با وجود همه تلاشهای مقامات و دستگاههای نظامی و امنیتی این رژیم برای پنهانکاری دررابطه با آسیبهای وارده، کارشناسان و تحلیلگران صهیونیستی این عملیات را جدیدترین شکست اسرائیل در امتداد شکست ترمیم ناپذیر عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۱۳ قلمداد میکنند.
دستان بسته رژیم صهیونیستی در مقابله با عملیات پهپادی و موشکی ایران تنها به ضربات مالی و انسانی احتمالی بر پیکره این رژیم خلاصه نمیشود، چرا که پس از گذشت قریب به نیم قرن از حمله نصفه و نیمه ۱۹۷۳ کشورهای عربی به اسرائیل به منظور آزادسازی سرزمینهای اشغالی، این رژیم این بار هدف حمله یک قدرت مهم منطقهای قرار گرفت؛ تا افسانه بازدارندگی رژیم صهیونیستی به عنوان یک بازیگر دارای فناوری سلاح هستهای به دست ایران از هم فروبپاشد و ضربه حیثیتی شدیدی بر اعتبار این رژیم در سطح بین المللی وارد آید. این مسئله به وضوح با واکاوی اظهارات و مواضع ناظران و تحلیلگران صهیونیستی نمایان میشود.
در همین راستا «بن سبطی»، پژوهشگر مرکز مطالعات امنیتی اسرائیل در تحلیل خود که در نخستین ساعات پس از عملیات وعده صادق منتشر شد، نوشت: این درگیری با پیروزی محسوس ایران به پایان رسیده و نباید تصور کنیم به خاطر حمله به کنسولگری حال وضعیت مساوی است. پیروزی و موفقیت ایران، بزرگتر است.
سبطی با تأکید بر ورود بی سابقه موشکها و پهپادهای ایرانی به عمق خاک و حریم هوایی سرزمینهای اشغالی، پرواز آنها برفراز نهادهای حاکمیتی این رژیم را نشانهای از پیروزی ایران دانست.
اسحاق بریک، ژنرال بازنشسته اسرائیلی با انتقاد از عدم آیندهنگری مقامات و تحلیلگران صهیونیست تصریح کرد: ما ظرفیت نابود شدن داریم و آسیبپذیریم. ما اصلاً قابلیت دفاعی کاملی نداریم، نه در پشت جبهه، نه در برابر موشکها و نه در دیگر موارد. پدافند چند لایه میلیاردها دلار هزینه دارد.
بریک در ادامه این گفتوگوی تلویزیونی با اشاره به اشتباه محاسباتی دستگاههای نظامی و امنیتی صهیونیستی گفت: ما یک مشت موشک داریم که قرار است در دفع حملات موشکی ایران به ما کمک کند. این موشکها برای چه مدت کافی است؟ دو روز؟ اگر جنگ چند هفته طول بکشد و هر روز هزاران موشک به سمت ما شلیک شود چه کاری میتوانیم بکنیم؟
این ژنرال بازنشسته صهیونیست سپس درباره حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق گفت: بعد از حمله ما به کنسولگری ایران در دمشق همه چیز تغییر کرده است. ایرانیها جوری تهدید میکنند که پیش از این نمیکردند. حمله به ایران در صورت تشدید تنش وحشتناک خواهد بود. اگر این اتفاق اکنون رخ ندهد بازهم بدین معنی نیست که هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد. ما باید برای این حمله آماده باشیم، زیرا اگر اتفاقی رخ دهد، ما دیگر وجود نخواهیم داشت
بریک در پایان تصریح کرد: جنگ با ایران، جنگ با یک کشور نیست. یک جنگ منطقهای است، که ما اصلا آمادگی آن را نداریم. ما حرف زیاد میزنیم، ولی خودمان برای این خطر آماده نمیکنیم.
اما «اوشر کوهن»، استاد دانشگاه بار ایلان نیز با حضور در برنامه تحلیلی شبکه ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی ضمن انتقاد از رویکرد مقامات نظامی و امنیتی اسرائیل گفت: واکنشهای اسرائیل براساس نتیجه ضربات و تهدیدات تنظیم میشود، نه براساس نیت آنها و این بسیار بد است.
