از سر تا پای این مسابقه توان به چنین نتیجهای رسید؛ از کیفیت زمین چمن ورزشگاه گرفته تا نوع نمایش بازیکنان بزرگ و کوچک استقلال، از تاکتیک مربی ما و تعویضهای او گرفته تا اقدامات مشابه سرمربی حریف و واکنش هواداران السد و اکرم عفیف و ....
اما این همه دستاوردهای این مسابقه نبود. از این بازی درسهای زیادی برای آینده فوتبال ما به جا ماند که به اختصار و تیتروار میتوان آنها را چنین فهرست کرد؛
- اینجا دیگر زمین خراب و هیچ بهانهای نبود. پول و ستاره و نام بزرگ و ... همه چیز بود و در زمین هیچ ندیدیم.
- تنها برنامه استقلال رساندن توپ به سمت راست و ارسال روی دروازه حریف بود! همین و همین!
- با مربی لالیگایی و بازیکنان میلیون دلاری باز همان فوتبال علی اصغری را دیدیم! طبل توخالی...
- فیروز کریمی که در استودیو بود بهتر از نکونام میتوانست لب خط توجهات را جلب کند! پس چه اصراری به تغییر نسل؟
- السد در ضعیفترین ورژن تاریخ خود بود اما چهار بار کار ترکیبی انجام داد. اما هیچ کدام از پاسها استقلال به سه نرسید...!
- فوتبال علی اصغری و بزن زیرش، والسلام یک کلام! و با این فوتبال نمیتوان در آسیا حرفی برای گفتن داشت....
- آن لشگر مدیران و اهن و تلپ و مدیریت مدرن هم در نهایت یار حریف برای تحقیر ملی ما بودند.