حمایت یونسی از وزارت اطلاعات دربازداشتهای اخیر

به گزارش افکارنیوز، روزنامه اصلاح طلب " بهار " در شماره امروز خود در گفتگویی تفصیلی سراغ «علی یونسی»(وزیر اطّلاعات دولت خاتمی) رفته تا به برّرسی بازداشت های اخیر روزنامه نگاران منتسب اصلاحات توسّط «وزارت اطّلاعات» بپردازد.


روزنامه بطور صریح در درآمد گفتگو اعلام می کند که مصاحبه برای برّرسی بازداشت های اخیر صورت گرفته است. در مقدمه گفتگوی مذکور می‌خوانیم: «در شرایطی که «وزارت اطّلاعات» دولت اصولگرا بیانیّه اول، دوم و سوم خود را در توضیح دستگیری برخی روزنامه نگاران صادر می کرد، در تلاش برای گرفتن وقت برای مصاحبه با «وزیر اطّلاعات» دولت اصلاحات بودم. فرزند «علی یونسی»، را در فضای مجازی پیدا کردم. از طریق همین فضای مجازی برای مصاحبه تقاضا کردم … با موافقت «علی یونسی» قرار مصاحبه هماهنگ شد.»


آنچه در ابتدا باید درباره این مصاحبه گفت این است که خبرنگار سعی کرده تا جاییکه می تواند به بازداشت های اخیر بپردازد و مصاحبه شونده را طوری در کُنج قرار دهد که وی خواست های مطبوعاتی خبرنگار را تأمین کند.


با این حال «یونسی» در قامت " کارشناس امنیّتی اصلاح طلبان " در ابتدا از پاسخ صریح به این موضوع طفره می رود امّا اصرارهای خبرنگار نهایتاً کار را به جایی می رساند که حجت الاسلام «یونسی» رفتار «وزارت اطّلاعات» را درباره بازداشت های اخیر خوب، اخلاقی و حرفه ای ارزیابی می کند. نباید فراموش کنیم از نظر یک عنصر اطّلاعاتی و امنیّتی کاربرد لفظ حرفه ای برای یک عمل اطّلاعاتی به معنی مستدل، متقن، مستند و کارشناسی بودن آن اقدام است.


علیرغم این تأیید امّا روزنامه «بهار» در اقدامی غیرحرفه ای و غیراخلاقی سعی کرده با تیتری گزینشی ایده آل های خود را به مخاطب القاء کند.


مع الأسف اصلاح طلبان سعی دارند با شانتاژ سیاسی و هیاهوی رسانه ای اقدامات منطقی نهادهای نگاهبان انقلاب اسلامی مانند «وزارت اطّلاعات» را مخدوش جلوه داده و آنها را تحدید نمایند. در همین راستا این روزنامه با تیتر: " انتخابات نباید امنیّتی شود "! سعی کرده نشان دهد که اقدامات اخیر وزارت در راستای امنیّتی کردن انتخابات، مخالف با نظر رهبری عزیز انقلاب اسلامی و مغایر با اصول حرفه ای امور امنیّتی است! این رویّه روزنامه «بهار» به راحتی نشان می دهد که شیوه اصلاحات برای حمله به اقدامات منطقی نهادهای نگاهبان انقلاب اسلامی همچنان در دستور کار است و حتّی این رویّه بین نیروهای باصطلاح معتدل اصلاحات نیز رواج دارد.


همچنین گفتنی است که یونسی در خلال گفتگوی خود بدون نام بردن از کُد " انتخابات آزاد " سعی کرده این واژه را در قالب " انتخابات امنیّت آور " تئوریزه کند و از نهادهای نظارتی بخواهد برای جلوگیری از امنیّتی شدن فضا برخی افراد را ردّ صلاحیّت نکنند!


این در حالی است که اصلاح‌طلبان پس از برملا شدن نقشه " انتخابات آزاد "، در تلاش هستند از کلیدواژه‌های معادلی نظیر " انتخابات مردم‌پسند " و … استفاده کنند.


بخش هایی از این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:


شما وزیر اطّلاعات بودید و مسلّماً روزنامه نگاران را رصد می کردید. آیا واقعاً روزنامه نگاران وابستگی به بیگانگان داشتند؟


اصحاب مطبوعات هم مثل هر قشر دیگری اکثرشان شریف هستند و ممکن است آدم هایی هم باشند که اشتباه می کنند. البته نمی توانیم بگوییم مطبوعات پایگاه دشمن است.


