با وجود اینکه تهران صراحتا اعلام کرده نقشی در اینعملیات ندارد، اما تندروهای آمریکایی در هماهنگی کامل با رژیمصهیونیستی ، حرف از حمله به کشورمان به میان آوردند.
ادعاهای جنگطلبان البته صدای دولت بایدن را درآورد که اعتراف کرد نشانهای از نقش ایران در این حمله نیست. با این وجود رسانههای غربی هنوز تلاش میکنند با اشاره به حمایت ایران از گروههای مردمی منطقه، تهران را مسئول هلاکت ۳ نظامی آمریکا معرفی کنند.
اگر منطق این تندروها درست باشد و حمایت از گروههای مختلف سیاسی به معنی نقش مستقیم در رفتار این جریانات باشد، آنگاه باید حملات داعش به کشورهای مختلف را با توجه اذعان رسمی مقامات آمریکایی (هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ) به نقش واشنگتن در ایجاد ان گروه تروریستی را، حمله آمریکا تعبیر کرد یا به سبب حمایت آشکار کاخ سفید از سازمان منافقین، ترورهای این گروهک را کار ایالات متحده دانست.
بی تردید جایگاه مردمی گروههای مقاومت در کشورهای مختلف ازجمله عراق و سوریه قابل مقایسه با تروریستهای داعشی و منافق نیست و حمایت ایران از خواست مردم کشورهای منطقه را به هیچ عنوان نمیتوان به معنای فرماندهی این جریانات در نظر گرفت. با این حال واقعیت اینست که بر اساس حقوق بین الملل، حمایت از گروههای سیاسی به معنی ایفای نقش مستقیم در رفتار این گروهها نیست.
این همان نکتهای است که تهران پس از عملیات هفتم اکتبر حماس بارها آن را مورد تاکید قرار داد و اتهامات اسراییل درباره نقش ایران در اینعملیات را رد کرد.
تندروهای آمریکایی که همنوا با صهیونیستها صرفا میخواهند ایران را درگیر یک جنگ تمام عیار کنند، این واقعیت را نادیده میگیرند که مردم منطقه دهههاست از اشغالگری آمریکا به سطوح آمده و از سیاستهای این کشور متنفرند.
حمله به پایگاه آمریکایی نه عمل به فرمان ایران، بلکه نشانهای از این تنفر است که واشنگتن باید به جای اتهام زنی، برای کاهش این خشم عمومی فکری کند.