«سخی یخزکلی»، تحلیلگر و مفسر با سابقه شبکههای تلویزیونی صهیونیستی هم با انتقاد از سیاست جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در برابر حملات ایران و فشار واشنگتن به منظور جلوگیری از پاسخ اسرائیل در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: آمریکا پشتیبان خوبی نیست. خواسته بایدن همین است که به ایران پاسخ مستقیم ندهیم و جنگ جهانی راه نیندازیم.
این اظهارات به وضوح بیانگر این واقعیت که اقدام بازدارنده ایران در جریان عملیات وعده صادق، نه تنها دایره محاسبات رژیم صهیونیستی، بلکه حتی ساختار هزینه و فایده سنجی آمریکا به عنوان مهمترین حامی بین المللی این رژیم را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است.
صدمات ناشی از کابوس ۱۴ آوریل ۲۰۲۴ برای صهیونیستها تنها به آسیبهای وارده بر قدرت بازدارندگی این رژیم محدود نمانده است؛ همچنانکه برخی از تحلیلگران صهیونیست مدعی شدند آسیبهای وارده بر پیکره امنیتی اسرائیل در خلال عملیات تلافی جویانه ایران از دایره عملیاتی فراتر رفته و حتی زمینه ساز ظهور و بروز یک بحران سیستمی در ساختار تصمیم سازی سیاسی صهیونیستها به ویژه زمامداران این رژیم شده است.
از زمان پایان عملیات وعده صادق ایران، گمانه زنیهای رسانهای حول نحوه واکنش احتمالی مقامات صهیونیست به این عملیات به یکی از مهمترین سوژههای ستون نویسان و تحلیلگران در داخل و خارج از سرزمینهای اشغالی تبدیل شد. با این حال مروری بر گزارههای مختلف طرح شده در رسانههای صهیونیستی در طول ۴۸ ساعت اخیر نشان میدهد که مقامات ارشد صهیونیستی حتی از اجماع نظر به منظور تصمیم گیری بر سر نحوه تعامل با ایران فاقد سلاح هستهای که کلیه خطوط قرمز یک رژیم مجهز به سلاح هستهای را زیر پا نهاده است، ناتوان هستند.
بر همین اساس «رونن برگمن»، روزنامه نگار و کارشناس برجسته امنیتی صهیونیستی در توئیتی که در صفحه ایکس خود منتشر کرده است ضمن برجسته سازی بحران تصمیم گیری در نزد مقامات ارشد رژیم صهیونیستی به نقل از یک منبع آگاه در شورای کابینه جنگی این رژیم نوشت: اگر اجازه پخش زنده جلسات کابینه جنگی اسرائیل در یوتیوب میسر بود، دست کم ۴ میلیون نفر (نیمی از ساکنین سرزمینهای اشغالی) برای فرار راهی فرودگاه بن گوریون تل آویو شده بودند.
این حقیقت از سوی برخی از مقامات حاضر در کابینه نتانیاهو نیز مورد تایید قرار گرفته است. برای نمونه میکی زوهر، وزیر فرهنگ رژیم صهیونیستی با انتقاد از عملکرد کابینه جنگی این رژیم میگوید: پاسخ ضعیف به حملات بی سابقه ایران ادامه همان منطقی است که ما را به هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و حمله حماس کشاند.
زوهر در همین زمینه میافزاید: مدیریت جنگ به خوبی انجام نمیشود و این روند در حال ضربه زدن به اسرائیل است. بازدارندگی ما ضربه جدی خورده و دست روی دست گذاشته ایم.
علاوه بر مقامات تحلیلگران و مقامات ارشد اسرائیلی، اتاقهای فکر و مراکز تصمیم ساز رژیم صهیونیستی نیز در تحلیلها و برآوردهای امنیتی خود بر پیامدهای ناشی از ضربه عملیات وعده صادق بر هیمنه منطقهای و بین المللی اسرائیل و متحدان آن اذعان دارند. برای مثال موسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل اذعان میدارد ایران توانسته به اسرائیل ضربه بزند، بدون اینکه واشنگتن را مجبور کند، واکنش نشان دهد. این موسسه میافزاید: از نظر استراتژیک، اسرائیل و آمریکا نتوانستند مانع پاسخ ایران شوند.
