایران دست پیدا کند. حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال۹۶ با حفظ هویت اصلاحطلبی صورت خواهد گرفت. بدون شک این حمایت به معنای «وادادگی» و انفعال نیست. در سال۹۲ هیچ کدام از بزرگان اصلاحات در مساله انتخاب وزرا و مدیران دولت دخالت و سهم خواهی نکردند.
در سال۹۶ نیز اصلاحطلبان در حوزههای سیاسی و اجتماعی به دنبال سهم خواهی و گرفتن پست و مقام نخواهند بود. به نظر من چانهزنی درباره حضور در کابینه و دخالت در تصمیمگیریهای دولت درخواستهای پست و کوچکی است. اگر آقای روحانی احساس میکند یک مدیر اصولگرا از توانمندی بسیار بالایی نسبت به یک مدیر اصلاحطلب برخوردار است و بهتر میتواند منافع ملی و مردم را تامین کند، شرعا و عرفا باید مدیر توانمندتر را بهکار بگیرد. بدون شک اصلاحطلبان به دنبال ورود به دولت و گرفتن صندلیهای کابینه نیستند. قرار هم نبوده چنین اتفاقی رخ بدهد. بیشک اصلاحطلبان با آقای روحانی وارد معاملات پُست و مقام نخواهند شد.
تنها قید و شرطی که اصلاحطلبان برای آقای روحانی در سال۹۶ مطرح خواهند کرد، عملکردن به وعدههای زمینمانده ایشان در سال۹۲ است. ما به خوبی به این نکته آگاهی داریم که عمل کردن به مساله حصر خارج از اختیارات رئیس جمهوری است. با این وجود آقای روحانی این شعار را مطرح کردند. نکته دیگر اینکه فضای دانشگاهها در دولت آقای روحانی تفاوت خاصی با دوران آقای احمدینژاد نکرده و همچنان حالت امنیتی دارد. در حوزه فرهنگی نیز شرایط بهگونهای پیش رفته که برخی از وزرا برخلاف قانون در مقابل تریبونداران کوتاه میآیند. بنده چون در دولت اصلاحات استاندار خراسان بودم به خوبی به فضای این استان آگاهی دارم. آقای جنتی به عنوان وزیر ارشاد که خود نیز زمانی استاندار خراسان بوده نباید به راحتی کوتاه بیاید. صحبت برخی افراد که برگزاری کنسرت را در مشهد ممنوع کردهاند از نظر فقهی و قانونی صحیح نیست. از نظر فقهی مسئولان تنها باید به دیدگاههای حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب استناد کنند و هیچکس دیگر نمیتواند بدعتگذار مسائل جدیدی در فضای فقهی کشور باشد. هیچ منطق حکومتی نمیپذیرد که یک منطقه از کشور برای خود قانون جدید وضع کند و برخلاف قانون رسمی کشور عمل کند. جریان اصلاحات حیثیت و آبروی خود را گذاشته تا آقای روحانی سرکار بیاید. کسی نمیتواند با حیثیت و آبروی اصلاحطلبان بازی کند. در نتیجه اصلاحطلبان انتظار دارند مسئولان و وزرای مربوطه در مقابل چنین زیادهخواهانی ایستادگی کنند و کوتاه نیایند.
آیا جریان اصلاحات برای انتخابات ریاستجمهوری به جز آقای روحانی کاندیدا معرفی خواهد کرد؟
جریان اصلاحات در «طول» آقای روحانی کاندیدا معرفی خواهد کرد و نه در «عرض» ایشان. اگر جریان اصلاحات در عرض آقای روحانی کاندیدا معرفی کند حدود۵۰ درصد از پایگاه جریان اصلاحات به سمت دیگری کشیده میشوند و این دودستگی در نهایت به سود رقبای سیاسی اصلاحطلبان و آقای روحانی تمام خواهد شد. به همین دلیل به هیچ عنوان در عرض ایشان کاندیدا معرفی نخواهیم کرد. بدون شک اصلاحطلبان در «نقد» دولت آقای روحانی بدون «لکنت زبان» و با صراحت عمل خواهند کرد. نکته دیگر اینکه فضای انتخاباتی در ایران فضای کاملا پیچیدهای است و به همین دلیل باید تمامی جوانب انتخابات آینده را در نظر گرفت. معرفی کاندیدا در طول آقای روحانی به این معنا نیست که اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نخواهند کرد. در شرایط کنونی ما نباید این علامت را به جریان منتقد دولت آقای روحانی بدهیم که اصلاحطلبان دست حمایتی خود را از سر آقای روحانی برداشتهاند. اگر کسی این علامت را به جریان مقابل بدهد برخلاف رویکرد اصلاحطلبان رفتار کرده است. این علامت بسیار مخرب و هزینهسازاست.
