جنگ، موشک، صلح و گفت و گو

سیدعلی موسوی مقدم طی یادداشتی نوشت: صلح زمانی است که جنگی نیست و جنگ زمانی است که صلح پابرجاست . جنگ و صلح از مقولات متضادی است که وجود و عدم وجود هرکدام به دیگری وابسته است . سکه صلح دو رویه دارد. حالا این روزها صحبت از این است که دنیای آینده دنیای گفتگو است یا موشک .

موشک اگرچه یک سلاح نظامی و جنگی است اما یک روی سکه صلح هم است ، در کل تسلیحات نظامی از مولفه هایی اند که باعث ایجاد صلح نیز می شوند . کارکرد سلاح دیگر تنها در زمان جنگ نیست بلکه خود تسلیحات نظامی بازدارندگی ای را ایجاد می کنند که برای صلح موثر و مفید اند . هرچند تصویر ذهنی همیشگی ما از سلاح و موشک بمباران بوده است و خونریزی و کشتار ، اما در عصر حاضر موشکها و تسلیحات نظامی کارکردی صلح آمیز نیز پیدا کرده اند . دغدغه امنیت بشر را به سمتی برده است که برای حفظ آن نیازمند سلاح است ، دنیای بدون تسلیحات نظامی غیر ممکن است و خیالی ، پس بیاید در آن ورطه قدم نگذاریم و سعی کنیم واقع بین تر باشیم .

روی دیگر این سکه گفتگو است که از دل گفتمان ها شکل می گیرد . گفتمان ها دیدگاه های دو طرف مذاکره را نشان می دهد . کمتر گفتگویی را می توان یافت که پایه های آن بر تخاصم و درگیری بنیان نهاده شده باشد .گفتگو هنر همزمان گفتن و شنیدن است ، واقعیت آن است که این هنر شرایط صلح را می سازد .  ذات گفتگو عجین با صلح است و تصویر ذهنی آن در تضاد با موشک و سلاح و جنگ ، اما چه تفاوتی میان گفتگو و موشک وجود دارد ؟ رابطه گفتگو و موشک با صلح چیست ؟

اگرچه این دو مولفه در مقابل یکدیگر تصور می شوند اما هر دو کارکرد و کارایی ای را برای صلح دارند . صلح از فردای آخرین روز جنگ آغاز می شود و ایجاد صلح بر عهده موشک هاست . موشک و سلاح توان نظامیتان را بالا می برند و این توانمندی باعث ایجاد صلح می شود . هر چند مولفه های دیگری نیز در رابطه با موضوع صلح و ایجاد آن موثر اند ، مولفه هایی مانند توسعه یافتگی ، قدرت اقتصادی ، توان فرهنگی و غیره اما حقیقت آن است که هیچ کدام به اندازه توانمندی نظامی در ایجاد صلح موثر نخواهد بود و یا لااقل در رابطه با کشورمان ایران و منطقه خاورمیانه فعلا اینگونه است .

سلاح ها و موشک ها تکلیف جنگ ها را مشخص می کنند ، برنده و بازنده می سازند و یا توان هیچ گروهی بر دیگری چیره نشده و صلح متولد می شود ، البته قبول است که این صلح شکننده خواهد بود . اینجا دقیقا نقطه اصلی بحث است و کار دیپلماسی و گفتمان ها آغاز شده و خط صلح شکننده ی ایجاد شده توسط موشک ها را به صلحی پایدار امتداد میدهد . گفتگو سر آغاز داستان نیست بلکه ادامه داستانی است که موشک ها آنرا آغاز کرده اند . گفتمان ها تلاش می کنند تا صلح را پایدار و مستحکم کنند .

اینکه ما دوست داریم سمت گفتگو برویم و یا سلاح مشکل همیشگی ماست ، بد نیست اگر بگوییم که رفتار هیجانی باعث بروز این مشکل می شود که خود را در شرایطی قرار می دهیم که مجبوریم از هر دو خوب یکی را برگزینیم ، این در حالی است که می شود هر دو را داشت و به هر دو نیز رسید . رسیدن به موشک برای ایجاد صلح هیچ منافاتی با گفتگو برای تثبیت صلح ندارد و این دو خیری است که هردو مهم و اساسی اند.

جهان همواره در نوسان جنگ و صلح بوده و خواهد بود . واقعیت این است که آینده نه برای جنگ مطلق است و نه برای صلح مطلق . دنیای آینده دنیای داشتن سلاح و خواستن برای گفتگو است همانگونه که به اقتصاد و فرهنگ هم نیاز است . یادمان باشد هرم توسعه چند وجهی است .