وقتی سفرای اروپایی با ذلت برگشتند

به گزارش افکارنیوز، پارلمان اتحادیه اروپا هفته گذشته در قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی، ایران را به نقض گسترده حقوق بشر و مسائل دیگر متهم کرد، اما هیئت دیپلماتیک ایران هفته بعد با حضور در وین به مذاکرات کارشناسی خود با نماینده اتحادیه اروپا ادامه داد.

قطع رابطه ایران و اروپا در ۲۲ فروردین ۱۳۷۶ به تیتر اول اخبار رسانه های دنیا تبدیل شد. دادگاه برلین در ۲۱ فروردین ۱۳۷۶، طی حکمی علیه مقامات بلند پایه ایرانی، آنها را به مشارکت در حادثه میکونوس متهم کرد. پس از این اتهام، سفیران اروپایی را از ایران فراخوانده شدند. ترک تهران توسط سفیران کشورهای اروپایی اگرچه در نهایت سفیران اروپایی پس از مدتی خود دست از پا دراز تر بازگشتند و اتحادیه اروپا هنوز شکست خورده اصلی این رسوایی بزرگ است.

میکونوس، رستورانی در شهر برلین، در ۲۶ شهریور ماه شاهد حمله چهار نفر ناشناس به چند نفر از اعضای حزب دموکرات کردستان بود. در شهریور ماه سال ۷۱ کنگره جهانی احزاب سوسیال دموکرات در این رستوران برگزار شده بود.

دبیر کل حزب دموکرات کردستان، صادق شرفکندی سرشناس ترین فرد ترور شده بود. از همان ابتدا انگشت اتهام مقامات آلمانی به سمت ایران نشانه رفت.

بی اطلاعی مقامات المانی، MI۶ را دست به کار کرد که اطلاعاتی از دو تن از عوامل قتل رهبران کرد را در اختیار آنها بگذارند. ۵ روز بعد یک ایرانی به نام کاظم دارابی نیز دستگیر شد.

کاظم دارابی دانشجوی عضو انجمن اسلامی اروپا بود که پیش و پس از انقلاب راهپیمایی ها، جشن های انقلاب و برنامه های فرهنگی دیگر را در آلمان تدارک می دید. سرویس اطلاعاتی بریتانیا MI۶ طی بیست سال دارابی را تحت نظر داشت تا در موقعیتی که مد نظرشان بود از او به عنوان طعمه استفاده کنند. این مسئله از نتایج جلسات دادگاههای برلین نیز معلوم بود در بیش از ۴۰۰ جلسه دادگاه حتی یک سند در مجرمیت دارابی صادر نشد. اتهاماتی که به دارابی زده می شد بیشتر مربوط به فعالیتهای فرهنگی وی در آلمان بود.

از آن جمله برگزاری راهپیمایی هایی علیه سلمان رشدی در آلمان و ایجاد فضایی در دفاع از حکم حضرت امام(ره) در ارتداد سلمان رشدی و برگزاری جلسات و میتینگ هایی علیه بمباران شیمیایی عراق در حلبچه، اشاره کرد. دولت آلمان در بمباران شیمیایی حلبچه نقش مستقیمی داشت.

دارابی به علت اقدامات انقلابی خود چند ماه پیش از جریان دادگاه میکونوس در آستانه اخراج قرار گرفت اما در اقدامی عجیب دولت آلمان نزد مقامات اداره مهاجرت پادرمیانی کرده و وی را قادر ساخت در آلمان بماند. در واقع دارابی به طعمه ای برای دستگاه امنیتی کشورهای مخالف ایران تبدیل شده بود.

پس از دستگیری دارابی اروپایی ها ادعا کردند، مقامات ایرانی در حادثه میکونوس دخالت داشتند و رسما وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را به دست داشتن در این واقعه متهم کردند.