روزنامههای اسرائیلی چه میگویند؟
رسانههای صهیونیستی نیز به رغم پروتکلها و دستورالعمل تدوین شده از سوی اداره سانسور رژیم صهیونیستی نتوانستند واقعیات برآمده از معادلات جدید امنیتی درغرب آسیا پس از عملیات وعده صادق را پنهان نمایند. برای مثال روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در گزارشی حمله به کنسولگری ایران در دمشق را اقدامی اشتباه ناشی از ارزیابیهای نادرست کابینه رژیم صهیونیستی دانسته و حمله تلافیجویانه ایران به سرزمینهای اشغالی را شکست استراتژیک برای رژیم اسرائیل خوانده و میافزاید: ایرانیها قبل از شلیک موشک و پهپاد پیروز شدند.
این رسانه صهیونیستی با اشاره به شکست راهبردی رژیم اسرائیل بعد از عملیات تلافیجویانه ایران تاکید کرد که اسرائیل بعد از اقدام به عملیات ترور (حمله به کنسولی سفارت ایران در دمشق) به مدت دو هفته، از ترس پاسخ ایران فلج شده بود.
ستون نویس روزنامه یدیعوت آحارونوت در ادامه این پرسش را با مخاطبین خود مطرح میکند که چرا چنین عملیات تروری باید توسط اسرائیل انجام میشد؛ عملیاتی که میتوانست به یک رویارویی جدید برای ارتش اسرائیل که میلیونها برابر پیچیدهتر از درگیری و نبرد کنونی در جبهه شمال و جنوب است منجر شود؟ آن هم درحالی که هنوز جنگ در این جبههها ادامه دارد؟
روزنامه هاآرتص نیز در مقالهای به قلم حییم لوینسون به واکاوی ابعاد مختلف شکست اسرائیل در عملیات وعده صادق پرداخته و مینویسد: باید واقعیت را پذیرفت ما شکست خورده ایم و حمله اخیر ایران یک شکست روانی به مجموعه شکستهای ما افزود.
لوینسون میافزاید: روانشناسی جمعی فرد فرد اسرائیلیها امروز در وضعیتی فرو رفته که هیچ گاه آن را تجربه نکرده بودیم.
با بازخوانی مواضع واظهارنظرهای منتشرشده درفضای سرزمینهای اشغالی درمی یابیم که غرش موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران در ساعات بامدادی ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ به دههها افسانه خلل ناپذیری و بازدارندگی رژیم صهیونیستی در منطقه پایان داد. بر هیچ ناظر منصفی این حقیقت پوشیده نیست که تهران قادر بود با ظرفیت عملیاتی بسیار گسترده تری از قدرت آتش گروههای محور مقاومت همچون حماس، جهاد اسلامی و یا حزب الله سرزمینهای اشغالی را هدف حملات خویش قرار دهد و در نتیجه آن دامنه تلفات مالی و انسانی به مراتب بزرگتری از عملیات طوفان الاقصی و یا حتی جنگ ۳۳ روزه را بر صهیونیستها وارد نماید.
در نتیجه به نظر میرسد حتی عملیات فراگیر، اما کنترل شده وعده صادق از سوی ایران درصدد است تا پیامی معنادار و بی واسطه را از یک سو به سرمداران رژیم و از سوی دیگر به حامیان منطقهای و بین المللی آنها منتقل نماید؛ عملیاتی که به مثابه تحولی شگرف در راهبرد کلان امنیتی ایران در سطح منطقه بود که در آن به کلیه دشمنان محور مقاومت هشدار میدهد، از هرگونه تلاش برای جابجایی خطوط قرمز محور مقاومت در منطقه دست بردارند و ازهرگونه جاه طلبی نامشروع درآینده نزدیک عقب نشینی کنند.