نشریه فارین افرز در گزارش خود با عنوان «قمار بایدن روی ایران » با اشاره به پیشرفت برنامه هستهای ایران از زمان خروج یکجانبه آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۸ و بهویژه در طول دو سال گذشته نوشت: پس از بیش از دو سال تلاش و شکست برای بازگرداندن توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران، به نظر میرسد دولت بایدن به این نتیجه رسیده است که احیای این توافق دور از دسترس باشد. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا نیز به تازگی گفت که برجام مرده است.
فارین افرز افزود: در این میان، برنامه هستهای ایران نه تنها در برخی زمینهها پیشرفت قابل توجه و حتی غیر قابل بازگشتی داشته و هزینهای برای آن پرداخت نکرده است، بلکه موقعیت ژئو پولیتیک این کشور نیز تقویت شده است. ایران روابط خود با چین و روسیه را توسعه داده و روابط خود را با برخی همسایگانش، از جمله عربستان سعودی احیا کرده است.
این نشریه ادامه داد: اگر دولت بایدن از طرح الف (Plan B ) - احیای برجام - صرف نظر کرده , از چرخش به طرح ب (Plan B) که توسط بسیاری از تحلیلگران و همچنین مقامات اسرائیلی پیشنهاد شده، شامل فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی بر تهران خودداری کرده است در عوض، طرح ث (Plan C) را انتخاب کرده است؛ تلاش برای جلوگیری از حصول بدترین نتایج مناقشه هستهای با ایران و در عین حال، حفظ امکان حل و فصل آن در آینده. واشنگتن به دنبال جلوگیری از هستهای شدن ایران و اجتناب از تشدید تنشهای خطرناکی است که میتواند با افزایش فشار همراه باشد و به راهحل دیپلماتیک ضربه بزند، به این امید که شرایط برای یک توافق جدید برای جایگزینی برجام در طول زمان مساعدتر شود.
به نوشته فارین افرز، اما حتی اگر Plan C موفقیتآمیز باشد، هزینههایی را به همراه خواهد داشت. این طرح به ایران اجازه میدهد تا برنامه هستهای خود را بهطور پیوسته توسعه دهد و در عین حال، از انزوای اقتصادی و سیاسی خود رهایی یابد. این استراتژی همچنین به جای ایجاد زمینه برای حصول توافقی که برنامه هستهای تهران را محدود میکند، خطر تثبیت وضعیت ایران به عنوان یک کشور در آستانه هستهای شدن را به همراه دارد. در نتیجه، ایالات متحده و سایر کشورهای ذینفع باید تلاشهای خود را برای جلوگیری از برداشتن گامهای کلیدی ایران در مسیر پیشرفت هستهای و پیچیدهتر کردن تلاشهای تهران برای ایجاد خطوط حیاتی جدید اقتصادی و عادیسازی وضعیت هستهایاش مضاعف کنند.
این نشریه در ادامه تاکید کرد که این رویکرد در عین اینکه بهترین شرایط را برای جلوگیری از بدترین سناریوهای احتمالی یک ایران هستهای یا جنگ در خاورمیانه فراهم میکند، پتانسیل حصول نوعی توافق دیپلماتیک را نیز حفظ میکند. در حقیقت Plan C تصدیق این حقیقت است که اگرچه وضعیت موجود مطلوب نیست، اما گزینههای جایگزین میتوانند بسیار بدتر باشند.
نشریه فارین افرز با اشاره به اینکه « دولت بایدن حتی قبل از شروع جنگ در اروپا قصد داشت توجه را از خاورمیانه و رقابت با چین و روسیه منحرف کند» نوشت: مقامات آمریکایی استدلال میکنند که یک رویارویی بزرگ با ایران باعث منحرف کردن منابع از مسائل مهمتر میشود. بهویژه اینکه دولت در خاورمیانه اهداف دیگری دارد که ممکن است شانس موفقیت بیشتری داشته باشد، مانند میانجیگری برای یک توافق عادی سازی بین اسرائیل و عربستان سعودی.
این نشریه آمریکایی خاطر نشان کرد: در نتیجه، «کاهش تنش» کلیدواژه سیاست ایالات متحده در قبال ایران بوده است. واشنگتن در نشست ماه مارس شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز موافقت کرد که از تاختن به تهران صرف نظر کند. علاوهبراین، ایران بهطور غیرمستقیم به برخی از وجوه مسدود شده خود در عراق دسترسی پیدا کرده است. در واقع از نظر دولت بایدن، اگر بتوان برنامه هستهای ایران را با ابزارهای دیگر کنترل کرد در آن صورت، حصول یک توافق کمتر ضروری خواهد بود.