این رسانه انگلیسی در برنامه چشم انداز خود با طرح موضوعی اختلاف انگیزانه سعی در جدایی بین نیروهای مسلح ایران را داشته تا با این حربه بتواند به خیال باطل خود اختلافی میان نیروهای مقتدر جمهوری اسلامی بیاندازد.
پر واضح است که پس از برجام بهترین بهانه برای مخالفان نظام توان نظامی ایران و نیروهای مسلح باشد. حال در این رابطه ابتدا با بهانههای واهی در مورد موشکهای قدرتمند ایرانی واکنشهایی صورت گرفته است. اکنون هم اتاق فکر رسانه انگلیسی با شیوع چنین اختلاف افکنی هایی تلاش خود را بر این موضوع قرار داده است.
جلال فرهنگ مجری این برنامه سعی دارد با استفاده از حسن یاری که نقش تحلیلگر را بازی میکند این موضوع را هدایت نماید. بطوریکه در قسمتی از برنامه چنین بیان میشود:
” وقتی صحبت از امور نظامی و دفاعی ایران میشود مثلاً موشکهایی که دائم در مورد آن صحبت میشود بیشتر پای سپاه در میان است. درحال حاضر ارتش ایران در ساختار نیروهای مسلح ارتش جمهوریاسلامی چه جایگاهی دارد؟ حداقل جایگاهی که ارتش در این زمینه دارد نیروی دوم است؛ به آن معنا که بعد از انقلاب و چند سالی که از جنگ عراق علیه ایران گذشت، به تدریج سپاه قدرت گرفت، توسعه پیدا کرد و رهبران سیاسی ایران سپاه را به عنوان قدرت برتر میبینند و قدرتی که میبایستی به آن تکیه کرد و قدرتی که حافظ نظام جدید است و در نتیجه به تدریج در اولویت برنامههای رهبران جمهوریاسلامی ایران قرار گرفت. تا به امروز همان طوری که شما اشاره کردید بیشتر تجهیزات مدرن، بیشتر بودجهای که وقف نیروهای مسلح میشود به سپاه داده میشود و ارتش به نوعی میشود گفت که شهروند دست دوم از جهت این رده نیروهای مسلح جمهوریاسلامی ایران قرار میگیرد.”
درادامه همین بحث مجری برنامه تلاش دارد ارتش را بی معنی و نداشتن نیازی به آن را به مخاطبان القا نماید: “ارتش با این تفاصیل فکر میکنید که اصولاً چه نیازی به آن است در ایران؟ آیا وجود چنین نهادی ضروری است؟ “
اما در پاسخ فرد تحلیلگر سعی دارد دوگانگی نظام در تشکیل نیروهای نظامی و موارد مشابه دیگر را به عنوان پاسخی برای این سؤال بیان نماید. همچنین بحث در خصوص انحلال ارتش از محوریترین قسمتهای این داستان سازی در برنامه بیبیسی بوده است.
در همین رابطه در برنامه چنین بیان میشود:
“یکی از فرضیههایی که در این مورد مطرح کردیم این است که در ابتدای انقلاب بسیار بودند کسانی که از انقلابیون خواستار انحلال ارتش بودند. از آنجایی که نیروی جایگزینی برای ارتش وجود نداشت، نظام جدید ارتش را نگاه داشت و بعد جنگ شروع شد و این نیروی ارتش بود که در ابتدا قادر شد و این توان را داشت که علیرغم همه فشارها و اعدامهای رهبران آن و همین طورعدم دسترسی به قطعات مورد نیاز توانست در برابر ارتش عراق مقاومت کند و به تدریج که جنگ پیش رفت سپاه غالب شد و علیرغم این که سپاه قادر نبود به خاطر این که سپاهیان نه دانشکده نظامی دیده بودند و نه آموزش نظامی کلاسیک، در نتیجه نیاز به ادامه حیات ارتش وجود داشت و بعد میشود گفت، به نوعی این دوگانگیای که میشود در بیشتر موارد دید بیشتر در این زمینه به خاطر این است که این یا میتواند باشد که این دو نیرو در صورت نیاز همدیگر را خنثی بکنند ولی به طور قطع وجود دو نیروی این چنین بودجه بسیاری را میطلبد و در نتیجه فشار بسیار زیادی بر بودجه دولت و توان مالی کشور تحمیل میکند که این بالطبع بر مشکلات اقتصادی موجود میافزاید و ظاهراً جمهوریاسلامی ایران هنوز به این نتیجه نرسیده که این دو نیرو را یا در هم ادغام کند یا یکی را به طور کلی کنار بگذارد و هم خود را مشعوف نیروی دیگر بکند.”
در پایان لازم به ذکر است که بیبیسی و دیگر همکاران رسانهای وی همواره به دنبال فتنهانگیزیهای مختلف از مسائل داخلی ایران هستند و در این راه جانب دارای های مختلفی بنا بر اهداف آن موضوع مطرح است.