حضرت یحیی(ع) به شیطان گفت: آیا شده است که لحظه ای بر من تسلط یابی؟

پاسخ داد: نه، ولی در تو خصلتی است که من دوست دارم و مایه تعجب من است.
یحیی(ع) گفت: آن چیست؟
گفت: تو آدم پرخوری هستی، پس هنگامی که غذا می‌خوری و افطار می‌کنی سنگین می‌شوی و همین امر باعث می‌شود که از قسمتی از نمازی مستحبی و شب زنده‌داری باز بمانی.
یحیی(ع) گفت: من با خدا عهد می‌بندم که از این پس غذای سیر نخورم تا خدا را ملاقات کنم.
شیطان نیز گفت: من هم با خدا عهد می‌بندم که هرگز مسلمانی را نصیحت نکنم.
سپس شیطان خارج شد و بعد از این جریان به سوی او بازنگشت.

 

منابع:
امالی طوسی، ص338
احادیث الطلاب، ح3228
مستدرک الوسائل، جلد16، ص216
قصص جزائری، ص397