رئیسی که خودش را سرمربی تیم‌ملی کرد!

فردا پنجمین انتخابات فدراسیون فوتبال در شرایطی برگزار می‌شود که پیش از آن رئیس سازمان تربیت بدنی یا عوامل بالاتر رئیس فدراسیون فوتبال ایران را انتصاب می‌کرده‌اند و روند انتخاباتی شدن فدراسیون فوتبال عمری 16 ساله دارد.

 

اما بد نیست خاطرات جالب فوتبال ایران از روسایش را مرور کنیم:

 

اولین رئیس فدراسیون تاریخ

 

* دکتر قدرت علی کنی که در اولین دوره رئیس فدراسیون شد، بازیکن تیم منتخب تهران در سال 1305 بود، همان تیمی که برای انجام بازی‌های دوستانه معروف سال 1305 همراه تیم منتخب و تحت قیمومیت میرمهدی خان ورزنده به بادکوبه(باکوی امروزی و مرکز جمهوری آذربایجان)رفت که در آن روزگار مرکز ایالت قفقازیه به شمار می‌رفت، کنی همان کسی است که در سال 1305 به نمایندگی از فوتبالیست‌ها در نشست مشترک با رئیس شبه کمیسیون ورزش مجلس یعنی تدین شرکت کرد و اعلام کرد که فوتبال تهران مثل انگلیسی‌ها نیاز به زمین اختصاصی دارد.کنی همان زمان رئیس کمیته المپیک هم بود. کنی در سال 1335 بار دیگر رئیس فدراسیون شد واو بود که در سال‌های حضورش به‌عنوان رئیس، از حضور مربیان خارجی مثل ادموند مایوفسکی اتریشی وگیبل انگلیسی بهره برد و تز استفاده از مربی خارجی در ورزش ایران را او داد ، او همان زمان درحالی‌که در کمیته المپیک هم حضور داشت، صاییم آریکان ترک را برای هدایت تیم ملی کشتی به ایران آورد.

 

رفت و برگشت‌های حوزه ریاست

 

* هدایت‌‌الله گیلانشاه (فرمانده نیروی‌هوایی وقت)، حسین حداد(داور بازنشسته)، علی‌اکبر سیاسی(نظامی)، مصطفی سلیمی(بازیکن سابق تیم منتخب تهران)، قدرت‌علی کنی و حسین مبشر(عضو اولین تیم ملی ایران)، مصطفی مکری(بازیکن سابق تیم منتخب تهران)، ذبیح‌الله خبیری(بازیکن سابق تیم منتخب تهران)، حسینعلی سرودی(ملی‌پوش سابق فوتبال و بسکتبال) مجددا حسین مبشر روسای بعدی فدراسیون فوتبال بودند که در این بین حسین مبشر با داستان‌های بازی‌های آسیایی1966 بانکوک و کتک خوردن از داور تایلندی محبوبیت خاصی در بین مردم پیدا کرد. جالب اینکه پس از مبشر دوباره سرودی و دوباره مصطفی مکری در دهه 40 رئیس فدراسیون شد. این بار این مدیر بداخلاق اولین دوره لیگ در ایران را برگزار کرد و در زمانش تیم ملی فوتبال به قهرمانی در جام ملت‌های آسیا برای اولین بار رسید و تاج تهران در دوره دوم جام باشگاه‌های آسیا اول شد.

 

درگیری فیزیکی و انحلال شاهین

 

* کتک‌کاری رئیس فدراسیون با مدیرعامل شاهین در سال 1345 یکی از اتفاقات معروف تاریخ فوتبال ماست که به انحلال این باشگاه منجر شد، در بازی شاهین و تهرانجوان در سال 46، خواجه‌نوری مدیرعامل جدید  این تیم از طرف دکتر اکرامی رئیس باشگاه به‌سوی حسین سرودی رئیس وقت فدراسیون رفته از بی‌عدالتی‌ها گفت و اختلاف‌های شاهین و مدیریت کلان فوتبال را به همه نشان داد، در این بین کار بالا گرفت و ناگهان 2 مقام مسئول باهم گلاویز شدند، اتفاقی که در نهایت به انحلال شاهین انجامید ومدت کوتاهی بعد، سرودی از هدایت فدراسیون فوتبال کنار رفت.

