این روزها در منطقه شاهد کلکسیونی از «ناممکن»هایی هستیم که با ارادههای آهنین یک عده، «ممکن» میشوند و شاید اگر مثلا 20 یا 30 سال پیش، آیندهپژوه و تحلیلگر نخبهای میگفت «روزی خواهد رسید که یک گروه یمنی ناوهای آمریکایی را هدف قرار داده و آمریکا هم هیچ غلطی نخواهد توانست بکند» همه او را «دیوانه» میپنداشتند. اما امروز تقریبا هفتهای نیست که گزارشی از هدف قرار گرفتن یک ناو، ناوشکن یا کشتی تجاری آمریکایی در دریای سرخ منتشر نشود. آمریکاییها آنهائی را که تصاویرش منتشر میشود - چون دیگر قابل تکذیب نیست - تایید میکنند و آنهائی را هم که تصویری از آن منتشر نشده، از اساس تکذیب کرده یا مدعی میشوند، موشکها و پهپادهای شلیک شده را رهگیری کردهاند. طبق اعلام انقلابیون یمن از چند روز پس از آغاز جنگ غزه بیش از 70 کشتی جنگی و تجاریِ بزرگ و کوچک متعلق به کشورها و شرکتهایی که به شکلی با صهیونیستها در ارتباط بودهاند، هدف قرار گرفته و بعضا حتی به همراه خدمه آن، به غنیمت گرفته شدهاند. دیروز رهبران یمن اعلام کردند، میتوانند با استفاده از موشکهای هایپرسونیک! از این پس حتی اجازه تردد به متحدان رژیم صهیونیستی از دماغه امیدنیک (جنوب آفریقا) را هم ندهند و این کار را خواهند کرد!
یمنیها البته یک رمز عبور برای عبور کشتیها قرار دادهاند که با اعلام آن میتوانند با خیال راحت از محل عبور کنند. آنها فقط کافی است اعلام کنند «ارتباطی با اسرائیل نداریم.» آنها برای «حل اساسی» این مسئله هم راهحلی ساده گذاشتهاند: «حمله به غزه را متوقف کنید تا حمله به کشتیهایتان متوقف شود. اجازه ورود دارو و غذا به غزه را بدهید تا اجازه عبور به کشتیهای حامل غذا و دارو داده شود.» اما این انصارالله چیست و چگونه اینطور از یک بازیگر بیاباننشینِ داخلی در یمن تبدیل شد به بازیگر بزرگ جهانی و تحقیرکننده برندگان جنگ جهانی دوم و نویسندگان نظم جهانی و....؟ در یک کلام راز موفقیت انصارالله چیست؟ برای یافتن پاسخ یا پاسخهای این سؤال، مرور کوتاهِ تاریخ بلند پیروزیهای انصارالله (الحوثی) لازم به نظر میرسد.
انصارالله یا حوثیها شیعیان زیدی و ساکن شمال یمن هستند و بیش از هر جای این کشور در استان صعده حضور دارند. این گروه که پیروان زید بن علی(ع) و بسیاری نیز شیعه اثنیعشری هستند چندین قرن است که در این جغرافیا زیست میکنند. در قرنهای 18 و 19 همین انصارالله با وهابیون و امپراتوری عثمانی وارد جنگ شد و با فروپاشی امپراتوری عثمانی نیز یک پادشاهی زیدی در شمال یمن تشکیل شد. در دهه 1930 میلادی نیز همزمان با قدرت گرفتن آلسعود و حمله آنها به زیدیها، با این قبیله وهابی وارد جنگ شدند. انصارالله (حوثیها) از سال 2004 تا سال 2010 هم با علی عبدالله صالح، دیکتاتور پیشین یمن جنگیدند و از سال 2011 و با شروع بیداری اسلامی، خیلی جدی وارد «هرم قدرت» شدند. این گروه پرقدرت که تاریخ طولانی در جنگ و پیروزی دارد، اینبار با ائتلاف سعودی وارد جنگی بزرگ و طولانی شد آن هم پس از تسلط کامل بر صنعا و این در حالی بود که تقریبا حدود 8 سال در محاصره کامل این ائتلاف - که تحت حمایت کامل رژیم صهیونیستی و آمریکا و چند کشور اروپایی است - قرار داشت. نتیجه این جنگِ در محاصره کامل نیز، حیرتانگیز بود. ائتلاف سعودی از هم پاشید و انصارالله در این جنگ پیروز شد. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، چیزی به نام «ائتلاف سعودی» وجود ندارد و آلسعود نیز پس از اینکه همه تلاش و توانش را به میدان آورد و به نتیجه نرسید، با این گروه (بخوانید با این دولت و کشور) از سر آشتی در آمد. حالا تحولات غزه فرصتی شده است تا این کشور، خود را به عنوان بازیگری قدرتمند به نمایش عموم بگذارد. این بار انصارالله با عربستان یا گروههای داخلی نمیجنگد، در حال نبرد با آمریکا، اسرائیل و همه کشورها و گروههایی است که در جبهه غرب حضور فعال دارند. تا اینجای کار هم، الحق والانصاف، ضربات بیسابقهای به آبرو، اقتصاد وپرستیژ جبهه غرب وارد کرده است. میگویید نه؟
بخوانید:
سال 2021 کشتی تجاری بزرگ «اِوِر گیوِن» در کانال سوئز به دنبال یک حادثه به گِل نشست. طی فقط 6 روز 54 میلیارد دلار خسارت روی دست کشتیهایی گذاشت که به دلیل این حادثه، دیر به مقصد میرسیدند. یعنی روزی 9میلیارد دلار. این میزان خسارت فقط و فقط برای خاطر یک کشتیِ به گل نشسته بود. الان نزدیک به 5 ماه است حملات یمن شرکتهای حملونقلی را که مقصد کشتیهایشان سرزمینهای اشغالی است مجبور میکنند با گذر از دماغه جنوبی آفریقا، مسیر خود را تغییر دهند. یعنی هزاران مایل طولانی شدن مسیر و رسیدن کشتی به مقصد با تاخیر 2 تا 3 هفتهای! به این فکر کنید که، اواخر ژانویه (اوایل بهمنماه) یعنی دو ماه پس از آغاز حملات یمنیها اعلام شد، تعداد کشتیهای باربری که از کانال سوئز عبور میکردند ۶۷ درصد کاهش یافته است! شرکتهای کشتیرانی که به شکلی با صهیونیستها در ارتباطند مجبور شدهاند به جای عبور از بابالمندب به دریای سرخ و حرکت به سمت کانال سوئز و اروپا یا بالعکس، مسیر بسیار طولانی دور زدن قاره آفریقا را انتخاب کنند که طی این مسیر طولانی 14 تا 21 روز طول میکشد. روزی 9 میلیارد دلار خسارت ضربدر 14 چقدر میشود؟ ضربدر 21 چطور؟ حالا عددهای به دست آمده را اگر ضربدر 5 ماه کنیم، چه رقمی به دست میآید؟ حالا به این هم کمی فکر کنید که با عملیاتی شدن طرح بهکارگیری موشکهای هایپرسونیک، همین مسیرهای دور زدن قاره آفریقا هم، ناممکن شود! اینجا دوباره یک ضرب و تقسیم کند. نتایج حیرتانگیز است نیست؟!
