محسن پیرهادی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: نزدیک به سه هفته است که تهران نفس نمیکشد. صورت خانهها، رنگ سبز درختان و چهره شهر در انبوه آلایندهها گم شده است. از آن کوههای زیبای تهران خبری نیست. قدیمها میگفتند زمستان میرود و روسیاهی به ذغال میماند، اما در این شهری که کسی مسئولیت آلودگی هوا را برعهده نمیگیرد و سازمانها و نهادها جز پاسکاری اقدامات و برنامهها خروجی دیگری ندارند، حتی اگر زمستان هم برود این آسمان سیاه تهران میماند.
1- در تهران حداقل یک میلیون موتورسیکلت و حدود 3/5 میلیون خودرو تردد میکنند. تعداد خودروها در حال افزایش است و اکثریت خودروها در سهلگیریهای قانونی، بدون معاینه فنی یا با برگههای معاینه فنی منقضی شده در تهران تردد میکنند. براساس آمارهای ستاد معاینه فنی 2/5 میلیون خودرو فاقد معاینه فنی است. علاوه بر این، نتایج اندازهگیری و پایش آلایندهها در تهران نشان میدهد، حدود 500 هزار دستگاه خودرو فرسوده و آلاینده در تهران، نزدیک به 50 درصد از کل آلودگی ناشی از ناوگان سواری تهران را تولید میکند. این خودروها باید طبق مصوبه سال 79 برای کاهش آلودگی هوا تاکنون از رده خارج میشدند یعنی 15 سال از این مصوبه گذشته و هنوز یک بند از آن، یعنی خروج خودروهای فرسوده و آلاینده از چرخه حمل و نقل تهران عملیاتی نشده است. در همین هفتههای اخیر که آلودگی هوای تهران شدت گرفته و چند روز هم در وضعیت قرمز قرار داشته، بسیاری از خودروسازان در حال تکمیل مقدمات کار برای فروش خودروهای جدید با همان وام 25 میلیون تومانی دولت هستند. حال پرسش اینجاست که چرا آلودگی هوا و مهار و کاهش آن، آن قدر برای دولت اهمیت ندارد و با اولویت به آن نگاه نمیشود که دستکم همین وام 25 میلیونی به خودروهای فرسوده اختصاص پیدا کند؟ اینجاست که باید به دولتی که شعار محیطزیست، جزو برنامههای اصلیاش بوده این خرده را گرفت که تا هوای تهران آلوده نشود و به مرز هشدار و اضطرار نرسد مسئولان اجرایی برای اقدام در این زمینه احساس مسئولیت نمیکنند.
2- مساله آلودگی هوا نه تنها در تهران که در کل شهرهای کشور به چگونگی عملکرد اجرایی همه سازمانها از جمله دولت و شهرداریها بازمیگردد و این پرسش اساسی است که به واقع این دستگاهها در عمل برای کاهش آلودگی هوا چه کردهاند؟ در این سالها چه تعداد خودروی فرسوده از رده خارج شده؟ چه تصمیماتی برای کاهش آلایندههای ناشی از خودروهای دیزلی به اجرا گذاشته شده؟ آیا روند تولید آلایندههای ناشی از فعالیت کارخانههای پیرامونی تهران، تحت کنترل و رو به کاهش است یا همچنان هم با صنایع آلاینده و هم با خودروهای آلاینده مماشات میشود؟ امروز با قطعیت میتوان گفت که به جز اجرای چند برنامه محدود از جمله حذف سرب از بنزین و از رده خارج کردن پیکان در سالهای گذشته و ارتقای نسبی کیفیت سوخت در سالهای اخیر هیچ اقدام عملی برای کاهش آلودگی هوای تهران برداشته نشده است و معدود اقدامات انجام شده در حد نوسازی ناوگانهای حمل و نقل و توسعه مترو هم به نسبت افزایش مقدار آلایندهها، آنچنان ناچیز بوده که تاثیر چندانی در کاهش آلودگی هوای تهران نداشته است. مساله اینجاست که مسئولان و برنامهریزان فکر میکنند اگر یک برنامه را در کاهش آلودگی هوا اجرایی کردند، مسئولیتشان تمام شده و دیگر نباید در برابر افکار عمومی در روزهای آلوده پاسخگو باشند. این نقدی است که به مسئولان سازمان محیط زیست وارد است که در تمامی روزهای بسیار آلودهای که تهران و دیگر شهرها در هفتههای اخیر پشت سرگذاشته به طور مستمر این پاسخ را دادهاند که «ما بنزین را درست کردیم» اما سوال این است که غیر از بنزین چه کردهاید و چرا از انبوه بندها و مواد و مصوباتی که برای کاهش آلودگی هوا وجود دارد هیچ کدام اجرا نشده است؟ قرار بوده در کشور، نظام یکپارچه معاینه فنی آغاز به کار کند؛ چرا بهرهبرداری از این سامانه جدید طولانی شده و مرتب به تاخیر میافتد، اما در مقابل، طرح و برنامهها برای حمایت از خودروسازانی که هیچ تعهدی به رعایت اصول زیست محیطی برای کاهش آلودگی هوا در محصولاتشان نداشتهاند و ندارند به سرعت به نتیجه میرسد ولی در وقت اجرای طرح و برنامههای کاهش آلودگی هوا، همه اما و اگرها به کار میافتد و سازمانهای مسئول یادشان میآید که باید به موانع اجرای برنامهها اشاره کنند و هر نهادی توپ مسئولیت را به زمین دیگری میاندازد. شهرداری به زمین دولت، دولت به زمین شهرداری و پلیس به زمین هر دو.
3- استمرار آلودگی هوا در تهران اگر مسئولان را از پاسکاری مسئولیتها و عقبماندگیها به هم خسته نکرده اما مردم تهران را خسته کرده و تجربه آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرهای کشور در هفتههای اخیر منجر به واکنشهای اجتماعی زیادی شده که بخشی از آن را میتوان در پیامها و مطالبی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، مشاهده کرد. برای کاهش آلودگی هوا باید هر چه سریعتر گامهای عملیاتی و موثر برداشت، از جمله:
- خروج خودروهای فرسوده با اولویت و فوریت از ناوگان حمل و نقل شهری
- ساماندهی موتورسیکلتها و فراهم کردن زمینههای اجرایی جایگزینی موتورسیکلتهای پاک و ممنوعیت شمارهگذاری موتورسیکلتهای کاربراتوری
- کنترل مستمر آلایندگی صنایع و انتقال کارخانههای بزرگ و کوچک دارای آلایندههای سنگین مانند کورههای ذوب فلز و ریختهگری به مناطقی با فاصله تعریف شده از کلانشهرها و شناسایی و معرفی صنایع آلاینده به افکار عمومی
- تقویت ناوگان عمومی اعم از مترو و اتوبوس و استفاده کمتر از خودروهای شخصی و تکسرنشین
- اجرای قانون مربوط به فیلترهای کاهش آلودگی در ناوگان دیزلی کشور اعم از درونشهری و برونشهری
- توجه وزارت نفت به توانمندی و استعداد داخلی ضمن بهرهگیری از فناوریهای روز دنیا برای ارتقای کیفیت بیشتر سوخت.
* عضو هیات رئیسه شورای اسلامی شهر تهران