شاید با شنیدن واژه "شپش" ذهن شما به سالیان خیلی دور برگردد، سالهایی که در آن بهداشت فردی به معنای امروز رعایت نمی شد. وقتی به آن روزها می نگریم انتظار می رود که بیماریها و مشکلات رایج در گذشته در مقایسه با وضعیت کنونی جامعه بیش از پیش باشد. ولی بالعکس با پیشرفت جامعه نه تنها از میزان بیماریها کاسته نشده بلکه بیماریهای مسری هم چون شپش شیوع پیدا کرده است.
دلیل این همه پیشرفت و این همه کاستی چیست؟ این تناقض از کجا نشأت می گیرد؟ چرا مشکلاتی از این قبیل در جامعه رو به افزایش است؟
قصد داریم با نگاه به ابعاد مختلف این مسأله را بررسی کنیم.
متأسفانه در سالهای اخیر شپش بطور فجیعی میان افراد جامعه شیوع پیدا کرده که آمار این فاجعه در مراکز تجمعی هم چون مدرسه و خوابگاه که تماس افراد با یکدیگر بیشتر است رو به افزایش است.
وقتی نظر مسئولان ذی ربط را در رابطه با شیوع شپش جویا می شویم یک پاسخ بیشتر نمی شنویم و آن "رعایت نکردن بهداشت فردی" است!
ولی نگاهی موشکافانه تر به این مسأله خبر از یک فاجعه می دهد! فاجعه ای که نشان می دهد شپش پیش از آن که یک مشکل بهداشتی باشد یک مشکل فرهنگی است! مروری بر سبک زندگی ایرانیان از گذشته دور تا کنون کمک می کند تا سرنخ اصلی این کلاف پیچیده که به جان کودکان بیگناهمان افتاده را پیدا کنیم.
طبق آماردر سالهای اخیر ابتلاء به شپش در دانش آموزان مناطق شهری بیش از مناطق روستائی است. در صورتی که در گذشته به علت کمبود امکانات بهداشتی و عدم رعایت بهداشت فردی از سوی روستائیان این بیماری به وفور در روستاها یافت می شد. با بررسی بیشترمشاهده می کنیم که شیوع شپش در مدارس بالای شهر و خانواده های مرفه رو به افزایش است. حال علت این معادله معکوس چیست؟
دنیای غرب و دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی که نتوانستند مرزهای آبی و خاکی ما را بشکنند با گشودن دریچه ای از رسانه در خانه های ما در حال تزریق فرهنگ غرب به مغز و باور ایرانیان هستند و دنباله روی از غرب را نماد تمدن و مدنیت معرفی می کنند. تا جایی که نگهداری و همزیستی با سگ را نشان تمدن کاذب خود می دانند! هر چند که همزیستی با سگ نشان تمدن است البته نه متمدن شدن انسانها بلکه متمدن شدن سگها و حیوانات خانگی!
غرب با تزریق فرهنگ منحط خود به اذهان عمومی و مسموم کردن تفکرات دینی ما روز به روز در حال تخریب اعتقادات و باورهای ماست.
این روزها مسئولان عامل شیوع شپش را عدم رعایت بهداشت فردی و حتی گاهی کمبود مربی بهداشت در مدارس قلمداد می کنند. سخنگوی آموزش و پرورش تهران زمستان سال ۹۴ در گفتگو با سلامت آنلاین از ابلاغ یک دستورالعمل به تمام مدارس به منظور مبارزه با شیوع شپش خبر داده بود که در آن نحوه برخورد، راههای انتقال و درمان شپش ذکر شده است؛ این دستورالعمل که هفت بند داشت شامل نکات بهداشتی و رعایت بهداشت فردی بود.(+)
اما بهتر است بدانیم که عامل شیوع آن چیزی نیست جز تهاجم فرهنگی!! شیوع شپش ریشه در غرب و غربزدگی و همزیستی با سگ دارد نه کمبود مربی بهداشت و رعایت نکردن بهداشت فردی!
باید به استحضار سخنگوی آموزش و پرورش تهران و دیگر مسئولان ذی ربط رساند که نیازی به ردیف کردن این همه دستورالعمل بهداشتی و بند و تبصره نیست. تنها یک بند کافی است! و آن اینکه "دنباله روی و تقلید از غرب باید از کشورهای اسلامی رخت بربندد"
همین یک بند، حلّال بسیاری از معضلات و آسیب های موجود در جامعه است. چرا به جای سوزاندن ریشه این آفتها، شاخ و برگ آن را هرس کنیم؟
تا زمانی که سگ، این عامل شیوع شپش در جامعه در خانواده های دنباله رو غرب جولان دهد شپش ریشه کن نخواهد شد.
بهتر است مسئولان آموزش و پرورش طرح مبارزه با شپش سر را از مدارس به کانون خانواده های غربزده سوق دهند و با همکاری هر دستگاهی که مسوول امور مربوطه به جمع آوری این حیوان بیماری زاست از حریم خانواده ها بپردازد.
این تنها گوشه ای از هجمه های سنگین غرب علیه باورهایمان است؛ آفت دیگر این حیوانات خانگی این است که آنها از یک حیوان دست آموز جایگزین فرزند می شوند، آری، سخن به گزاف نمی گویم، حیواناتی که هر کدام با اسامی انسان در خانواده ها رشد و نمو می کنند و کم کم موجب از هم گسیختگی عاطفی و در مجموع تضعیف بنیان خانواده می شود.
شاید بازنگری به زندگی عمومی مان باعث شود به اصول و ریشه ها بیش از پیش گره بخوریم و بدانیم که وجود هر نکته از سنتهای ایرانی اسلامی مان نشان از حکمتی بزرگ دارد.
همزیستی با سگ هیچ جایی در فرهنگ ایرانی نداشته و ندارد و این تقلید تمام قد از غرب به نابودی ریشه های ما می انجامد.
خانواده های به اصطلاح مدرن بهتر است با کمی تأمل و روی آوردن به سبک زندگی ایرانی اسلامی و بازگشت به سنت های اصیل خویش به حقوق حیوانات احترام گذاشته و کمی از خودخواهیهای خود کاسته و اجازه دهند تا حیوانات هم طبیعت و آزادی را تجربه کنند و فرهنگ منحط و بی در و پیکر غرب که سرشار از خشونت، منفعت طلبی و خودمحوری است را به صاحبانش واگذارند.
با احیاء تمدن ایرانی اسلامی و دوری جستن از این نوع فرهنگها بالاخص در زمینه نگهداری حیوانات به کودکان و دانش آموزان ایران زمین رحم کنیم و این بیماری مسری را از خانواده های ایرانی ریشه کن کنیم.