عبدالکریم ایادی پس از ارنست پرون، پزشک مخصوص محمدرضا شاه شد. عبدالکریم به این دلیل نام «ایادی» داشت که پدرش از ایادی امرالله یعنی نفر خواص اطراف عباس افندی (عبدالبهاء) بود. ایادی با نفوذی که نزد محمدرضا شاه کسب کرد بهائیها را به مقامات عالی رساند، او مسلماً در رسانیدن امیرعباس هویدا به نخستوزیری نقش مهمی ایفا کرد. ایادی از متعصبترین صاحبمنصبان بهائی در ایران بود و هر کاری برای توسعهی بهائیگری انجام میداد.
مئیر عزری آخرین سفیر اسرائیل در ایران، که با عبدالکریم ایادی دوستی نزدیکی داشت، در خاطراتش (صص 332 تا 333) مینویسد:
«میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) در یکی از بازدیدهایش از شیراز بوتهی نهال نارنجی در خانهی «بیت» (خانه محمدعلی باب) کاشته بود. این نهال در سالهای آخر حکومت پهلوی بیمار شد و به تدریج برگهایش خشک شد. ایادی دو نفر از کارشناسان ژاپنی را به منظور معاینهی درخت به شیراز فرستاد، اما آنها پس از چهار ماه آزمایش و معاینه راه حلی برایش پیدا نکردند. تا اینکه ایادی از من (مئیر عزری) خواست چند تن از کارشناسان کشاورزی اسرائیل را برای حل این مشکل به شیراز بفرستم. با بازبینیهایی که کارشناسان مذکور انجام دادند، مشکل خشک شدن درخت حل شد و شادی را به چشمان ایادی و دوستانش بازگرداند. نه تن از سران کمیتهی رهبری بهائیان در ایران مرا برای مراسم زیارت درخت به شیراز فراخواندند. از خرسندی چنان مینمودند که گویی خداوند دنیا را به آنان ارمغان داشته است.»
مشخصات کتاب
غلامرضا امامی ، «خاطرات مئیر عزری»، تهران: نشر علم، 1394