هاشمی رفسنجانی را در سپهر سیاست ایران کمتر کسی است که نشناسد. او جزء مبارزان پیش از انقلاب و مسئولین کشور پس از انقلاب بوده است.
بنا بر این گزارش حضور دو دوره ای در کسوت رئیس جمهور و بر عهده داشتن ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان برای هر فردی کافی است که تا توسط مردم شناخته شود این مسئولیت نه تنها باعث می شود خود فرد مشهور شود بلکه اعضای خانوداه او هم شهره عام و خاص می شوند و عملکرد آنها از دید افکار عمومی مورد نظارت قرار می گیرد و در مورد آنها اظهار نظر می کنند.
نقش پررنگ خانواده هاشمی رفسنجانی در انتخابات و فتنه 88
مهم ترین تصویری که شاید از خانواده هاشمی بر اذهان باقی مانده باشد از غیرسیاسی ترین شخصیت این خانواده یعنی عفت مرعشی همسر اکبر هاشمی رفسنجانی است.
او در روز رای گیری در انتخابات 88 پس از آنکه رای خود را نشان داد و به صندوق انداخت گفت: «اگر تقلب نشود، موسوی رئیس‌جمهور می شود، ولی خدا نکند تقلب کنند که اگر این‌گونه شود، مردم به خیابان‌ها می‌آیند و اعتراض می‌کنند».
مهدی پسر دوم و چهارمین فرزند هاشمی رفسنجانی شاید یکی از جنجالی ترین و رسانه ای ترین چهره خانواده هاشمی باشد. بیشتر مردم نام او را در دادگاه های علنی و از زبان متهمان فتنه شنیده اند.
مهدی هاشمی از دریچه رسانه وارد فضای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شده بود او مدیریت سایت جمهوریت را بر عهده داشت.
حمزه کرمی در این رابطه می گوید: «مهدی هاشمی با من صحبت کرد و گفت: ما باید برای انتخابات کار رسانه‌ای قوی را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه‌ای جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شود. از این‌رو ما نیز سایت جمهوریت با مدیریت رسمی مهدی هاشمی را راه‌اندازی کردیم.»
مسعود باستانی مسئول سایت جمهوریت مکررا گرداننده سایت جمهوریت را مهدی هاشمی اعلام می کند و می گوید: «سایت جمهوریت اتاق جنگ روانی مهدی هاشمی علیه مسئولین نظام بود...».
البته اقدامات مهدی هاشمی محدود به مدیریت سایت جمهوریت نمی شود در دادگاه و اعترافات بسیاری از متهمان فتنه از او نام برده شده است. یکی دیگر از اقدامات او در انتخابات 88 هدایت مردم به خیابان ها است.
محمدعلی ابطحی درباره‌ی نقش‌آفرینی مهدی هاشمی در آشوب‌های پس از انتخابات گفت: «به‌خیابان‌آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه‌ای بود برای به خیابان‌آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج‌زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدم‌هایش برای اینکه جمعیت را در خیابان‌های شهر نگه‌دارند، خیلی فعال بودند و همه‌ی اینها در پیش‌بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند».
مهدی هاشمی رفسنجانی در رابطه با اقداماتش در انتخابات 88 و حوادث پس از ان از سوی قوه قضائیه احضار شد ولی او در لندن بود و در نامه ای برای قوه قضائیه خط و نشان کشید. هاشمی پدر در دفاع از فرزند خود گفت: «مهدی ما رفته خارج و خیالش از پرونده‌هایش راحت است».
فائزه دختر پرکار هاشمی اما یک عضو فعال در انتخابات 88 بود. او پیش از برگزاری انتخابات در حمایت از موسوی به سخنرانی می پرداخت و پس از انتخابات بارها در تجمعات غیرقانونی مختلف حضور داشت و به تهییج مردم می پرداخت. او در 26 خرداد در تجمعی مدعی شد تمامی ناظران را هنگام شمارش و تجمیع آرا بیرون کردند و صندوق‌ها از قبل پر از رأی به احمدی‌نژاد بود! او در عین حال پایه‌ی انتخابات را مخدوش می‌دانست.!
فائزه هاشمی در 30 خرداد 88 نیز در تجمع خیابان آزادی حضور یافته بود و به تحریک معترضان پرداخته بود که به همین اتهام دستگیر شد. دستگیری فائزه به‌همراه چهارتن از اعضای خانواده‌ی هاشمی در روز شنبه 30 خرداد در تجمع غیرقانونی چندان طول نکشید.
حسن لاهوتی، فرزند فائزه هم‌زمان با دستگیری وی، در مصاحبه با بی.بی.سی اعلام کرد که مادر و بستگانش به‌دلیل شرکت در تجمع اعتراضی در روز شنبه دستگیر شده‌اند و وی مدعی شد که از مادرش خواسته‌اند تا متعهد شود دیگر در تجمعات شرکت نکند و ظاهراً با توجه به عدم امضای این تعهدنامه، وی همچنان در بازداشت است.
در جریان بازداشت یک‌روزه‌ی فائزه هاشمی، فشارها برای آزادی وی بسیار زیاد بود. تماس‌ها درنهایت، آزادی او را یک‌روزه رقم زد. جالب است که فائزه هاشمی مدعی شده بود که برای خوردن ساندویچ در محل تجمع حضور داشته است.
و البته اینها فقط بخشی از حقایق پرونده سیاسی این خانواده می باشد. خانواده ای که اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتگو با روزنامه کیهان در مورد اقدامات اقتصادیش چنین می گوید: «هیچ‌یک از بچه‌های ما کار اقتصادی به آن معنا، جز ادامه ی کشاورزی ندارند. همان کشاورزی که در قم و رفسنجان داشتیم و با زمین‌ها کار می‌کردیم، همان را دارند. بخشی از زندگی را از آنجا و بخشی را هم از حقوق خودشان اداره می‌کنند. دخترهایم حتی حقوق هم نمی‌گیرند. یعنی فائزه و فاطمه حقوق نمی‌گیرند. تمام وقت هم کار می‌کنند. یاسر دانشجو است و به من هم کمک می‌کند. مهدی کارمند دولت و خیلی هم پراستعداد است. در تمام عمرش کار اقتصادی نکرده است. محسن هم سرپرست دفتر من و مدیر عامل مترو است. شایعه می‌شود که مثلاً کیش و نمایندگی «دوو» و فلان برج مال ما است». که البته باید در جای خودش مورد رسیدگی قرار بگیرد.
