بهانه چند سوال ساده آخر سالی ما را به چالش گفتگو با خداداد دعوت کرد. مصاحبهای که با وقت قبلی انجام شد. بد نبود. خداداد در این روزهای پر کار آخر سالی ما را سر ذوق آورد. خدا خیرش بدهد، همیشه بمب روحیه است. خودش هم که میگوید هیچ وقت پیر نمیشود. خداداد میخندد و پاسخ میدهد، مثل همیشه.
اظهارات عزیزی را در ادامه می خوانید:
* فوتبالی و غیر فوتبالی سال 94 چطور گذشت؟
- برای من یکی که سال خوبی بود. مدتی در تیم شهرداری تبریز مربیگری کردم و تجربه خوبی را به دست آوردم. از نظر کاری همیشه قانع بودم. میگویم هر چه خدا بخواهد همان میشود. راضی بودم. غیرفوتبالی هم از اینکه میبینم خانوادهام سالم و سلامت هستند خوشحالم. از همه مهمتر اینکه پدرم در سلامتی کامل است و خدا را شکر میکنم.
* کدام اتفاقات فوتبالی در سالی که گذشت شما را خوشحال و ناراحت کرد؟
- خوشحالی که نداشتیم. اصلا در فوتبال مگر خبر خاصی هم بود؟ فوتبال ما کلا چیزی نداشت اما یک اتفاق بدی که افتاد و شدیدا حال من را گرفت حذف تیم امید بود. بعد از40 سال منتظر بودم که صعود تیم امید به المپیک را ببینم اما نشد. من آخر هم نفهمیدم که چه شد بازیکنانی مثل سردار آزمون، عزت اللهی و جهانبخش برای تیم امید بازی نکردند. در فوتبال ما به جای آنکه به هم کمک کنند، زیرآب هم را میزنند. آنقدر ضایع کردن یکدیگر در فوتبال ایران باب شده که حتی خارجیها هم از ما یاد گرفتهاند و بعد از مدتی زندگی در فوتبال ایران آنها هم یاد میگیرند!
* منظورتان کیروش است؟
- بماند...
* ... چرا صراحتا گفتید در سالی که گذشت فوتبال ایران هیچی نداشت؟
- خودتان یک نگاهی به عقب بیندازید میفهمید. واقعا در فوتبال ما چیزی بود؟ کدام بازی لیگ جذبمان کرد؟ استقلال- پدیده را دیدم، چند بازی هم قبل از آن تماشا کرده بودم اما چیزی توش نبود. بلیت فروشی را هم مجانی کردند تا شاید اتفاقی بیفتد اما کاملا مقطعی بود. قبلا کلی فوتبال زیبا میدیدیم اما در سالی که گذشت هیچ. واقعا هیچ...
* شما مربی هستید آقا خداداد و شاید ریشه این پسرفتها را بدانید. مشکل کجاست؟ اصطلاحی هست که میگوید کفگیر به ته دیگ خورده اینجا مصداق دارد؟
- نه بابا، چه کفگیری چه ته دیگی. من چنین اعتقادی ندارم. در فوتبال ایران استعداد فراوان است. خیلی، خیلی زیاد اما مگر دلالها میگذارند. مگر مربیانی که پوزیشن علمگرایی و به روز بودن میگیرند اما پشت پرده هزار کار میکنند میگذارند؟ بگذار اینطوری به شما جواب بدهم که بازیکن را میبرند 240 میلیون تومان قرارداد میبندد 40 میلیونش را به بازیکن میدهند و 200 تایش را خودشان برمی دارند.
* خودشان یعنی مربی هم؟!
- بله! فلان مربی که در تلویزیون میآید و خودش را کارشناس معرفی میکند. همان مربی هم از دلال پول میگیرد و هم اینکه اصلا دنبال استعدادیابی نمیرود. دل من خون است آقا دست روی دلم نگذار...
* اینها که تازه نیست آقا خداداد.
- بله، نیست. چند سال پیش هم با هم حرف زدیم گفتم اینجور مسائل باید از فوتبال ایران برود تا فوتبال درست شود اما کو گوش شنوا. هیچ کس به تیمهای پایه توجه نمیکند. فوتبال همهاش تیمهای نوجوانان، جوانان و امیدهاست. بازیکن باید ازآن رده آموزش داده شود اما وقتی خود مربی خراب است چطور میتواند به بازیکن آموزش دهد. ما قبلا خیلی فوتبالیست داشتیم مثل پیوس، مرحوم سیروس قایقران، مجتبی محرمی و... بعدها نسلهای بهتری هم به فوتبال آمدند. هنوز هم از اینجور بازیکنان داریم اما مگر دلالی میگذارد؟
* دلالی را که نمیشود از فوتبال برداشت. کلی پول این وسط جابجا میشود. هیچ کس هم که نظارت نمیکند.
