کاملاً واضح بود که دیر یا زود اختلافنظرهای وزارت ورزش و سازمان خصوصیسازی خود را نشان خواهد داد، چراکه دو پاشاه در یک اقلیم نمیگنجد! این درست که مقابل دشمن واحد پشت هم را خالی نکرده بودند، اما این اتحاد جز در راستای منافعی که داشتند نبود، به همین دلیل هم با نخستین اتفاقی که منافع آنها را به خطر انداخت، آقایان با صراحت لهجه رودرروی هم قرار گرفتند.
دوشادوش هم بودنهای وزارت ورزش و سازمان خصوصیسازی تنها برای عبور از مانع مالکیت مشترک سرخابیهای پایتخت بود و بس! مهمترین ایرادی که کنفدراسیون فوتبال آسیا بابت صدور مجوز حرفهای به پرسپولیس و استقلال گرفته بود. هرچند بر کسی پوشیده نبود برگزاری جلسه فیالفور جهت حل این مشکل نمایشی بیش نیست که اگر غیر از این بود امروز وزارت ورزش و سازمان خصوصیسازی تا این اندازه علنی جان هم نمیافتادند! درگیری که نه به نفع سرخابیهای پایتخت است و نه فوتبال ایران.
حق را نه به وزارت ورزش میتوان داد، نه به سازمان خصوصیسازی، چراکه هیچ یک نسبت به دیگری برتری ندارند و این در واقع جنگ قدرت است. جنگی که جز موازی کاری نیست و نه فقط تناقضات را به رخ میکشاند که باعث میشود شکی برای ایافسی باقی نماند که تصمیمگیری آقایان برای روشن شدن تکلیف مالکیت سرخابیهای پایتخت نمایشی بیش نبوده است. چند سالی میشود که رئیس مجمع سرخابیهای پایتخت در ظاهر وزیر اقتصاد است، اما این مسئولیت هر ساله برای انتخاب هیئت مدیره سرخابیهای پایتخت به وزیر ورزش تفویض میشود تا مالک اصلی آنطور که میخواهد در خصوص هیئت مدیره این دو تیم اعمال نظر کند، امسال، اما واگذاری ۱۰ درصد از سهام این دو باشگاه پای قربانزاده را نیز به این داستان باز کرد، بهطوریکه رئیس سازمان خصوصیسازی مدعی شد وزارت اقتصاد و دارایی به عنوان متولی جدید دو باشگاه سرخابی اختیارات چیدمان هیئت مدیرههای استقلال و پرسپولیس را به این سازمان داده و آنها برای سرخابیها مدیرعامل و هیئت مدیره تعیین میکنند. ادعایی که به مزاج وزیر ورزش خوش نیامد و صدای او را درآورد، بهطوریکه وزارت ورزش صراحتاً اعرام کرد وزارت اقتصاد و دارایی تنها یک کرسی در مجمع این دو باشگاه دارد و دو کرسی دیگر در اختیار وزارت ورزش و وزارت دادگستری است؛ بنابراین وزارت اقتصاد میتواند سازمان خصوصیسازی را به عنوان نماینده خود معرفی کند، نه تصمیمگیرنده! واکنشی که در واقع تصمیم سازمان خصوصیسازی را وتو کرد.
هیچ شکی نیست که سازمان خصوصیسازی در انتخاب زمان برای تغییر مدیریتی در این دو باشگاه کاملاً بدسلیقه عمل کرده و ایجاد تغییرات مدیریتی در هفتههای پایانی لیگ و کوران مسابقات جام حذفی هیچ توجیه منطقی ندارد. از سوی دیگر این سازمان در حالی به تغییرات در کادر مدیریتی سرخابیها اصرار دارد که پیشتر با در اختیار گذاشتن چند صد میلیارد سرمایه مردم در اختیار آجرلو، نقش پررنگی در حیف و میل شدن دارایی مردم داشته و باوجود چنین اشتباه فاحشی امروز اصرار به اعمال نفوذ دارد. البته که وزارت ورزش نیز در این خصوص از سازمان خصوصیسازی کم نمیآورد! وزارت هم در حالی مدعی است باید تصمیمگیرنده نهایی باشد که هر بار با انتخاب مدیران ناکارآمد و بیکفایت شرایط این دو باشگاه را بغرنجتر کرده و مقصر اصلی اوضاع نابسامان امروز این دو تیم است. با این وجود مسئله امروز موازیکاری این دو ارگان دولتی است و تناقضاتی که میتواند شرایط را برای سرخابیهای پایتخت سختتر کند، خصوصاً که بعد از حذف استقلال از لیگ قهرمانان، کنفدراسیون فوتبال آسیا با دقت بیشتری در حال بررسی اوضاع سرخپوشان است و پرسپولیس نیز به شدت خطر حذف را بیخ گوش خود احساس میکند، خصوصاً که وضعیت مالکیت این دو باشگاه نیز با وجود نمایشی که آقایان به راه انداختند با جنگی که امروز به راه افتاده کاملاً مبهم است.
دنیا حیدری