به گزارش افکارخبر به نقل از مهر، در کنار موکب مسجد مقدس جمکران فضای نسبتا خالی وجود دارد که گاهی ماشین ها برای دور زدن از این فضا استفاده می کنند و خودشان را از مسیر پیاده رو به جاده می رسانند.
حاج آقای حسینی نژاد از قم آمده و در ایستگاه پاسخ به سوالات شرعی موکب مسجد مقدس جمکران مستقر است ؛ او تعریف می کرد که ماشین نظامی لنکروزی کنار همین فضای خالی موکب توقف کرده بود و برای لحظاتی به ما خیره شد. «بچه های موکب به سمتش رفتند تا ببینند آیا مشکل خاصی بوجود آمده یا نه ! که وقتی برگشتند به من گفتند که افسر عراقی چفیه ای که دور گردنت داری را می خواهد.»
حسینی نژآد ادامه می دهد: « از دادن چفیه امتناع کردم و به دوستانم گفتم این چفیه داستان دارد و از آنان خواستم تا چفیه دیگری را پیدا کنند و به او بدهد ، اما افسر عراقی که به نظر می رسید مسئولیتی هم داشت قبول نمی کرد و اصرار می کرد همین چفیه ایرانی را به او بدهیم و چفیه های عراقی را نمی پذیرفت. بالاخره با اصرار های آن افسر عراقی چفیه را به او دادم و به بچه ها گفتم به او بگویند که این چفیه ای است که با واسطه یکی از دوستان از مقام معظم رهبری گرفتم. همین که افسر عراقی ماجرا را شنید ، چفیه را بوسید و اشک شوق از چشمانش سرازیر شد.»