- من با دلالی مخالف نیستم اما هر کاری عرف دارد. بابا در خارج دلال یا همان ایجنتها طبق عرف پول میگیرند. 15 تا 20 درصد. در ایران اما علنا سر بازیکن کلاه میگذارند. اینها دزدی آشکار است که با بازیکن 240 تا میبندند 200 تایش را خودشان برمیدارند. لااقل انصاف ندارند تا کمی بیشتر به آن بازیکن بدهند. مثلا 80 تایش را به بازیکن بدهند بقیهاش را بردارند.
* حتما اگر الان بخواهید بزرگترین آرزویتان برای سال جدید را بگویید به همین مسائل اشاره میکنید، درست است؟
- صددرصد. آرزوی من سر سفره هفتسین بعد از دعا برای خانواده و تشکر از خدا بابت سلامتیام این است که فساد از فوتبال برداشته شود. البته برداشته که نمیشود اما اگر کم هم شود خوب است. دوست دارم فوتبال ایران پاک شود و خداوکیلی این بزرگترین آرزوی من برای سال 95 است. به خدا این ظلم بزرگی به فوتبال است که فلان مربی مدام از دلال بازیکن میگیرد. نتیجهاش میشود که آن دلال سالی 70، 80 تا بازیکنی که دارد را در تیمهای لیگی میچرخاند و کلی پول به جیب میزند. پس بازیکنسازی و استعدادپروری چه میشود؟ بعضی مربیها حاضریخور شدهاند. یعنی اکثریتشان و نمیروند سراغ بازیکن در حالی که قدیم اینطوری نبود. اینقدر اتفاقات بد دیدم که وقتی به آنها فکر میکنم حالم بد میشود. وای وای، چه بگویم وقتی یاد زیرمیزیها، رشوهها و ارتباط فلان مربی با جادوگر و اینجور چیزها میافتم. درست شدن این فوتبال سخت است. حتی اگر این همه جریان منفی کم شود من راضیام. خدا آخر عاقبت همه ما را به خیرکند.
* در سالی که اعتقاد دارید فوتبال ایران چیزی نداشت آیا میشود بازیکنی را بهعنوان مرد سال معرفی کرد؟
- بله میشود.
* کی؟
- کریم باقری (... و بعد میخندد)
* چرا کریم؟
- خب، علی دایی (دوباره میخندد)
* آقا خداداد منظورمان بازیکن سال 94 بودها...
- میدانم. من هم منظورم همین بود. بازیکنهای سال 94 کریم باقری و علی دایی هستند.
* اما مهدی طارمی و مهدی رحمتی روزهای خوبی داشتند و میشود از بین آنها یکی را انتخاب کرد.
- مهدی طارمی در روزهایی که باید به داد پرسپولیس میرسید، نرسید. البته منکر او نمیشوم. مهدی رحمتی هم انصافا خوب بود. مهدی دروازهبان زحمتکشی است اما انتخاب من همان کریم باقری و دایی هستند!
* مربی سال.
- ویسی خوب بود. مظلومی هم همینطور. برانکو هم خوب کارکرد. نه انصافا در این مورد خوب داریم...
* تیم سال؟
- بیخیال شو تورو خدا... آهان یادم آمد. بنویس عابدزاده، زرینچه، مهدویکیا، هاشمی نسب، دایی و بقیه.
* اینها که نسل 98 به بعد هستند.
- خب، وقتی من میگویم بازیکن سال نداریم تیم سال هم نمیشود انتخاب کرد. اصلا منو معاف کن از این سوالها، شب عید است کلی کار داریم.
* یک دروغ 13 هم بگویید که تا حالا نگفته باشید...
- نه، خیالت راحت. من با کسی مصاحبه نکردم. دروغ 13 هم اینو بنویس که فوتبال ایران در سال 95 پاک پاک میشود.
* ممنون آقا عزیزی سال خوبی داشته باشید.
- شما هم همینطور. تعطیلات خوش بگذرد.