 

ریاست بر ای‌اف‌سی

 

* باوجود موفقیت‌های فوتبال در زمان حضور دوم تیمسار مکری، ورزش ایران در المپیک مونیخ افتی ناهنجار داشت و به همین علت، رئیس سازمان ورزش عوض شد، خسروانی جای خود را ابتدا به نادر جهانبانی و سپس تیمسار حجت داد واو هم رئیس تازه‌ای به‌جای مدیر موفق قبلی انتخاب کرد. کامبیر آتابای که تا پیروزی انقلاب رئیس فدارسیون فوتبال باقی ماند و تا ریاست بر کنفدراسیون فوتبال آسیا هم پیش رفت. حضور وی مصادف با اوج فوتبال ملی ایران و حضور در تورنمنت‌هایی مثل جام جهانی و المپیک و برگزاری موفق لیگ تخت جمشید شد.

 

فوتبال انقلابی

 

* دموکراسی انقلابی، انتخابات در همه‌چیز، را به‌عنوان یک مدل و الگوی سیاسی برمدار کشور کشاند، همه تیم‌ها برای خود مدیر انتخابی برگزیدند، پرسپولیسی‌ها جواد الله‌وردی را رئیس کردند!اما رئیس جدید فوتبال را در جا کنار گذاشت، در بین اهالی استخوان خردکرده فوتبال هم انتخابات برگزار شد و یک نظامی 40 ساله نزدیک به مسئولان دولت موقت رئیس فدراسیون شد، ناصر نوآموز، او 10 سال بعد این‌بار به‌حکم رئیس سازمان، رئیس فدراسیون فوتبال شد.

 

رئیس فدراسیون سرمربی شد

*پس از پیروزی انقلاب در سال 1357 ناصر نوآموز، هادی طاووسی و حسین آبشناسان روسای بعدی فدراسیون فوتبال بودند. در سال 60 رئیس فدراسیون شد اما اختلافات دائمی او با اهالی فوتبال باعث شد حسین راغفر، گلر سابق دارایی، راه‌آهن، ماشین‌سازی و تیم ملی در 32 سالگی رئیس شود، اوضاع فوتبال رفته‌رفته خوب می‌شد که راغفر که در مدتی کوتاه خوب و موفق نشان داده بود به سازمان رفته معاونت فنی سازمان شد و آبشناسان بار دیگر رئیس فدراسیون فوتبال شد، دربازی‌های آسیایی 1982 دهلی‌نو و در اوضاع به‌هم‌ریخته و بلبشو، درحالی‌که پرویز ابوطالب، ناصر ابراهیمی و احمد خداداد ظرف 6 ماه از تیم ملی استعفا دادند، آبشناسان 2 مرد گمنام به اسامی جلال چراغپور و تقی جهانی را مربی تیم ملی کرد و نام خودش را به‌عنوان سرمربی ثبت کرد!

 

سرمربی رئیس را برکنار کرد

 

* بعد از حسین آبشناسان، بهروز صحابه و پس از وی سیدنصرالله سجادی دو رئیس بعدی فدراسیون بودند که دولت این دو هم مستعجل بود. در ادامه تغییرات نوبت به علی‌محمد مرتضوی رسید که بعد از چند ماه جای خود را به محمد پهلوان داد. موضوع برکناری مرتضوی نیز جالب است. او که بعد از استعفای 14 بازیکن تیم ملی در زمان پرویز دهداری قصد برکناری سرمربی تیم ملی را داشت، با حکم رئیس وقت سازمان تربیت بدنی از سمت خود کنار رفت تا پهلوان جای وی را بگیرد.

 

تغییرات سریع

 

* با تغیرات رخ داده پس از جنگ ناصر نوآموز جانشین محمد پهلوان شد. او 4 سال در سمت خود ماند و سپس جای خود را محمد صفی‌زاده داد که یک چهره کاملا سیاسی بود. بعد از این انتصاب دوره تغییرات سریع در فدراسیون فوتبال آغاز شد. صفی‌زاده که ظاهرا با حذف علی پروین به فوتبال آمده بود جای خود را به امیر عابدینی داد اما عابدینی هم دولت مستعجل بود و پس از درگیری شدید با سعید فائقی معاون فنی مصطفی هاشمی‌طبا تنها 6 ماه پس از حضور در سمت ریاست فدراسیون جای خود را به داریوش مصطفوی داد که پیش از این در 2دوره دبیر فدراسیون نوآموز بود.