شما به صورت مشخص جریانی را در دوره خود دیدید؟


جریان نه. ممکن است هر جایی، هر نهادی، هر قشری، هر از گاهی افراد ناسالم باشند که باید با دقّت رصد و کنترل کرد که اگر دلایل و مدارکی بود برخورد شود. اما باید با مدرک و مستدل باشد.


«وزارت اطّلاعات» بعد از بازداشت روزنامه نگاران چند بیانیّه داد که مسلّماً شما مطالعه کردید. آیا این بیانیّه ها را کارشناسی می دانستید؟


من نمی توانم در چیزهایی که «وزارت اطّلاعات» گفته نظر دهم. از نظر اخلاقی کار درستی نمی‌دانم.


روزنامه نگاران به اقتضای شغل شان یک ارتباط حرفه ای که در همه جای دنیا به رسمیّت شناخته شده با تمام روزنامه نگاران دنیا دارند. آیا این از نگاه امنیّتی شما جرم است؟


خیر. البتّه بستگی به نوع ارتباط دارد. ببینید مصاحبه شما بیشتر مربوط می شد به انتخابات ولی موضوعات دیگری مثل بازداشت روزنامه‌نگاران را هم مطرح کردید! شاید حمیّت حرفه ای اقتضاء کند که از آنها دفاع کنید که در جای خودش کار درستی است. من هم لازم می دانم یادآوری کنم که خبرها حاکی از برخورد خوب و اخلاقی و حرفه ای «وزارت اطّلاعات» در موضوع بازداشت روزنامه نگاران است. این خبر خوبی است ….


از امنیّت گفتید؛ شما احساس امنیّت می کنید؟


من که کاندیدا نیستم.


بعضی افرادی هم که نامزد نیستند برای فعالیّت های عادی، برای کار در دانشگاه، برای فعالیّت های معمولی شان و جلسات خانوادگی شان مشکلاتی ایجاد می‌شود!!


متأسّفانه احساس امنیّت گمشده کشور ماست و مهمترین اش اینکه کمتر کسی احساس امنیّت اخلاقی می کند. جوّ فضای سیاسی ما به شدّت متأثّر از کنش های افراط گرایان و عناصر تند است که به نوعی فضای سیاسی کشور را به گروگان گرفته اند و عرصه را بر همه فعّالان دلسوز سیاسی از هر نوع و طیفش(چه اصولگرا و چه اصلاح طلب) تنگ کرده اند و اخلاق سیاسی متأسّفانه به انزوا برده شده است … می بینیم در کانون قانونگذاری(مجلس) رئیس قوّه مجریه می آید و همه قوا را به یک چیز موهومی متهم می کند.


امروز ما باید این سازوکار[دموکراسی] را بپذیریم و تاکنون هم دو انقلاب برای آن انجام دادیم؛ یکی انقلاب مشروطه و یکی انقلاب اسلامی. هر دو انقلاب شعارهایشان تقریبا مانند هم بوده است، یعنی حاکمیت اراده ملی. در مشروطه مهم‌ترین شعارشان عدلیه بود. عدلیه که می‌گفتند منظورشان پارلمان و مجلس بود.


شاه محدود و محکوم قانون شد و مقام تشریفاتی. سازوکار انتقال قدرت به صورت قانونی و به صورت رقابتی و مسالمت‌آمیز انجام گرفت و امنیت همه تضمین شد … ما هنوز داریم تمرین مردم‌سالاری می‌کنیم ولی هنوز خیلی از منش‌ها و روحیه‌های ما قبل مشروطه و دوران ماقبل دموکراسی در بین ما وجود دارد.


البته بعضی از بداندیشی‌های دینی هم هست که اصلا انتخابات و جابه‌جایی قدرت را قبول ندارند. آن‌ها معتقدند همه مقامات باید به صورت انتصابی باشند نه انتخابی، در صورتی‌که قانون اساسی ما بدون استثنا همه مقامات جمهوری اسلامی از رهبری و رییس‌جمهوری و مجلس را منصوب مردم می‌داند.


