انداختن کارت بازی تشکیل کشور فلسطین روی میز در چنین شرایطی حتما اهداف مشخصی پشت پرده دارد.
1- تصمیم واشنگتن برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین در نگاه اول ظاهرا به منظور افزایش فشارهای بینالمللی به رژیم صهیونیستی برای صلح بلندمدت در فلسطین اشغالی است اما وقتی روی جزئیات رفتارهای آمریکا متمرکز شویم، این اقدام چیزی بیشتر از یک دورویی و ریاکاری محض نیست. اگر چه به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین آرزوی دیرینه برخی گروههای فلسطینی است اما بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند مساله به رسمیت شناخته شدن فلسطین با حمایتهای مالی و تسلیحاتی آمریکا از تلآویو همخوانی ندارد و یک پارادوکس آشکار است. آمریکا از حقوق فلسطینیها دم میزند اما ۱۴۰ روز است هواپیماهای باری ایالات متحده روزانه تسلیحات کشنده را به اراضی اشغالی منتقل میکنند تا ماشین کشتار رژیم صهیونیستی به جنایات خود علیه مردم غزه ادامه دهد و کنگره آمریکا بودجه 14 میلیارد دلاری برای کمک به ارتش اسرائیل تصویب میکند.
نکته جالب توجه این است که کمکهای تسلیحاتی و مالی آمریکا به رژیمی است که قویا با گزینه تشکیل کشور مستقل فلسطین مخالف است. روز یکشنبه کابینه بنیامین نتانیاهو به اتفاق آرا مخالفت خود را با تشکیل کشور مستقل فلسطین مورد تصویب قرار داد.
2- همه میدانند دولت جو بایدن از سوی جامعه بینالمللی، افکار عمومی داخلی و جهانی به خاطر حمایتهای همهجانبه از جنگ اسرائیل علیه غزه بهشدت تحت فشار قرار دارد. حمایت نظامی آمریکا از اسرائیل بسیاری از جوانان، جامعه مسلمانان و رنگینپوستان آمریکایی را سرخورده و از صندوق رأی رویگردان کرده است. ماه گذشته حامیان فلسطین در اعتراض به مخالفت آمریکا با آتشبس در غزه دست کم ۲ بار سخنرانیهای بایدن را قطع کردند و او را «جوی نسلکش» خطاب کردند. این مساله در سال منتهی به انتخابات ریاستجمهوری 2024، بایدن را با چالشهای اساسی مواجه کرده است.
نارضایتی روزافزون از نحوه مدیریت او در جنگ غزه به جایگاهش در میان دموکراتها لطمه زده و نارضایتی گسترده از اقتصاد و نگرانیها درباره سن او باعث نگاه منفی به عملکرد شغلی و دورنمای انتخاب مجدد وی شده است. حال مطرح کردن موضوع به رسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطین احتمالا حربه کمپین انتخاباتی بایدن برای کاستن از میزان فشارهای وارده است. بایدن با طرح این مساله در این برهه زمانی به دنبال آن است که در ظاهر نشان دهد به اسرائیل در جنگ غزه چک سفید نداده است!
3- همزمان با آمریکا، دولتهای فرانسه و انگلیس نیز برای به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین چراغ سبز نشان دادند. واقعیت این است که کشورهای غرب به صورت ناگهانی و هماهنگ دلشان برای فلسطین نسوخته است! در حالی که جنگ غزه به درازا کشیده شده و جامعه بینالمللی خواستار توقف هر چه سریعتر حملات اسرائیل است، بحث به رسمیت شناختن کشور فلسطین میتواند ابزاری انحرافی برای کم کردن توجهات از شرایط میدانی غزه و تمرکز بر فرآیندهای سیاسی باشد. کلیدواژه غربیها در این چارچوب «صلح بلندمدت» است. در واقع آمریکاییها با حربه صلح بلندمدت به دنبال کاستن از فشار کشورهای منطقهای و جامعه بینالمللی برای توقف کشتارهای فجیع ارتش رژیم صهیونیستی در غزه هستند.
4- مساله به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین میتواند ابزاری برای افزایش اختلافات حماس و تشکیلات خودگردان فلسطینی نیز باشد. سوالی که مطرح است این است: در صورت به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین از سوی کشورهای غربی و تصویب قطعنامه در سازمان ملل، کدام نهاد و گروه فلسطینی مسؤولیت آن را برعهده خواهد گرفت.
به نظر میرسد آمریکا قصد دارد با مطرح کردن این مساله تشکیلات خودگردان فلسطین را سرگرم مسائل سیاسی و اداری کند و از آنجا که گروههای مقاومت مخالف هرگونه تقسیم حاکمیت با رژیم صهیونیستی هستند، این مساله میتواند به اختلافات میان گروههای فلسطینی دامن بزند. بنابراین گروههای مختلف فلسطینی باید در این شرایط حساس هوشیار باشند و بویژه تشکیلات خودگردان نباید آینده فلسطین و غزه را قربانی مسند خیالی کشور مستقل فلسطین کند.
مهدی گرگانی