یکی از خصوصیات سردارشهید حاج قاسم سلیمانی، اهمیت و توجه ویژه به خانواده شهدا بود. گاهی که فرصت پیش میآمد به دیدار خانواده شهدا میرفت. اگر مراسمی دعوت میشد که خانواده شهدا هم بودند، حتیالامکان در مراسم حضور پیدا میکرد. وقتی به منزل شهدا میرفت، عاشقانه دست نوازش بر سر فرزندان شهدا میکشید و میگفت: شما فرزند برادر من هستید.مادر شهدا را هم مادر خود میدانست؛ از مادر سردار علی هاشمی تا شهید علی شفیعی.
بنابر گزارش فارس، محمدرضا حسنیسعدی، مدیر سابق بنیاد شهید کرمان بود که خاطرات بسیاری از دیدار حاج قاسم با خانوادههای شهدا دارد. او در این باره میگوید: «من در سازمان رزم ثارالله و قرارگاه قدس در خدمت حاج قاسم بودم و بیشترین ارتباطمان در زمانی بود که مدیریت بنیاد شهید استان کرمان را بر عهده داشتم. حاج قاسم علاقه خاصی به دیدار با خانواده شهدا داشت؛ دعوت آنها را اجابت میکرد؛ به آنها سر میزد و اگر فرصتی پیدا نمیکرد تماس تلفنی با خانواده شهدا داشت و پیگیر امور آنها بود.»
حاجقاسم وقتی با خانواده شهدا صحبت میکرد، حال دلش خوب میشد و آرامش میگرفت. حسنیسعدی درباره اذعان حاج قاسم به این موضوع، بیان میکند: «سردار سلیمانی میگفت: من وقتی مادر شهیدان هندوزاده را میبینم، تمام خستگیهایم رفع میشود. من عاشق فرزندان شهید حاجیونس زنگیآبادی هستم. حاج قاسم تا جایی که میتوانست به دیدار بیبیسکینه پاکزاد مادر شهید علی شفیعی میرفت. این مادر شهید هیچ کس را نداشت و فقط یک پسر داشت که او هم شهید شده بود. حاج قاسم از بغداد، بیروت و دمشق زنگ میزد و حال این مادر شهید را میپرسید.»
و اما مادر شهید «علی شفیعی» که بود که حاج قاسم توجه ویژهای به او داشت؟
دهه ۵۰ -۴۰ که محرومیت در کشور بیداد میکرد، و از بیمه درمان و حمایت از بیماران خبری نبود، پدر و خواهر علی بیماری سخت میگیرند و از دنیا میروند. این مادر شهید میماند و علی، هر دو با فقر و تنگدستی روزگار را سپری میکنند. مادر دست روی دست نگذاشت و کار در کورههای آجرپزی تا کارگری همه را تجربه کرد تا لقمه نان حلالی در سفرهی همیشه خالی علی بگذارد. بیبیسکینه با تمام مشکلاتی که داشت، علی را با غیرت و مؤمن تربیت کرد. طوری که تنها پسرش در نوجوانی همراه انقلاب اسلامی و در دوران جنگ تحمیلی همرزم حاج قاسم سلیمانی بود. او سختیها را به جان خرید و تنها پسرش را بزرگ کرد، داشت اوضاعشان رو براه میشد که تنها پسرش سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ و در جزیره امالرصاص به شهادت رسید در حالی که ۲۰ سال داشت و حدود ۴ ماه از ازدواجش میگذشت.
علی هیچوقت به مادرش نمیگفت چرا اینقدر به من سختی و گرسنگی میدهی بلکه به مادرش هم دلداری میداد و می گفت: «خداوند دارد با این سختیها ما را امتحان میکند. میخواهد ببیند ظرفیت داریم یا نه، تو ناراحت نباش که من هم هیچ ناراحتی از این تنگدستیمان ندارم.» و این بود داستان زندگی مادری که حاجقاسم احترام ویژهای برایش قائل بود. مادری که با این همه سختی فرزندش را بزرگ کرد و راهی جبهه کرد و شهید شد. این مادر شهید هم اسفند ۱۳۹۹ و ۱۴ ماه بعد از شهادت حاج قاسم به رحمت خدا رفت و در گلزار شهدای کرمان آرام گرفت.