خاطرات کاپیتان تیم ملی در یک برنامه طنز

به گزارش افکارنیوز، برنامه طنز خندوانه از خرداد ماه با اجرای " رامبد جوان " از شبکه نسیم به روی آنتن می‎رود. این برنامه که ماهیتی طنز با رویکردی اجتماعی دارد، از افرادی که در عرصه‎های مختلف هنری، پزشکی، فرهنگی، ورزشی و … صاحبنام هستند دعوت به عمل می‌آورد تا در برنامه حضور پیدا کنند، روی صندلی بنشینند و به سوالات مجری پاسخ دهند.

علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال، یکی از افراد صاحبنام در عرصه ورزش است که در این برنامه حضور پیدا کرده است. اما شنبه شب، این برنامه یک میهمان ویژه داشت: مهدی مهدوی کیا.

بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران از آن دست چهره های ورزشی است که از مقبولیت فراوانی برخوردار است و حضور چنین اشخاصی به برنامه خندوانه اعتبار می‎بخشد. البته نباید از این نکته مهم غافل شد که رامبد جوان در جذاب بودن این برنامه نقشی اساسی و کلیدی بازی می‎کند و با سوالات بعضا فی البداهه و عاری از تکلف خود، تماشاگر را پای گیرنده میخکوب می‎کند.

مهدوی کیا در برنامه خندوانه شب گذشته، خاطرات بازی ۸ آذر ایران - استرالیا را مرور کرد. مرور بخشی از این خاطرات که تا به حال گفته نشده و یا کمتر گفته شده خالی از لطف نیست.

" آن آقایی که به زمین آمد و تور را پاره کرد نقش مهمی در صعود ایران به جام جهانی داشت. چون استرالیا آماده می‎شد گل سوم را هم بزند. "

" موقعی که خداداد گل زد من دورترین نفر به او بودم اما از شدت شادی زودتر از همه به او رسیدم و دستم را دور گردنش انداختم. "

" خیلی‎ها می‎گویند فیلم بازی ایران - استرالیا تند شده در حالی که بازی تند بود. "

" یک آقایی را در مراسم جشن صعود دیدم که مشکی بر تن کرده است. متاسفانه گویا پدر وی در جریان وقت‎های اضافه بازی سکته کرده بود. "

" در دقیقه هفتم وقت‌های اضافه در یک صحنه بازیکن استرالیا توپی را روی دروازه ایران سانتر کرد و عابدزاده گفت " منم ". من توپ را رها کرد و او هم پشیمان شد و از دروازه بیرون نیامد اما خوش شانسی آوردیم و توپ از زیر پای مهاجم استرالیا به خارج رفت. "

" زمانی که استاد اسدی آمد داخل زمین من به او گفتم " استاد فقط بزن زیرش ". او هم که به طور کل آدم شوخی بود هر توپی که روی دروازه ما می‎آمد می گفت " یا علی " و می‌زد زیرش. "

" وقتی عقب بودیم نگاهم به بزرگترهای تیم بود. وقتی عابدزاده را می‌دیدم که پشتک می‌زند، من هم روحیه می‌گرفتم. "

" من وقتی بچه بودم آرزو داشتم از نزدیک عابدزاده را ببینم. یک روز برادر بزرگم یک عکس امضا شده از عابدزاده را به خانه آورد و من آن را به همه بچه محل‎ها نشان می‎دادم. اما روزی رسید که نه تنها با او همبازی شدم، بلکه با او هم اتاق شدم. "

رامبد جوان هم در حین صحبت‎های مهدوی کیا از خاطرات شادمانی مردم صحبت کرد و گفت این دسته جمعی ترین شادی مردم به هنگام پیروزی در یک رقابت ورزشی بود. وی با طنزی که هموراه در کلام و رفتارش هست گفت مردم او را روی دوش گرفتند و گفتند " رامبد دوستت داریم. " انگار که او به استرالیا گل زده است.

برنامه خندوانه واجد ویژگی‎های مثبت فراوانی است. اینکه افراد صاحبنام و بعضا نوستالژیک مثل گیتی خامنه بر روی صندلی می‎نشینند و بی پرده به پرسش‎ها پاسخ می‎دهند اتفاق خوشایندی است. رامبد جوان در این برنامه همچنین دست به کار ارزشمند دیگری هم می‎زند که آن معرفی کتاب است. این کار می‎تواند به فرهنگ کتابخوانی کشور کمک کند.

در هر صورت جای برنامههایی از این دست که به معنای واقعی طنز است و نه لودگی، در سیما خالی به نظر میرسید و باید سپاسگزار دست اندرکاران این برنامه بود.