این فقط گوشهای از خسارات اقتصادی است که یمنیها بر حامیان رژیم صهیونیستی تحمیل میکنند تا از این طریق بتوانند کمی از فشارها را به ساکنان مظلوم غزه کم کنند. به این اعداد نجومی، افزایش سرسامآور هزینههای بیمه کشتیها را هم اضافه کنید. همینطور خساراتی که بعضا با برخورد موشکها و پهپادها به این کشتیها وارد میشود تا شاید رسیدن کالا به مقصد را تا ماهها به تعویق اندازد! ضرباتی که به آبرو و جایگاه این کشورها وارد میشود را هم در نظر بگیرید. چه ضرباتی؟ باز هم بخوانید:
بعد از حمله موشکی بزرگ ایران به پایگاه عینالاسد در دیماه سال 98، شاید صدها بار این پایگاه از سوی گروههای مختلف عراقی - شاید حتی غیر عراقی - مورد حملات موشکی و پهپادی قرار گرفته است. گروههایی که بلافاصله مسئولیت حملات را برعهده گرفته و در تریبونهای رسمی از «جدیتر بودن حملات بعدی» گفتهاند. آیا پیش از حمله ایران، کسی جرأت اتخاذ چنین رویکردی را داشت؟ پاسخ روشن است. این یعنی، جایگاه و پرستیژ این کشور ضربه خورده و دیگر قدرت بازدارندگی سابق را ندارد! تضعیف قدرت بازدارندگی کشوری در قد و قواره شیطان بزرگ، کم دستاوردی است؟! این همان کاری است که امروز یمنیها در دریای سرخ، عراقیها در بن گوریون، جولان، حیفا و ایلات و لبنانیها در جبهه شمال انجام میدهند. دیروز آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی گفت بازدارندگی ما در برابر حزبالله لبنان به صفر رسیده است! این حملات راه را برای حملات همه دشمنان شیطان بزرگ در هر نقطهای از جهان باز کرده است. مدتی است حتی خبرهایی از حمله به اهداف آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی در اقیانوس هند مخابره میشود! جبهه بزرگ مقاومت از جمله انصارالله یمن معتقدند، ادامه این حملات ضمن تقلیل قدرت بازدارندگی دشمن، اولا امید را به غزه تزریق میکند، ثالثا آنها را برای تحت فشار گذاشتن صهیونیستها جهت پایان حمله به غزه تحت فشار قرار میدهد.
اما راز موفقیت انصارالله! انصارالله یمن با توجه به علاقه حسین بدرالدین الحوثی به امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی ایران را به شکلی الگوی رفتاری خود قرار داده بود. سید عبدالملک بدرالدین الحوثی، برادر جوان او که اکنون رهبری انقلاب یمن را برعهده دارد دقیقا همان شیوه امام عزیز و رهبر معظم انقلاب را برگزیده است. این را میشود از نوع نگاه و رفتار ایشان به آمریکا، رژیم صهیونیستی و اسلام متوجه شد. قطعا انتخاب الگوی مناسب، یکی از مهمترین دلایل این موفقیتهاست. وگرنه کدام منطق میپذیرد، فقیرترین کشور عرب در مقابل ثروتمندترین قدرتهای دنیا، اینگونه بدرخشد؟
«برتراند راسل»، فیلسوف مشهور انگلیسی وقتی به تبیین «قدرت» میپردازد، به شکلی، بخش دیگری از پاسخ سؤال ما میدهد آنجا که میگوید: «به آسانی میتوان این دعوی را مطرح کرد که باور دلها، قدرت مطلق است و همه صورتهای دیگر قدرت از آن ناشی میشوند. ارتشها بیفایدهاند، مگر آنکه سربازان به امری که برایش میجنگند، باور داشته باشند. یا در مورد سربازان مزدور، مگر آنکه افراد باور داشته باشند که سردارشان میتواند آنها را به پیروزی برساند.... به این دلیل میتوان گفت که در امور اجتماعی قدرت اصلی همان قدرت باور است.»
ما فکر میکنیم راز موفقیت، قدرت و درخشش یمنیها در دو نکته «الگوی مناسب» و «باور دلها» است.
جعفر بلوری