این به نظرم یک اساس است برای خیلی از مباحثما که انتخابات یک سازوکار جدید انتقال قدرت است به صورت مسالمت‌آمیز و بهترین وسیله‌اش هم احزاب است. آزادی احزاب، آزادی روزنامه‌ها، آزادی بیان و آزادی مخالف، این‌ها باعثمی‌شود که مردم‌سالاری و دموکراسی تضمین شود. اگر ما این سازوکار را بپذیریم یک امنیت پایدار را برای همه تضمین کرده‌ایم برای این‌که هر دشمنی، هر مخالفی و خیلی از کسانی که دست به ‌کارهای خشن و ضدقانونی می‌زنند از ابتدا این‌طور نیستند، یعنی با سازوکارهای قانونی می‌شود آن‌ها را جذب و وارد کرد.


ولی اگر ببینند که گوشی بدهکار نیست و آن‌ها به بازی گرفته نمی‌شوند کم‌کم احساس می‌کنند که یک عنصر ضد هستند و کم‌کم پوزیشن(وضعیت) منفی می‌گیرند و تبدیل می‌شوند به یک دشمن و متاسفانه سازوکار دشمن هم سازوکار خشن و ضدامنیتی خواهد بود؛ اگر چنانچه ما این مقدمات را بپذیریم امنیت پایدار هم تضمین می‌شود و انتخابات بهترین مدل اجرای این هدف است.


اگر انتخابات خوب و سالم و مطمئن با مشارکت همه مردم برگزار شود در آن صورت مردم دولت و مجلس را منتخب خودشان می‌دانند و از آن حمایت می‌کنند. محصول این انتخابات ثبات و امنیت کشور است. من معتقدم که فرآیند انتخابات باید یک فرآیند آرام‌بخش و امنیت‌بخش باشد و به‌گونه‌ای برگزار شود که همه با احساس امنیت و آرامش در انتخابات شرکت کنند.


گاهی در انتخابات بوده که افراد احساس اطمینان نمی‌کنند و می‌گویند اگر رای دهیم رای ما چه می‌شود یا کاندیدای ما چه می‌شود. چنین احساسی نباید باشد و دیگر این‌که هیچ‌کس نباید از این‌که در انتخابات شرکت کند، بترسد و کسی هم که کاندیدا می‌شود نباید بترسد و همه باید با اطمینان و امنیت کامل پای صندوق‌های رای بیایند یا ثبت‌نام کنند. باید انتخابات امن و اطمینان‌بخشی برگزار شود که آبروی هیچ‌کس نرود و حیثیت و اعتبار هیچ‌کس مخدوش نشود. مصلحت کشور در شرایط فعلی اقتضا می‌کند که انتخابات هم از ناحیه برگزار‌کنندگان و هم از ناحیه احزاب و مردم، کاملا با این ملاحظات برگزار شود که مهم‌ترین ملاحظه‌اش امنیت است و نتیجه‌اش هم باید امنیت برای کشور باشد.


من باز هم تکرار می‌کنم انتخابات باید امنیت‌آور باشد نه ضدامنیتی. جمله‌ای که رهبری چند سال پیش در کرمانشاه گفتند انتخابات نباید امنیتی شود کاملا درست است. من تفسیرم از این نکته این است که اگر کسی احساس می‌کند کاندیدا شود ممکن است انتخابات به مشکل امنیتی تبدیل شود نباید کاندیدا شود. اگر چنانچه شورای نگهبان کسی را رد و احساس می‌کند امنیتی می‌شود نباید رد کند. یعنی هم کاندیدا باید رعایت کند، هم احزاب و هم کارگزاران باید شیوه‌های درستی را به کار بگیرند.




آقای خاتمی در پایان دوره‌شان در جمع‌بندی صحبت‌هایی که داشتند مقام ریاست‌جمهوری را در حد یک تدارکات‌چی دیدند. تقریبا به همین مضمون آقای احمدی‌نژاد یک بحث‌هایی داشتند و لایحه‌ای شبیه همان افزایش اختیارات رییس‌جمهوری را هم می‌خواستند ارائه کنند. آیا شما باز توصیه‌تان به اصلاح‌طلبان به عنوان کسی که در دستگاه امنیتی - اطلاعاتی بودید و سابقه دارید این است که می‌توانند یا باید بیایند؟


من نه آن حرفی را که آن موقع گفته شده، صحیح میدانم و نه این حرف آقای احمدینژاد را. در هر صورت اگر ایراد هم هست در قانون اساسی است. ولی وقتی که قانون اساسی برای هر شخصیتی، هر نهادی و هر قوهای وظایفی معین کرده هرکس که میآید باید بداند در محدوده این قانون باید عمل کند.