کاظم دارابی دسامبر ۲۰۰۷ هنگام ورود به ایران گفت: نسبت‌هایی که بعدها در جریان دادرسی و صدور حکم دادستانی به من داده شد، ساخته و پرداخته خود آنها بود و من در همین‌جا به قرآن سوگند می‌خورم که عضو هیچ دسته یا تشیکلاتی نبوده‌ام.

وی در پاسخ خبرنگار دیگری که از وی پرسید: آلمانی‌ها چگونه اتهام شما را ثابت و درباره شما حکم صادر کردند، گفت: همین قدر بگویم که یکی از اتهامات وارده به بنده، عضویت در وزارت اطلاعات ایران بود که دادگاه مدعی شد مؤسسه «ام ‌ای ‌زگس» انگلیس، این اطلاعات را در اختیار آنها قرار داده است، اما با همه پافشاری وکیل من درباره حضور این مؤسسه در دادگاه، آنان حاضر نشدند در دادگاه شهادت دهند و سرانجام، آقای دادستان در انگلستان با شخصی که این مطلب را گفته بود، ملاقات کرد و در واقع طبق مثالی که خود آلمانی‌ها دارند: یک نفر به یک نفر گفته بود و او نیز از نفر دیگر شنیده بود و در نهایت معلوم نشد که چه کسی این حرف را زده است.

دارابی همچنین گفت: در صفحه ۱۹۷حکم چهارصد صفحه‌ای دادگاه در مورد من آمده است که «سرانجام ثابت نشد که دارابی در این پرونده دست دارد»، اما دادگاه من را محکوم اعلام می‌‌کند.

در نهایت و در نتیجه این دادگاه که حدود ۵ سال و ۲۴۷ جلسه طول کشید، غیر از دارابی، ۴ تبعه لبنانی محکوم شدند. چند روز بعد از اعلام حکم دادگاه یعنی ۲۲ فروردین سال ۱۳۷۶، کشورهای عضو اتحادیه اروپا سفرای خود را از ایران فرا خواندند.

در داخل ایران، رهبری و دیگر مسوولان نظام با حفظ موضع قدرتمندانه، و عزت و غرور ملی، این رفتار را تحقیر کردند و از دادگاه برلین به " خیمه شب بازی " تعبیر کردند. ایشان در واکنش به این اقدام اروپایی ها گفتند: " ما به اروپایی ها هیچ احتیاجی نداریم "

این رفتار رهبری، در شرایطی بود که سفیران ۱۲ کشور اروپایی فراخوانده شده بودند. رهبری نه تنها در موضع ضعف، که با رویکردی عزت مندانه در رابطه با سفیر آلمان از مسئولین دیپلماسی خواست وی را تا مدتی به کشور راه ندهند و در مورد سفرای بقیه کشورها، نیز به ترتیبی که اگر بازگشتشان معنای عذرخواهی دارد، به کشور بازگردند. رهبر انقلاب با تشریح شرایط تاکید کردند که اولا سفیر آلمان حق ندارد که با بقیه سفرا برگردد و ثانیا در رفتن سفراى ایران به کشورهاى آنها، نباید هیچ عجله‏اى شود.

آبان ماه همان سال و دست از پا درازتر سفیران اروپایی مجبور شدند با وضعی ذلت بار به ایران برگردند وسفیر آلمان هم(علی رغم عجله برای برگشتن) مجبور شد به عنوان آخرین سفیر اروپایی به تهران بازگردد.

البته برای همیشه این رفتار با اقتدار جمهوری اسلامی در ذهن سیاسیون جهان ماندگار شد.

به نظر می رسد در قبال سیاستهای خصمانه اروپایی ها، که فریب خورده آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند، رفتار های این چنینی اقتضائات روزگار ماست و ای کاش در پاسخ به قطعناهمه موهن اتحادیه اروپا، راه ندادن نماینده ایران به سازمان ملل و بیانیه پراتهام وزارتهای خارجه بریتانیا و ایالات متحده، مسئولین دیپلماسی رفتارهایی این چنینی اتخاذ کنند.