 

آغاز عصر صفایی فراهانی و دادکان

 

* فدراسیون مصطفوی در سال‌های 73 تا 76 یک فدراسیون تماشایی بود، در این فدراسیون، مشکلات داوری، برنامه‌های نامنظم و... بیداد می‌کرد اما به‌هرحال مصطفوی فوتبالی بود و تیم ملی بسیار خوب این دوره افتان‌وخیزان به جام جهانی رفت، بلافاصله بعد از صعود ایران، ناگهان اعلام شد مصطفوی به دلیل ناراحتی قلبی استعفا کرده و صفایی‌فراهانی جایگزینش شده است. این تغییر در ابتدا چندان به مذاق فوتبال ایران خوش نیامد اما صفایی مدیری متفاوت و صاحب سبک بود که تغییر بزرگی در فوتبال ایجاد کرد و حالا دوران مدیریت او به عنوان درخشان‌ترین دوره مدیریت یک رئیس بر فوتبال ایران شناخته می‌شود. صفایی یک دوره هم به صورت انتخابی در سال 1379 ریاست فدراسیون را کسب کرد و در شهریور 1381 از سمت خود کنار رفت تا محمد دادکان به عنوان سرپرست و سپس رئیس جانشین وی بشود.

 

ماجرای ریاست دوم صفایی

 

* محمد دادکان بعد از انتخاب به سمت رئیس فدراسیون فوتبال نزدیک به 4 سال در سمت خود باقی ماند.  سازمان ورزش که با دادگان به جنگ رفته بود بعد از حذف تیم ملی در جام جهانی 2006، درحالی‌که گروه تیم ملی همچنان در آلمان بود به‌طور شتاب‌زده، حکم برکناری دادگان را داد و این حکم برای فوتبال ایران دردسرهای بسیار آفرید، دادگان مغرور اما این بار برای مصالح فوتبال ایران خودش استعفانامه داد تا فوتبال درگیر مسائل ویژه دیگری نشود!بعد از کنار رفتن دادگان در سال 1385 از مدیریت فدراسیون فوتبال،  سازمان ورزش کیومرث هاشمی را رئیس موقت یا همان سرپرست کرد اما این سرپرست تازه به علت اختلافات داخلی و مشکل اساسنامه‌ای از سوی ایران مورد تایید فیفا نبود و درحالی‌که همگان در این مقطع کمیته انتقالی را مسئول رفع مشکلات کرده بودند و سازمان اصرار داشت بگوید مسئولیت فدراسیون تحت مدیریت هاشمی ست و مصطفوی امور اجرایی را عهده‌دار است، فیفا در بولتن خود نام صفایی فراهانی رئیس سال‌های 77 تا 81 فدراسیون فوتبال را به‌عنوان رئیس این نهاد معرفی کرد، صفایی که همراه خبیری از طرف فیفا نماینده رفع اشکالات اساسنامه بود 3 کار مهم کرد، اول این‌که مصطفوی را برکنار کرد که به مدیریت ورزش بفهماند که رئیس اوست، دوم این‌که در کمیته اجرایی ای‌اف‌سی،کرسی‌دار شد و سوم این‌که در انتخابات فدراسیون نگذاشت علی‌آبادی کاندید شود!

 

کفاشیان؛ مردی که از دو و میدانی به فوتبال آمد

 

* حضور علی کفاشیان در فوتبال ایران در پایان کار دوره انتقالی رخ داد، زمانی که رئیس سازمان تربیت بدنی وی را به عنوان مهره دست نشانده در فدراسیون گمارد. او که قهرمان سابق ده‌گانه سابق ایران در رشته دو و میدانی به حساب می‌آید، در انتخابات اول با اکثریت صاحب عنوان ریاست شد اما در دوره دوم وارد کشمکشی عمیق با وزارت ورزش دولت وقت گردید. کشمکشی که با تغییر وزیر ادامه پیدا کرده و به انتخابات فردا رسیده است، انتخاباتی که پایان آن مشخص نیست.