بله، 28 مرداد کودتا نیست. این کودتاست که ۲۸ مرداد است. یعنی برای اینکه ببینیم کودتا چیست باید برویم و ماجرای ۲۸ مرداد را بخوانیم. این اصلا بد نیست که روشنفکران و اهل علم هر جامعه تلاش کنند مسلمات و باورهای غلط جامعه را همچون تار عنکبوت از درودیوار ذهن آنها بزدایند. اما آنها این کار را در راستای تلاش علمی خود و برای اعتلای فکری و فرهنگی جامعه میکنند. آنها به حقیقتی نمیپردازند که نفی آن سودی به جامعه نمیرساند و ازقضا، ضرر میرساند و تنها سروصدای زیادی به راه میاندازد.
ایستادن در برابر مسلمات تاریخ نوعی از ارتجاع است. این در صورتی است که نیتخوانی نکنیم و نگوییم اینگونه ادعاها بهترین راه برای دیده شدن و مانور سواد داشتن است. در مورد اینکه ۲۸ مرداد کودتا بوده یا نه حرف علمی و تاریخی زیاد زدهشده و اتفاقا ادعاهای شاذ باعث امر مبارک بازخوانی وقایع تاریخی و تمدید حافظه تاریخی مردم میشود.
۲۸ مرداد سال ۳۲ یک روند بود برای جلوگیری از ملیشدن صنعت نفت ایران. این روز و این واقعه در ذهن هیچکس صرفا بهصورت عزل یک نخستوزیر ثبتنشده است.
تاریخ همیشه پیچیده است و کاملا بر مبنای تعاریف مفاهیم سیاسی پیش نمیرود. کودتا اگر سقوط غیر مردمی و غیرقانونی یک قدرت سیاسی مشروع باشد، ۲۸ مرداد سمبل کودتاست. تشکیک در اینگونه وقایع که کمرنگ ساختن مصائبی است که زورگویان بر سر ملت ایران آوردهاند خود کودتایی علیه تاریخ است. شعبان بیمخهای دانشگاهی که با شبههافکنی قدارهکشی میکنند و نفسکش میطلبند و عربدهکشهای مجازی را به دنبال خود راه میاندازند با کودتا علیه تاریخ خود را در اذهان عمومی مطرح میکنند و جا میاندازند.
کودتا علیه مصدق و نابودی رؤیای ملی شدن نفت یکی از اسناد ایران برای اثبات دشمنی دیرینه آمریکاست. تشکیک در این واقعه خواسته یا ناخواسته گامی در جهت کمرنگ ساختن این دشمنی و هک کردن ذهن یک ملت به سود دشمن آن ملت است. اتفاقی که برای ملت ژاپن افتاد و آنها یکی از بزرگترین جنایتهای تاریخ علیه خود را فراموش کردند.
جواد شاملو