انتخابات اسفندماه در حالی پیش روست که گسترش فعالیتها و نشستهای احزاب در ماههای منتهی به انتخابات، نوید در راه بودن انتخاباتی پرشور و گرم را در روزهای سرد زمستان میدهد. در وصف اهمیت حضور احزاب در فضای سیاسی کشور، میتوان گفت سازماندهی و پرورش فعالان سیاسی موثر در توسعه جامعه، موضوعی است که احزاب از متولیان اصلی آن هستند.
در کشور ما وزارت کشور به عنوان نهادی دولتی که مسئولیت برگزاری انتخابات را برعهده دارد، موظف است زمینه حضور احزابی که متعهد به قانون اساسی و خط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران هستند را در انتخابات فراهم آورد تا این احزاب ضمن فعالیت و رقابت سالم، در شورآفرینی انتخابات و نیز گسترش آگاهی سیاسی افراد جامعه موثر واقع شوند.
بدیهی است احزاب و گروههای مختلف در خصوص فعالیتهای سیاسیشان و برای قرارگیری این فعالیتها در مسیری روشن، خواستههایی از مسئولان دولت داشته باشند. خواستههایی که به طور معمول پیرامون ایمن سازی برگزاری سخنرانیها و برنامههای حزبی و آزادیهایی از این قبیل مطرح میشود. در این بین اما اکنون و در آستانه انتخابات، مطالبات برخی اعضای جبهه اصلاحات به عنوان یکی از احزاب سیاسی مطرح و فعال کشور از شخص رئیس جمهور، شایان توجه است.
مطالباتی که گاه با این مضمون مطرح میشوند که روحانی با حمایت اصلاحطلبان ریاست قوه مجریه را بهدست آورد و اکنون اصلاح طلبان از رئیس جمهور انتظار دارند که وی آنها را در مسیر انتخابات پیشرو همراهی و حمایت کند.
به طور مثال، حجتالاسلام محسن رهامی رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات معتقد است که دولت یازدهم با عقبه اصلاحطلبان روی کار آمده است. وی در این مورد میگوید: در عین حال که دولت خود را به عنوان دولت اصلاحطلب معرفی نکرده و آقای روحانی به عنوان تابلوی اصلاحطلب مطرح نیست، اما به هرحال" آبرو و سرنوشت آقای روحانی، آبرو و سرنوشت اصلاحطلبان گره خورده است". وی در ادامه نیز به برخی از مطالبات جبهه اصلاحات در خصوص برگزاری انتخابات صحیح میپردازد.
فارغ از اینکه غالب این مطالبات شاید خواسته بسیاری از احزاب و گروهها از دولتمردان باشد، تاملی بر این جمله که آبرو و سرنوشت آقای روحانی با آبرو و سرنوشت اصلاحطلبان گره خودره است، سوالی را در ذهن ایجاد میکند؛ اینکه جبهه اصلاحات در مسیر انتخابات از شخص رئیس جمهور انتظار حمایتی ویژه و افزون بر سایه احزاب و گروههای سیاسی را دارد؟ و نکته دیگر آنکه اگر چنین باشد، رویکرد رئیس جمهور در این خصوص چیست؟
دولت "تدبیر و امید" دولت این جناح و آن جناح نیست
"دولت تدبیر و امید، دولتی فراجناحی است" این شعاری است که حتی پیش از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور، دولت تدبیر و امید را دولت به دور از گرایشهای حزبی و جناحی را به تصویر میکشید. از طرفی تاکید بر شایستهسالار محوری کابینه، فارغ از تعهد به هرگونه حزب یا جناح خاص، همواره از سیاستهای رئیس جمهور بیان شده است. نگاهی به کابینه دولت یازدهم نشان میدهد که این کابینه از وزیران و معاونان تا استاندارانش به عنوان نمایندگان اجرایی دولت در استانها، متشکل از طیفهای سیاسی گوناگون است. هرچند که کفه اصلاحطلبی آن در مقایسه با سایر گرایشات قدری سنگینی میکند.
با آنکه در کابینه تدبیر و امید مهرههای اصلاح طلب در مقایسه با دیگر طیفها قدری بیشتر خودنمایی میکنند، در میان اظهارات رئیس جمهور در مورد احزاب و گرایشات سیاسی، همواره وحدتی حاکی از فراجناحی بودن سیاستهای وی به چشم میخورد.
رئیس جمهور در این خصوص میگوید: "هیچ جناحی در کشور قابل حذف نیست، نه اینوری ها خواب ببینند، نه آنوری ها خواب ببینند، نه وسطی ها خواب ببینند، این ها همه هستند؛ جناح ها یک ریشه فکری، تاریخی، عقیدتی و دینی و علمی دارند. حزب از بین می رود و افکار می ماند، ممکن است به شکلی اسم و شکل حزب عوض شود اما افکار می ماند، ما ملت متکثر و متنوعی هستیم، ایران مانند فلان کشور شرق دور نیست که همه پادگانی زندگی کنند، اینجا مردم آزاد هستند، حرف می زنند و نظر میدهند".
روحانی معتقد است: مجلسی خوب است که این جناح، آن جناح و همه در آن باشند، حالا یکی اکثریت پیدا می کند که اشکال ندارد چرا که مردم هستند و نظرات مردم و هرچه آن ها گفتند حاکم است.
تاکید روحانی بر فراجناحی بودن دولت تدبیر و امید اما امری است که شاید بتوان آن را در بیشتر اظهارات وی به وضوح ملاحظه کرد. تاکیداتی که شاید بتوان استمرار و تکرار آن را اینطور تلقی کرد که رئیس جمهور به طور غیر مستقیم متوقعان حمایت دولت از حزب یا گروه سیاسی خاص را مخاطب قرار میدهد تا نشان دهد، تصمیمی برای ورود به رقابتهای حزبی ندارد و خود را وامدار هیچ گروهی نمیداند که نیاز باشد در راستای جبران، از اصل عدالت و قانون محوری در انتخابات تخطی کند.