دهمین گل آقای شماره ده غریبانه بود؛ هفتمین روز از سومین ماه سال. در حالی خورشید از پهنه آسمان خارج می شد که کمتر کسی تصور می کرد آن روز آخرین روز حضور رسمی بهترین گلزن ملی تاریخ فوتبال دنیا در مستطیل سبز باشد.
جوان قد بلند اردبیلی که در سایه لطف خدا و تلاش و همت خود به همه چیز در فوتبال رسیده بود در آخرین سال بازیگری اش نامهربانی های زیادی دید.
او به سایپا رفت و دوران جدیدی را تجربه کند اما انگار مرکب سرنوشت برایش مسیر تازه ای را تدارک دیده بود. سرمربی خارجی تیم رفت و شهریار سکان خودروسازان را به دست گرفت.
سایپا در آخرین روز آن فصل جام را به دست آورد. اقای شماره ده دهمین گل فصلش را به ثمر رساند و در حالی که همه مهیای جشن قهرمانی می شدند علی دایی بسان بزرگان زیادی در فوتبال ایران، غریبانه غزل خداحافظی سرود. او قبل از آن درباره تصمیمش با هیچکس صحبت نکرده بود و در سکوت و بی خبری کفش ها را آویخت.
بی گمان علی دایی نامی مانا در فوتبال ایران است. کسی که در فوتبال دنیا جایگاهی بی تکرار را برای ایران تصاحب کرد.