محسن آرمین در باشگاه اندیشه گفت: سروش میگوید که حضرت محمد(ص) راوی رؤیاهای رسولانه است که منظور سروش از رؤیا، خواب به طور حقیقی است بر خلاف کسانی که اذعان دارند که خواب به معنای مجازی به کار برده شده است و قرآن نیز این مطلب را به صراحت بیان کرده است، از طرف دیگر اگر منظور سروش از رؤیای رسولانه خواب نباشد میتوانست از واژههایی چون مکاشفه استفاده کند. از نظر سروش خوابهایی که پیامبر دیدهاند صرفاً مربوط به وقایع خارقالعاده نیست بلکه اکثر این وقایع ممکن است معمولی باشد.
وی افزود: ابهاماتی در نظریه رؤیای رسولانه وجود دارد که همین ابهامات باعث شده است تا خود نظریه تبدیل به یک رؤیا با تعبیرهای متفاوت و گوناگون شود. در نظریه رؤیاهای رسولانه سه نظریه مطرح است؛ اولین مبحث این است که نظریه رؤیای رسولانه متن دینی را به متن نامعتبر تبدیل کرده است، در واقع در نظریه رؤیای رسولانه اعتبار متن خود به یک رؤیا تبدیل شده است، اما بحث دوم این است که در این نظریه فهم متن ناممکن میشود و سوم این است که رؤیای رسولانه بر خلاف ادعای خود فهم قرآن را پیچیدهتر کرده است. آرمین در پایان گفته است: به نظر من در نظریه رؤیاهای رسولانه یک مغالطه بکار رفته است. به این دلیل که سروش میگوید زبان قرآن زبان رؤیاست.
ستلاش سروش برای انکار وحیانیت قرآن و نسبت دادن وحی به خود پیامبر اعظم(ص) درحالی است که وی تا مدتها تئوریسین افراطیون مدعی اصلاحطلبی محسوب میشد و همزمان مورد حمایت نهادهایی نظیر شورای روابط خارجی آمریکا قرار داشت. همچنین بعد از اوجگیری آشوب و فتنه سبز، گروهک موسوم به اتاق فکر جنبش سبز در لندن از سوی عطاءالله مهاجرانی اعلام موجودیت کرد که کدیور و سروش و عبدالعلی بازرگان، اکبر گنجی به عنوان اعضای آن معرفی شده بودند. گنجی در خارج کشور منکر مهدویت و امام زمان(عج) شد و این درحالی بود که در حاشیه کنفرانس برلین با اهانت به امامخمینی(ره) مدعی شده بود خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت.
این نکته نیز گفتنی است که زمانی نه چندان دور برخی مدعیان اصلاحطلبی میگفتند جبهه اصلاحطلبی از گوگوش تا سروش را شامل میشود. اکنون پس از ترویج همجنسبازی توسط گوگوش و ترویج فرهنگ کابارهای و انواع مفاسد اخلاقی، سروش ابعاد دیگری از سقوط فکری جبهه مقابل انقلاب اسلامی را نشان میدهد. فراموش نکردهایم که در دوره اصلاحات چگونه هاشم آغاجری عضو مرکزیت سازمان مجاهدین بر ائمه معصومین(ع) اهانت کرد و تقلید از مرجعیت معظم را به تقلید میمون تشبیه نمود!