بدقدمی یک هنرمند استقلالی در بازی‌های پرسپولیس!

 «جناب‌خان» در این قسمت از «خندوانه» مثل دفعه قبل از ابتدای برنامه بین حاضران بود. او که همیشه خنده‌های ابتدایی و سلام احوالپرسی‌های جوان را نوعی مسخره‌بازی می‌دانست، بین حرف رامبد گفت: من تازه فهمیدم که اگر «لام» عالی را با تشدید بگویید مسخره‌تر می‌شود. بعد هم تاثیر آن را با سوال حال خندوانه چه‌طور است؟، توسط حاضران چک کرد.

 

در ادامه «جناب‌خان» اعلام کرد که از جلسه اول تعلیم رانندگی آمده و درآمد خوبی را هم از آن کسب کرده که در اینجا معلوم شد، حین آموزش مسافرکشی هم انجام داده است.

 

پس از آن داستان جدی‌تر شد و «جناب‌خان» عنوان کرد که می‌خواهد از این به بعد برای جبران اخبار بدی که روزبه روز از جنگ و ... به دستمان می‌رسد، خبرهای خوب را اینجا اعلام کند و به همین بهانه جوان نسخه‌ای را که توسط یک پزشک به مسئول داروخانه داده شده بود تا هزینه‌ای از بیمار دریافت نکند، خواند.

 

در بخش دیگر بعد از یک رفت و آمد، جوان اظهار کرد که امشب میزبان اهالی روزنامه جام‌جم هستند و در همین راستا گپ و گفت کوتاهی با چند تن از کارکنان این نشریه کرد و مسابقه مشاعره با نام شهر و کشورها را نیز  بین کارمندان خانم برگزار نمود.

 

همچنین آقایان هم مسابقه بادکنک‌بازی را اجرا کردند.

 

بعد از این‌ها برزو ارجمند در نقش کمدین وارد شد و ابتدا از دوستش علی پاشا که معمولا مخالف او بود، یاد و خاطره‌ای از یک بازی حساس پرسپولیس تعریف کرد. اتفاقی که در آن همه اطرافیانش او را به علت استقلالی‌بودن و پاقدمش «بدشانسی‌آور» می‌خواندند؛ چرا که در بازی‌هایی که او حاضر می‌شد، پرسپولیس یا می‌باخت یا بازی برده را در دقیقه آخر مساوی می‌کرد.

 

سر این بازی هم بعد از امتناع پاشا از بردن او به استادیوم، ارجمند با اصرارش با علی انصاریان و تیم همراه می‌شود تا اینکه بعد از آغاز طوفانی بازی و ثبت سه گل به نفع پرسپولیس، تیم مقابل در دقایق آخر نیمه اول گل می‌زند. در نیمه بعد این گل‌ها 2 تا می‌شوند و علی پاشا با التماس از او می‌خواهد تا استادیوم را ترک کند اما ارجمند زیر بار نمی‌رود تا اینکه در دقیقه‌های پایانی گل سوم هم به پرسپولیس زده می‌شود و علی انصاریان نیز با این اتفاق با فریاد رو به تماشاچی‌ها و خطاب به «برزو» الفاظی را می‌گوید که ابتدا مردم متوجه فرد مورد نظر نمی‌شدند، اما بعد به لطف رفیق شفیقش رسوا می‌شود و جوّ به هم می‌ریزد تا اینکه او را برای تلطیف فضا از ورزشگاه بیرون می‌کنند و ما بقی این رویداد آوارگی برزو ارجمند برای بازگشت به خانه است. 

 

اما تعریف خاطره‌ای از اولین جلسه اسکی و بی‌استعدادی‌اش در این زمینه  مورد دیگری بود که از سوی ارجمند روایت شد.

 

و در آخر هم بعد از گرفتن جشن تولدی برای قدیمی‌ترین کارمند جام‌جم، شمع 16 سالگی جام‌جم هم توسط وی فوت شد.