این تناقض در توزیع وام ها بهوضوح به نابرابری و نارضایتی اجتماعی دامن میزند.
بسیاری از مردم مشاهده میکنند با وجود اینکه در صفهای طولانی و تحتفشارهای اقتصادی برای دریافت وامهای ضروری ایستادهاند، به دلایلی که درک نمیکنند، نمیتوانند از چنین مزایایی برخوردار شوند، درحالیکه کارکنان بانکها از شرایطی بهمراتب مطلوبتر بهرهمندند.
این وضعیت بهطور واضح نیازمند بازنگری و تجدید نظر در سیاستهای مالی و بانکی است.
سیاستگذاران باید بهدقت به این مساله توجه کنند و اقداماتی اتخاذ کنند تا اطمینان حاصل شود که مزایای ویژه به کارکنان بانکی به گونهای منصفانه و متوازن توزیع خواهد شد و به تسهیل شرایط وام برای عموم مردم نیز توجه شود.
مشکلات مردم برای دریافت وام
مردم عادی در مقایسه با مسوولان و مدیران ارشد با مشکلات بسیاری برای دریافت وامهای بانکی مواجه هستند. اولین مشکل، تامین وثیقههای موردنیاز برای دریافت وام است.
بانکها معمولا برای اعطای وامها وثایق سنگینی درخواست میکنند که بسیاری از مردم توانایی تامین آنها را ندارند.
این موضوع باعث میشود حتی افراد نیازمند و شایسته دریافت وام نیز به دلیل نداشتن وثیقه مناسب، از دسترسی به تسهیلات بانکی محروم شوند.
بهعلاوه، فرآیند اداری دریافت وام در بانکها بسیار پیچیده و زمانبر است. مردم باید مراحل زیادی را طی کنند و مدارک متعددی را ارائه دهند تا بتوانند درخواست وام خود را ثبت کنند.
این فرآیند طولانی و پیچیده باعث میشود بسیاری از مردم از دریافت وام منصرف شوند؛ درحالیکه مدیران و کارمندان دولتی با حداقل مدارک و وثایق، بهراحتی وامهای کلان و کمبهره دریافت میکنند.
یکی دیگر از مشکلات مهم مردم عادی، شرایط سخت بازپرداخت وامهاست.
بانکها معمولا برای عموم مردم شرایط بازپرداخت سختی تعیین میکنند که باعث میشود بسیاری از افراد در پرداخت اقساط وام دچار مشکل شوند.
درحالیکه وامهایی که به مسوولان و کارمندان دولتی اعطا میشود، اغلب دارای شرایط بازپرداخت آسانتری است و بانکها فشار کمتری برای بازپرداخت سریع آنها وارد میکنند.
این نابرابری در شرایط اعطای وام و بازپرداخت آن، یکی از مهمترین دلایل نارضایتی مردم از نظام بانکی است.
کارمند بانک، شکار تسهیلات
در سالهای اخیر، تسهیلات ویژهای که به کارکنان بانکها اعطا میشود، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
این مزایا که شامل وامهای با نرخ سود پایین، شرایط بازپرداخت آسان و سایر تسهیلات مالی به شمار میرود، جذابیتی کمنظیر برای کسانی ایجاد کرده که در پی ورود به دنیای بانکداری هستند.
بانکها با ارائه این تسهیلات، در واقع پاداشهای دلنشینی برای کارکنان خود در نظر گرفتهاند که فراتر از حقوق و مزایای معمولی است و بهنوعی، امنیت مالی بیشتری را به ارمغان میآورد.
افزایش این نوع تسهیلات، بهویژه در بانکهای قرضالحسنه، باعث شده بسیاری از افراد شغل بانکداری را به عنوان پلی برای دستیابی به امتیازات مالی بیهمتا ببینند.
این جذابیتها از یکسو، تقاضا برای ورود به این حرفه را افزایش داده و از سوی دیگر، در فضای عمومی نقدهایی را برانگیخته است.
برخی بر این باورند که این تسهیلات نابرابر، به تعمیق شکافهای اجتماعی و اقتصادی دامن میزند.
کارشناسان بر این باورند که گرچه این تسهیلات بهعنوان مشوقهایی برای کارکنان بانکی در نظر گرفته شده، اما بحثهایی درباره عدالت در توزیع این مزایا و تاثیرات آن بر جامعه مطرح است.
با اینهمه، هرساله افراد زیادی در آزمون استخدامی بانکها شرکت میکنند که تعداد معدودی از آنها به مرحله مصاحبه و استخدام راه پیدا میکنند.
البته این افراد نیز به دو دسته تقسیم میشوند:
.دسته اول افرادی که با تلاش بسیار قادر به کسب تراز مورد قبول در آزمون میشوند.
.و دسته دوم افرادی که با روابط و سفارش میتوانند به بانکها راه پیدا کنند.