وی در توضیح سومین علت گفته است: عامل سوم اندازه و کیفیت حکومت است. بخش آگاه، سامان‌ده، امنیت‌دار و فعال در هر جامعه‌ای، حکومت است که این حکومت در ایران بسیار بزرگ، غیر پاسخگو، غیر چابک، مداخله‌گر در همه سپهرها و بدون نظارت است. این عامل به نظر من به عنوان عامل مادر شناخته می‌شود. یعنی ما فقط از لفظ نظام و حفظ آن صحبت می‌کنیم اما همین جامعه بزرگ نمی‌تواند جامعه را در مسیر توسعه پایدار قرار دهد یا جمعیت بهینه را افزایش دهد.

 

این فرد همچنین در ادامه اظهار می‌کند: (ما) نتوانسته‌ایم سامان رفاهی خود را تقویت کنیم. به همین دلیل در کشور ٣٠ میلیون آسیب دیده داریم که به راحتی فریب شعارها و گروه‌های پوپولیستی را می‌خورند. اتفاقی که در سال ٨٤ افتاد به علت همین ناکارآمدی در نظام رفاهی ما بود و اینکه آسیب دیدگان به دنبال دستی معجزه‌گر برای رهانیدن خود از وضعیت بحرانی بودند.

 

*در گام اول بایستی توضیح داد که فرض مورد نظر جلایی‌پور مبنی بر اینکه میزان آسیب‌های اجتماعی در کشور روندی فزاینده دارد، حرف صحیحی نیست و اتفاقا بر خلاف ادعای جلایی‌پور و بر اساس آمار صحیح، روند آسیب‌های اجتماعی در کشور به نسبت افزایش جمعیت رو به کاهش است.

فی‌الواقع همانطور که خوانش صحبت‌های جلایی‌پور نشان می‌دهد وی حتی جامعه شرکت‌کنندگان در یک انتخابات را به صرف رأی ندادن به کاندیدای خود نیز «آسیب‌دیده» خطاب می‌کند و لذا فزاینده معرفی کردن آسیب‌های اجتماعی از جانب وی به هیچ وجه امر عجیبی به نظر نمی‌رسد.

از باب اشاره قابل بیان است که میزان اعتیاد در جامعه ایران، هم‌اکنون از تمامی کشورهای منطقه و کشورهایی نظیر آمریکا نیز کمتر است. ضمن اینکه مصرف مواد مخدر در هیچ قسمتی از قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز امری پذیرفته و قانونی نیست.

میزان جرائم خشن نیز در ایران بصورت سالیانه رو به کاهش است و هم‌اکنون از ایران بعنوان جزیره امن یاد می‌شود.

اوضاع اقتصادی ایران هم علیرغم سیاه‌نمایی جریان خاص رو به بهبود است و بر اساس اعلام مجامع بین‌المللی، اقتصاد ایران هم‌اکنون هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیاست. شاخص‌های توسعه نیروی انسانی در ایران ارتقا یافته و امید به زندگی نیز در میان مردم ایران افزایش داشته است.

درباره آمار فقر و بیکاری نیز قابل ذکر است که جریان سیاسی خاص صرفاً در اشاره به مسائل اقتصادی است که بیان می‌کند «فقرای ایران زیاد هستند» و گرنه در هنگام طرح مسائل سیاسی و انتخاباتی به ناگاه عمده جمعیت ایران را «قشر متوسط» معرفی می‌کند و خواستار توجه به مطالبات آنها می‌شود.

این تناقض جریان خاص درباره میزان قشرهای کم‌درآمد و پردرآمد ایران به حدی رسیده است که حتی آنها انقلاب اسلامی سال 57 را نیز ثمره کنشگری قشر متوسط! خطاب کرده‌اند.

درباره اشاره‌های جلایی‌پور به حکومت ایران و اینکه حکومت مادر افزایش آسیب‌های اجتماعی در ایران است! نیز بایستی اشاره کرد که نواختن «حکومت» از جانب جریان سیاسی خاص امری مسبوق به سابقه و همیشگی است.

کما اینکه سعید حجاریان نیز چندی قبل در یک گفت‌وگو عنوان کرده بود که بی‌اخلاقی‌ها در جامعه از «بالا»! تزریق می‌شود.

آنها همچنین صراحتاً از نبود دولت لیبرال در ایران ابراز تأسف می‌کنند،‌ ولایت فقیه را «دیکتاتوری مؤمنین» می‌دانند، اسلام ناب محمدی را مانع پیشرفت معرفی می‌کنند، اعتقاد به پهن کردن خیمه در بیت رهبری برای نظارت بر ولی فقیه دارند، رهبری مطلوب را چند شاخه و «رهبری شورایی» معرفی می‌کنند، انواع پروژه‌های براندازی نظام و فتنه‌گری در پرونده آنها به چشم می‌خورد، مخالف حمایت از محور مقاومت هستند و...

بدیهیست که معتقدان به این تفکرات، حکومت را مادر آسیب‌های اجتماعی می‌دانند و اگر غیر از این بود جای تعجب وجود داشت.

مدت‌ها قبل از جلایی‌پور،‌ احمد خرّم،‌ وزیر راه دولت اصلاحات هم طی مصاحبه‌ای درباره مردم و حضورشان در انتخابات گفته بود:‌ تجربه تلخ گذشته، اشتباه برخی از اصلاح طلبان در مورد جامعه ایرانی بود. برخی از اصلاح‌طلبان خیلی آکادمیک تصور می کردند، دیگر پوپولیسم و فریب دادن مردم اتفاق نمی افتد، که البته این تصور خامی بود!

احمد نقیب‌زاده،‌ از استادان اصلاح‌طلب هم زمانی در یک مصاحبه با بیان اینکه هنوز می‌توان با توزیع پول رأی برخی را جمع کرد، گفته بود: «هر کاندیدایی می‌تواند با پول رأی بخرد. منظور من توده مردم است نه جامعه مدنی...مردم با وجود درک سیاسی نمی‌توانند متشکّل عمل کنند»...