۱- حجاب معاصرت باعث میشود پردهبرداری از حسن و قبح مردان سیاست و نقش آنها در تاریخ به انحراف رود. اما رویدادهایی باعث میشود در همان عصر و یا پس از سالها برای مورخان ، نخبگان ، خبرگان و مردم مکشوف شود حقیقت کارکردها چه بوده است؟
شهید مطهری و شهید بهشتی و دیگر شهدای بزرگ انقلاب با شهادت خود حجاب معاصرت را کنار زدند و به تاریخ و مردم عصر خود حقیقت وجودی خود را نشان دادند.
شهید دکتر ابراهیم رئیسی ، شهید امیر عبداللهیان ، شهید آیتالله آلهاشم و شهید دکتر مالک رحمتی چهار رجل سیاسی و مذهبی ایران در قامت رئیسجمهوری ،وزیر امور خارجه ، امامت جمعه و استاندار در زمان ما مشغول خدمترسانی بودند. شهادت آنها و واکنش مردم نشان داد حجاب معاصرت نمیتواند، پاک بودن و در خدمت مردم بودن آنها را اغیار بپوشانند.آنها مسئولان بلندپایه کشور در تراز انقلاب اسلامی بودند.
شهید رئیسی دو بار از مردم رأی گرفت و قاب خود را در تاریخ در سقف رأی مردم یکبار در سال ۱۴۰۰ و یکبار هم در حضور حماسی مردم در کف خیابان در سال ۱۴۰۳ بست و اجازه نداد دشمن به این قاب نورانی لجن ،تهمت ، دروغ و فریب بپاشد.
۲- باید «زمان» و «زبانه» انقلاب را در مقطعی که به سر میبریم شناخت. باید دید در چه مقطعی از تاریخ انقلاب به سر میبریم. گردنه و پیچ تاریخی که در پیش داریم شبیه چه دورانی است.
زمان ما تقریبا شبیه زمان پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی و انفجار دفتر نخستوزیری و شرایط ارتحال امام خمینی (ره) است. با این تفاوت که پایههای اقتدار ملی امروز مستحکمتر و اساس امنیت ملی استوارتر است.
مهمترین بحث در سال ۶۰ و ۶۸ تعیین و انتخاب رئیسجمهور بود. نگاههای خبرگان، نخبگان، روشنفکران، اصحاب رسانه و احزاب به این سمتوسوی منعطف بود که ریاست جمهوری در قامت فردی متعین است. نیازی به رقابت نیست لذا در سال ۶۰ ریاست جمهوری در امام خامنهای و در سال ۶۸ در آیتالله هاشمی رفسنجانی متعین شد. رقبا نیز در برنامه تبلیغاتی خود به این رجحان و مرتبت اعتراف داشتند.
لذا رئیسجمهور منتخب که نماد اراده ملی ، اجماع ملی و وحدت ملی بود زمام امور را به دست گرفت.
۳- ریاستجمهور ، دومین مقام در کشور پس از رهبری است که مأموریت او اداره قوه مجریه است. مسئله اجرا خیلی مهم است. امروز میتوان در ذهن خود کارنامه رؤسای جمهور گذشته را مرور کرد و یک ارزیابی از وزانت «بار» عظیم انقلاب و جمهوری اسلامی داشت.
این «بار» با رأی مردم از زمین برداشته میشود. صلاحیتهای علمی و عملی و تواناییهای اجرایی و فهم عملیاتی و از همه مهمتر قدرت تصمیمگیری و تصمیمسازی منتخب مردم مهم است.
امروز انبوهی از مشکلات پیش روی مجریان کشور است. انبوهی از تکالیف هنوز بر روی زمینمانده است، از همه مهمتر مشکلات اقتصادی و تحریمها، سفره مردم و رفاه عمومی را تهدید میکند. باید کسی سکان اداره اجرایی کشور را به عهده بگیرد که در تراز این مقام و در تراز انقلاب اسلامی باشد.
۴- در اردوگاه انقلاب اسلامی و جبهه یاران امامین انقلاب بحثهای کلیدی مطرح است . در این زمان مسئله رقابت به معنای آنچه در سال ۷۶ ، ۸۴ و سالهای پسازآن مطرح بود نمیتواند این بار عظیم را از زمین بردارد.
اجماع ملی روی یک رجل سیاسی و مذهبی که سابقه کار اجرایی در سطح ملی داشته باشد، میتواند یکراه معقول برای حل مشکلات کشور و نیز سیاست ورزی در زمان و زبانه کنونی باشد.
اگر این رویکرد را بپذیریم بخشی از نیروهای انقلاب که هنوز مدعی پیروی از امام خمینی (ره) هستند نمیتوانند با تحریم انتخابات در کنار سلطنتطلبان و منافقان و جبهه ملی و نهضت آزادی زیست سیاسی خود را تعریف کنند و از ورود به عرصه اجماع ملی پرهیز نمایند.
محمدکاظم انبارلویی