آیا منتقدان دولت معرفی کاندیدا در طول آقای روحانی را به معنای فاصله اصلاحطلبان با آقای روحانی تلقی نخواهند کرد؟ بهتر نیست جریان اصلاحات هیچ گزینهای به جز آقای روحانی معرفی نکند؟
از قدیم گفته اند «کار از محکمکاری عیب نمیکند.» نکته دیگر اینکه در ادوار گذشته انتخابات ریاستجمهوری نیز چنین وضعیتی وجود داشته است. به عنوان مثال در انتخابات دور دوم ریاستجمهوری رئیس دولت اصلاحات، آقای شمخانی که وزیر دفاع دولت بودند خود را به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری مطرح کردند. این در حالی بود که پس از انتخابات نیز ایشان دوباره توسط رئیس دولت اصلاحات به عنوان وزیر دفاع معرفی شدند و در کابینه حضور پیدا کردند. در نتیجه معرفی کاندیدا در طول آقای روحانی به معنای دست کشیدن از حمایت آقای روحانی نیست بلکه به معنای استفاده از ظرفیت انتخابات برای مطرحکردن مطالبات مدنی و اصلاحطلبانه و حفظ هویت جریان اصلاحات است.
برخی از نزدیکان دولت عنوان میکنند آقای روحانی جدا از جریان اصلاحات دارای پایگاه رای است. به نظر شما این سخنان با واقعیت همخوانی دارد؟ آیا آقای روحانی بدون در نظر گرفتن پایگاه رای اصلاحطلبان میتواند در انتخابات آینده به موفقیت دست پیدا کند؟
آقای روحانی در سال۹۶ از نظر اجتماعی شناخته شدهتر از سال۹۲ خواهد بود؛ اما از نظر سیاسی پایگاه رای آقای روحانی جریان اصولگرا نیست. اصولگرایان در سال۹۲ کوچکترین علامت حمایتی به آقای روحانی نشان ندادند و تا آخرین لحظه با وی رقابت کردند. اصولگرایان به اندازهای که در سال۸۸ از کاندیدای اصلاح طلبان حمایت کردند در سال۹۲ از آقای روحانی حمایت نکردند. این در حالی بود که آن کاندیدا خاستگاه اصلاحطلبی و چپ داشت و در مقابل، آقای روحانی از دل جریان اصولگرایی بیرون آمده بود. در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ نیز جریان اصولگرا حاضر نیست از آقای روحانی حمایت کند و حتما در مقابل ایشان کاندیدا معرفی میکند. اینکه برخی از دوستان عنوان میکنند که آقای روحانی نیز ممکن است در لیست حمایتی اصولگرایان قرار داشته باشد با واقعیت همخوانی ندارد. به نظر من احتمال اینکه جریان اصولگرا به دنبال یک دورهایکردن دوران ریاستجمهوری آقای روحانی باشند بسیار بیشتر از حمایت اصولگرایان از ایشان خواهد بود. با این وجود اگر اصولگرایان حاضر باشند برای منافع ملی از خواستههای جریان خود عبور کنند و در انتخابات سال۹۶ از آقای روحانی حمایت کنند یک اتفاق بسیار مهم در تاریخ انقلاب اسلامی رخ خواهد داد. در چنین شرایطی آقای روحانی با رای بسیار بالایی به ریاستجمهوریخواهند رسید و به پشتوانه رای بالای خود به یک چهره جهانی مانند رئیس دولت اصلاحات تبدیل خواهند شد.
