تصاویری که از نوار غزه مخابره میشود بسیار دردناک است اما ترسناک نیست. دستگاه جنایتکار صهیونیسم، عملا نسلکشی تدریجی غزه را متوقف کرده و یاد روزهای قانا و دیریاسین و صبرا و شتیلا را زنده کرده است. شاید برخی از حامیان طرف مظلوم و علاقهمندان به مقاومت، به این تردید افتاده باشند که آیا واقعا عملیات ۱۵ مهرماه به اینهمه تحمل جنایت و مصائب آن میارزید. این سؤال، چون آینده و اراده ادامه نبرد را ترسیم میکند حتما باید پاسخ داده شود.
یک. مطلبی از یکی از رهبران مقاومت فلسطین منتشرشده که «ما تصمیم گرفتهایم بهجای هرروز مردن، یکبار بمیریم.» این راهبرد اساسی مقابله با ستم سازمانیافته و اشغال است. غزه، ۱۶ سال است که در شدیدترین محاصره قرارگرفته و در این ۱۶ سال، چند مرتبه هم جنایاتی همچون جنایات این روزها را تجربه کرده است. این روند قرار است تا کی ادامه پیدا کند؟ اگر امروز مقاومت نشود، فردا سختتر خواهد بود.
دو. در تاریخ جنگهای رژیم غاصب و حزبالله لبنان، سختترین جنگ، آخرین جنگ است. جنگ سال ۲۰۰۶ که حزبالله، پیروزمندانه آن را ۳۳ روزه مینامد، شدیدترین جنگ میان آن دو است. آن سال هم، ارتش اسرائیل رکوردهای وحشیگری را همچون امروز جابجا کرد اما حزبالله ایستاد و مقاومت کرد. هرچه از جنگ گذشت، حجم جنایت بیشتر شد و درنهایت هم با ابرفاجعه روستای قانا جنگ به پایان رسید، اما مقاومت آن روزهای حزبالله، سطحی از بازدارندگی به وجود آورده که پسازآن، تهاجمی به وقوع نپیوسته و تخاصم مرزی و تبادل آتش، سقف تحرک صهیونیستها بوده است. ماجرای امروز غزه، دقیقا ماجرای ۱۷ سال پیش جنوب لبنان است. آن جنگ هم با پیشدستی و عملیات حزبالله لبنان شروع شد. صهیونیستها اعلام کردند که درسی فراموشنشدنی به لبنان خواهند داد و تا خلع سلاح کامل حزبالله پیش خواهند رفت. لبنان تلفات زیادی هم داشت اما ایستاد، حملات موشکی و زمینی خود را ادامه داد و دنبال میانجی برای پایان جنگ نگشت. این اسرائیل بود که طاقت ادامه نداشت و کوتاه آمد و با وساطت اینوآن، سعی در پایان جنگ داشت. نتیجه هم این شد که پسازآن تاریخ تا به امروز، حمله به لبنان دیگر گزینه روی میز هیچ مقام اسرائیلی نبود.
درواقع آسمان بیروت زمانی همچون غزه، جولانگاه هرروزه جنگندههای مهاجم بوده و حتی مشهور بود که خلبانهای صهیونیست، برای تفریح هم که شده گاهی بالای سرخانههای بیروت چرخی میزنند، ولی با پیمودن مسیر جنگ و مقاومت، دیگر حسرت پرواز در آسمان بیروت، سالهاست به دل خلبانان جانی جنگندههای دشمن مانده است.
سه. چرا امروز فلسطین اینقدر محکم زیر ضربه و چکمه است؟ چون دیروز مقاومت محکمی نداشته و اگر امروز هم مقاومت نکند، فردا باید بیشتر منتظر ضربه باشد. این یعنی جنایات امروز دو مسئول دارد، اول رژیم غاصب صهیونیستی است و دوم همهکسانی که پیشازاین سازش کردهاند. مردان و زنان امروز هم اگر بخواهند شریک مصائب فردا نباشند، باید سازش را کامل کنار بگذارند که گذاشتهاند.
چهار. باید دانست که ادامه این جنگ، بهمراتب برای جریان مقابل سختتر است. کافی است جریان مقاومت چند هفته دوام بیاورد و به حملات خود ادامه دهد. طرف اسرائیلی به دو دلیل بهشدت شکننده است، اول اینکه بهعکس غزه، سرزمینهای اشغالی با این سطح از شرایط جنگی تطابق ندارد و از تعطیلی مدارس وادارات، لغو پروازها، شرایط ناامن و صداهای ممتد آژیر هشدار بهشدت به وحشت میافتد. دوم آنکه اسرائیلیها ریشهای در این سرزمین ندارند و با حاد شدن اوضاع، مهاجرت معکوس به کشورهایشان یک گزینه محتمل است. اسرائیل تاب مقاومت ندارد. طرف اسرائیلی بهشدت دروغگو و نیرنگباز است و هرقدر اعلام کند آماده یک جنگ طولانی و سراسری است، در پستو بیشتر به دنبال میانجی و راهی برای پایان جنگ است. ادامه این مقاومت، قطعا بازدارندگی و امنیت بسیار مؤثری برای مردم غزه به بار خواهد آورد.
پنج. از جنگ روانی و هجوم تبلیغاتی و فریاد قدرتهای جهانی نباید ترسید. در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۶ میلادی هم حزبالله شرایط مشابهی تجربه کرد، با این تفسیر که جبهه مقابلش گستردهتر و جبهه دوستان و حامیانش کوچکتر از فلسطین امروز بود. امروز، صدای حمایت رسمی از مقاومت ملت فلسطین، از لبنان و سوریه و ایران و عراق و یمن و برخی کشورهای دیگر به گوش میرسد. بنا به مشاهدات رسانهای، در بعد غیررسمی هم توجه بسیاری از ملتها به مظلومیت فلسطین است و از همه مهمتر اینکه قدرت الهی نیز همراه مظلوم مجاهد و قائم است.درواقع باید تأکید کرد که عملیات روز ۱۵ مهر و تداوم آن از سوی مقاومت، به دلایل متعدد منطقی و بر اساس تجربیات مشابه، اقدامی کاملا اصولی و تنها راه نزدیک شدن به پایان ظلم است. از تهدید سایر کشورها و هشدارهای نمایشی هم نباید ترسید. فضای این روزها و شدت یافتن جنایات در غزه، بهشدت متأثرکننده و دردناک است اما جایی برای ترس نیست. باید یقین داشت که راه درست همین است.
سید محمد بحرینیان