آیا پس از تشکیل مجلس دهم اصلاح طبان برای انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ با آقای روحانی مذاکره داشتهاند؟
پس از اینکه حامیان آقای روحانی که در انتخابات مجلس با اصلاحطلبان ائتلاف کرده بودند به عهد خود وفا نکردند، گفتوگویی بین رئیس دولت اصلاحات و آقای روحانی انجام شده است. در این گفتوگو رئیس دولت اصلاحات گلایه خود و اصلاحطلبان را از این مساله به آقای روحانی منتقل کرده است. نکته مهم درباره بدعهدی حامیان آقای روحانی کج رفتاری برخی از وزرای دولت برخلاف جهتگیری این ائتلاف بوده است. به هر حال ما باید بپذیریم که بدعهدی برخی افراد در این ائتلاف سبب از دست رفتن برخی از ارکان مهم مجلس دهم برای اصلاحطلبان شده است. گویا در این جلسه آقای روحانی این گلایه را پذیرفتهاند و عنوان کردهاند به این وزرا تذکر خواهند داد. براساس پیگیریهای ما گویا ایشان به این وزرا تذکر نیز دادهاند و از آنها خواستهاند همکاری بیشتری با اصلاحطلبان داشته باشند. ما از عدم انسجام در دولت گلایه داریم. هنگامی که رئیسجمهور به عنوان رئیس قوه مجریه کشور در مقابل فراکسیون امید به عنوان فراکسیون حامی دولت یک موضع میگیرد، برخی از وزرا و افراد کابینه نباید موضع دیگری بگیرند و باعث دودستگی در مواضع دولت شوند. به نظر من این یک نقطه ضعف بزرگ برای دولت آقای روحانی است. ما در بیان انتقادات نسبت به دولت آقای روحانی به هیچ عنوان دچار «خودسانسوری» و«لکنت زبان» نخواهیم شد.
کانال ارتباطی اصلاحطلبان با آقای روحانی کیست؟ پیغامهای اصلاحطلبان و دولت از چه طریقی ردوبدل میشود؟
بیشتر اوقات در دیدارهای رو در روی رئیس دولت اصلاحات با آقای روحانی مسائل مهم مطرح میشود. با این وجود در برخی اوقات اصلاحطلبان مسائل خود را از طریق آیتا... هاشمی یا آیتا... سید حسن خمینی با آقای روحانی در میان میگذارند. از سوی دیگر افرادی مانند آقای موسوی لاری در برخی اوقات با آقای روحانی دیدار و گفتوگو میکنند. در برخی اوقات نیز اصلاحطلبان با آقای جهانگیری جلسه برگزار میکنند و در این جلسات درباره موضوعات مختلف گفتوگو و رایزنی صورت میگیرد.
فعالیت انتخاباتی اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری از چه زمانی آغاز میشود؟
تصمیم بزرگان جریان اصلاحات این بوده که شورای عالی سیاستگذاری با همان روال گذشته تا انتخابات ریاستجمهوری آینده و انتخابات شورای شهر و روستا ادامه حیات پیدا کند. با این وجود به نظر میرسد فعالیتهای این شورا در اواسط مهرماه برای دو انتخابات آینده کلید خواهد خورد. نکته قابل توجه در این زمینه این است که در انتخابات ریاستجمهوری آینده برخلاف انتخابات مجلس، مخاطب اصلاحطلبان شخص آقای روحانی خواهد بود و نه نزدیکان و حامیان ایشان.
چرا آقای عارف پس از انتخابات ریاست مجلس رفتار فعالانه از خود در مجلس بروز نمیدهد و در یک موضع مبهم و غیرشفاف قرار گرفته است؟
آقای عارف برخلاف برخی از شخصیتهای سیاسی که بسیار عملگرا هستند، نگاه خوشبینانه اخلاقی به مقوله سیاست دارند. آقای عارف هیچگاه نگاه سوداگرانه به عرصه سیاست نداشته و نخواهند داشت. بدون شک رفتار برخی وزرا و نزدیکان دولت در انتخابات مجلس شورای اسلامی از حافظه اصلاحطلبان و آقای عارف پاک نخواهد شد و موضع گلایه و نارضایتی آقای عارف نسبت به این افراد همچنان وجود خواهد داشت. با این وجود اصلاحطلبان و آقای عارف به یک دیکته برای چند غلط نمره صفر نمیدهند و از خود سعهصدر نشان میدهند. درشرایط کنونی آقای عارف نقش راهبری فراکسیون امید را به عنوان مهمترین تشکل حامی دولت در مجلس برعهده دارند. در نتیجه عدم اظهارات جنجالی و جنجالسازی آقای عارف را نباید به حساب سکوت ایشان گذاشت. شخصیت و جایگاه آقای عارف اجازه نمیدهد که ایشان بدون دلیل بروز و ظهور رسانهای داشته باشند.